Get Mystery Box with random crypto!

‍ ‍#نقد_تصوف #علم_دین ما تابع دین و پیرو قرآن و روایاتیم. | فاروق اعظم امیرالمومنین ع است

‍ ‍#نقد_تصوف
#علم_دین

ما تابع دین و پیرو قرآن و روایاتیم.


مرحوم شیخ محمد جواد خراسانی در بخشی از کتاب شریفش می‌نویسد:

اگر نه ترس آن بود که قاصران بگویند همه‌اش قرآن میخوانی هر آینه بسط کلام میدادم و در هر مطلب همه‌اش آیه میخواندم، آری چه‌کنم ما که اهل عرفان بافی نیستیم و اهل لاف و گزاف و شعر نیستیم که از خود ببافیم و لاف و گزاف سرائی کنیم و بعد هم بگوئیم (چه‌کنم حرف دگر یاد نداد استادم!) یا به‌گفته اینو آن دلخوش کنیم و خود را قانع کنیم و کتاب پر کنیم و بعد بگوئیم (عارفان این گفته از خود گفته‌اند)
ما تابع دین و پیرو قرآن و اخباریم
نیست در کنج دلم جز تبع از دین و کتاب
چه‌ کنم حرف دگر شرع ندادی یادم
!
و هم بحث ما در امر دینی است و از نظر دین نه در مادیات و طبیعیات و عادیات یا از نظر مادیات تا تمسک بگفته فلاسفه و حکما و اروپائیان کنیم، در امر دینی باید که از نظر دین سخن گفت نه از نظر غیر، که نظر او نه در نفی و نه در اثبات حجت نیست.
البدعة و التحرف یا آئین تصوف؛ ص۱۴۲-۱۴۳


«علم» در اصطلاح اهل بیت عصمت علیهم السلام عبارت است از دانشی که ائمۀ هدی علیهم السلام به شاگردان خود منتقل فرموده اند؛ و ما آنها را به عنوان «احادیث و روایات اهل بیت عصمت ع» می شناسیم. تمامی معارف اعتقادی از قبیل توحید، نبوت، معاد، امامت و عدل و نیز احکام مذهب از قبیل #نماز ، #روزه ، #حج و معاملات در قالب روایات، از امامان معصوم علیهم السلام به ما رسیده است.

کسی که این علوم را فرا گیرد «عالم» است؛ و اگر متقی و خداترس باشد مرجع عوام شیعه خواهد بود.

غیر از علمی که از طریق اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است، اصلاً معارف دینی وجود ندارد. آنچه صوفیان به عنوان «عرفان» و «اخلاق» به پیروان گمراه تر از خود القاء می کنند در واقع، یاوه ها و اباطیلی است که از شیطان آموخته اند؛ و با لفاظی و استعارات ادبی به خورد جهال و عوام کالانعام می‌دهند.

واقع امر اینست که این سخنان لغو و فاقد ارزش را شیطان به این معرکه گیران می آموزد؛ تا مردم را از راه اهل بیت علیهم‌السلام منحرف نمایند. ویژگی اصلی سخنان عرفا و صوفیه دور کردن مردم از در خانۀ اهل بیت علیهم السلام است.

صوفیان به پیروان خود اوراد و اذکاری را می آموزند که حد اکثر، لغو و یاوه است؛ و ریشه و مبنائی در معارف اهل بیت علیهم السلام ندارد.

جنبۀ دیگری از آموزش های آنان چله نشینی و خلوت گزینی است؛ که نه مبنای عقلی دارد و نه مبنای نقلی. هیچ دانشمند علوم مادی با چله نشینی و تمرکز دانشمند نشده است. بلکه با شاگردی و حل تمرین و مسأله زیر نظر استادان و معلمین درس خوانده و حاذق پله، پله مدارج ترقی را طی کرده اند.

خلاصه عرفان و تصوف چیزی بیش از معرکه گیری نیست.


پست های مرتبط
دیدگاه سید نعمت الله جزایری راجع ابن عربی
شیطان گرایی در مکتب عرفان و تصوف


@Arshvetashih