Get Mystery Box with random crypto!

«ایوان هشتم، پاییز نود و نه» گذری بر شاهنامه علیرضا رحی | فصل‌نامه «ایوان»

«ایوان هشتم، پاییز نود و نه»

گذری بر شاهنامه

علیرضا رحیم‌پور

در قسمت قبل تا آن‌جا پیش رفتیم که جمشید به آفت غرور و خود برتر بینی دچار شد و فر ایزدی خویش را از دست داد. به بیان فردوسی، در روزگار جمشید پادشاهی به نام مرداس بر تازیان1 فرمانروایی می­کرد. مرداس انسانی مردم­دار، خداترس و دادگر بود که هزاران گاو و بز و گوسفند شیرده داشت. بخشندگی او بر سراسر سرزمینش سلطه داشته و تمامی مردم از گله­های او بهره می­بردند.

که مرداس نام گرانمایه بود/ به داد و دهش برترین پایه بود2

مراو را ز دوشیدنی چارپای/ ز هر یک هزار آمدندی به جای

به شیر آن کسی را که بودی نیاز/ بدان خواسته دست بردی فراز

مرداس پسری به نام ضحاک داشت که از مهر و بخشندگی پدر بی­بهره و بر خلاف او، انسانی تیز­خشم، سبک­سر و ناپاک­دل بود.

ادامه‌اش را در ویرگول نشریه بخوانید.

@EyvanMagazine
https://vrgl.ir/8lKIt