اشعار زیبا و شعرهای عاشقانه

2021-06-07 16:26:58 کمتر پی جاده و سفرها باشیم
یک دسته شبیه کور و کرها باشیم

در خانه اگر کمی پس اندازی هست
یک ذره به فکر کارگرها باشیم

(سعید شعبان‌زاده)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-07 07:56:35 هر چه گفتم جملگی از عشق خاست ؛
جز حدیثِ عشق گفتن دل نخواست

حشمتِ این عشقْ از فرزانگی ست
عشقِ بی فرزانگی دیوانگی ست

دل چو با عشق و خِرد همرَه شود؛
دستِ نومیدی ازو کوته شود

گر درین راهِ طلب دستم تهی ست؛
عشقِ من پیشِ خرد شرمنده نیست

روی اگر با خونِ دل آراستم؛
رونقِ بازارِ او می خواستم

ره سپردم در نشیب و در فراز ؛
پای هشتم بر سرِ آز و نیاز

سر به سودایی نیاوردم فرود؛
گرچه دستِ آرزو کوته نبود

آن قَدر از خواهشِ دل سوختم؛
تا چنین بی خواهشی آموختم

#هوشنگ_ابتهاج
#فرشته_معروف باز کردن / نظر دهید

2021-06-06 12:09:42  تصویرِ تو، آیینه‌های ناگهان است
در خانه‌ی تو روشنایی بیکران است

یک ذره گرمای نوازش دوست دارم
خورشیدِ من، آن دستهای مهربان است

بال و پر پرواز پیدا کرده، حسّم
با تو برای من زمین هم آسمان است

خواهم خودم را گُم کُنم مانندِ سیمرغ
در جایی از دنیا که خیلی بی نشان است

هرگز نمی فهد کسی حرفِ دلم را
اینجا گُناهِ گوش، بر دوشِ زبان است

بنشین وبشنو! قصّه‌ی تنهایی ام را
تازه برای من، شروع داستان است

دارم به کاشان دوستی که خانه‌ی او
از سال های پیش در هندوستان است

(علیرضا شیدا)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-06 12:09:38 گفت زیبایان چرا یاران خوبی نیستند؟
گفتمش زیرا وفاداران خوبی نیستند!

ای که ترک عشق را از من طلب کردی! بدان
گوش های من بدهکاران خوبی نیستند

خنده هایم گرچه حاشا کرده بغضم را ولی،
چشم هایم آبروداران خوبی نیستند

وقت دیدار است! اما غصه ها دارم هنوز
عکس‌ها آنقدر غم‌خواران خوبی نیستند

گفتم آن نرگس چرا از من پرستاری نکرد؟
گفت بیماران پرستاران خوبی نیستند

(علیرضا نورعلیپور)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-05 09:56:47 دخترم باز تو را تنگ، بغل خواهم کرد
بغض خود با شعف و خنده بدل خواهم کرد

دهنم را به سپاس صحت و صحبت تو
نزد ایزد، شکرین مثل عسل خواهم کرد

مدعی خواست اگر دیر شود این دیدار
شک نکن شیر اگر بود جدل خواهم کرد

دفتر شعر تو با درد دل و خاطره، پر
از رباعی و دوبیتی و غزل خواهم کرد

گر بگویند میسر نشود این دیدار
از خدا، حتم، تقاضای اجل خواهم کرد

غصه آخر شود و آخر این غائله، رقص
من از این سوی به آن سوی محل خواهم کرد.

(سیدحسین حسینی)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-05 09:56:45 مُحتَکر از روی آدم ها نگاهَت را بشوی
لطف کُن فکرِ پلیدِ گاه گاهت را بشوی

خواهشا با من بگو آیا تو آدم نیستی؟!
گاه گاهی روی افکار سیاهت را بشوی

خون مردم را که توی شیشه کردی، ریختی!
مدتی با آب و الکل راه و چاهت را بشوی

فکر مردم نیستی، قدری به فکر خویش باش
خواهشا آن دستهای پر گناهت را بشوی

مال مردم را که خوردی با دوتا لیوان آب!
لااقل راه گلوی سر به راهت را بشوی

جان آن مادر که داری ماسک ها را پس بده
لااقل با کار خیری اشتباهت را بشوی

(سعید شعبان‌زاده)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-03 12:21:47 یک عمر شهان تربیت عیش کنند
تا نیم نفس عیش به صد طیش کنند

نازم به جهان همت درویشان را
کایشان به یکی لقمه دو صد عیش کنند

(فروغی)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-03 12:21:43 در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
نالانم از آن عقیق قند اندر قند

ای وعده‌ی فردای تو پیچ اندر پیچ
آخر غم هجران تو چند اندر چند

(منوچهری)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-02 12:11:07 هر سحر صد ناله و زاری کنم پیش صبا
تا ز من پیغامی آرد بر سر کوی شما

باد می‌پیمایم و بر باد عمری می‌دهم
ورنه بر خاک در تو ره کجا یابد صبا؟

چون ندارم همدمی، با باد می‌گویم سخن
چون نیابم مرهمی، از باد می‌جویم شفا

آتش دل چون نمی‌گردد به آب دیده کم
می‌دمم بادی بر آتش، تا بتر سوزد مرا

تا مگر خاکستری گردم به بادی بر شوم
وارهم زین تنگنای محنت آباد بلا

مردن و خاکی شدن بهتر که بی تو زیستن
سوختن خوشتر بسی کز روی تو گردم جدا

(عراقی)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-02 12:11:03 از چرخ به هر گونه همی‌ دار امید
وز گردش روزگار می‌لرز، چو بید

گفتی که پس از سیاه رنگی نبُود
پس موی سیاه من چرا گشت سفید؟

(حافظ)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید