Get Mystery Box with random crypto!

جمهوری خواهان آرمانهای دموکراتیک

لوگوی کانال تلگرام faryaedazadi — جمهوری خواهان آرمانهای دموکراتیک ج
لوگوی کانال تلگرام faryaedazadi — جمهوری خواهان آرمانهای دموکراتیک
آدرس کانال: @faryaedazadi
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 540
توضیحات از کانال

ورود به گروه حزب جمهوری خواهان آرمانهای دموکراتیک
https://t.me/ oxintargxfY3YjAx

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 3

2021-12-20 12:12:15 منفعل

در سال‌های اخیر اصطلاح منفعل را بسیار می‌خوانیم و می‌شنویم. این واژه که در برابر Passive انگلیسی قرار گرفته نه‌تنها در روان‌شناسی و رفتارشناسی، بلکه در گفتگوهای روزمره و شبکه‌های اجتماعی هم کاربرد فراوانی پیدا کرده است. کلمه منفعل بسته به موضوع بحث و جمله‌ای که در آن به کار رفته، معانی متفاوتی دارد.

منفعل به معنای نداشتن اراده مستقل و ابتکار عمل
این معنای منفعل را بیشتر در سیاست و کسب‌و‌کار می‌خوانیم و می‌شنویم. وقتی می‌گویند یک کشور در رفتارهای خود منفعلانه عمل کرده است، یعنی به‌جای این‌که خود پیشگام باشد و با ابتکار عمل، شرایط را در اختیار بگیرد، منتظر می‌ماند تا ببیند دیگران چه می‌کنند و سپس پاسخ مناسب را انتخاب می‌کند (شبیه مهره سیاه شطرنج).

منفعل به معنای اقدام نکردن
در ادبیات سیاسی و اجتماعی، منفعل بودن گاهی به معنای اقدام نکردن است. مثلا می‌شنویم که فعالان اجتماعی در شبکه‌های اجتماعی از مردم می‌خواهند در برابر یک رویداد یا روند مشخص، منفعل نباشند و طبیعتا منظورشان این است که دست به اقدام بزنند. در این حالت، متضاد منفعل‌بودن را می‌توان فعال‌بودن دانست. البته در زبان فارسی به‌جای فعال یا Active بودن (یا اصطلاح اکتیویست) اخیرا از واژه‌ کنش‌گر استفاده می‌شود. بنابراین می‌توان گفت در فضای اجتماعی، فرد منفعل کسی است که کنش‌گری را انتخاب نکرده است.

منفعل در روان‌شناسی (به‌عنوان یک ویژگی رفتاری)
در روان‌شناسی معمولا رفتار منفعلانه یا انفعالی (Passive) را در برابر رفتار تهاجمی (Aggressive) قرار می‌دهند. مثلا اگر کسی به وعده‌ای که به شما داده عمل نکند، مصداق رفتار منفعلانه این است که هیچ چیز به او نگویید. در سمت دیگر طیف، برخورد تهاجمی قرار می‌گیرد که شما طرف مقابل را بیش از آن‌چه شایسته است تنبیه کنید (مثلا چون چند بار دوچرخه‌اش را جای ماشین شما پارک کرده، دوچرخه را آتش بزنید). حد میان این دو رفتار (انفعال و تهاجم) چیزی است که از آن به‌عنوان صراحت و قاطعیت یا Assertiveness و گاهی جرئت‌ورزی یاد می‌کنند. البته رفتارهای انفعالی تهاجمی هم وجود دارند. یعنی رفتارهایی که در ظاهر منفعلانه هستند، اما ماهیت تهاجمی دارند. رفتار انفعالی تهاجمی یک الگوی رفتاری است که به‌موجب آن، فرد دیدگاه منفی، خشم و نارضایتی خود را به شکل رعایت نکردن چارچوب‌های رفتاری متعارف در محیط‌های شخصی یا شغلی نمایش می‌دهد. به‌عبارت دیگر فردی که به سراغ رفتار انفعالی تهاجمی می‌رود، می‌کوشد طرف مقابل را به شکلی غیرمستقیم با رعایت نکردن انتظارات معقول و منطقی وی، آزار داده و تنبیه کند.

چند مثال از رفتار انفعالی تهاجمی
او در جلسه سکوت می‌کند و سرش را پایین می‌اندازد. بعد از جلسه هم، کیف خود را برمی‌دارد و با نهایت احترام و لبخندی بر لب، شرکت را ترک می‌کند. فردا مشخص می‌شود که او قبل از خروج از شرکت، تمام فایل‌ها و اطلاعات روی سرور اصلی را از بین برده است.
یکی از بستگان از شما دل‌گیر است. تماس می‌گیرید و او را برای یک مهمانی دعوت می‌کنید تا شاید کدورت‌ها رفع شود. اتفاقا او هم استقبال کرده و از این‌که شما پیش‌قدم شده‌اید تشکر می‌کند. حتی می‌گوید این وظیفه من بود که شما را دعوت کنم. با این حال، روز مهمانی نمی‌آید و بعدا در پیامکی، از شما عذرخواهی می‌کند؛ چون برایش کار مهمی پیش آمده بوده است.
یکی از همکاران‌تان در جلسه، یک ساعت حرف می‌زند و شما با لبخند به او گوش می‌دهید. وقتی از اتاق بیرون رفت به همکاران می‌گویید: او یک احمق تمام عیار است!
محمدرضا شعبانعلی
10 views09:12
باز کردن / نظر دهید
2021-12-20 12:09:15 آيا ما ايراني ها واقعا مي خواهيم پيشرفت كنيم


باور کنید نمی‌توان گفت که ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم ولی نرخ مطالعه در افغانستان از ایران بیشتر باشد ، دموکراسی در کشوری به وجود می‌آید که طبقه متوسط آن به آگاهی رسیده باشند ، مشروطه شکست خورد چون از ده میلیون نفر مردم ایران در آن زمان فقط 10 هزار نفر سواد داشتند اما جمهوری چک به این دلیل ۶ ماه بعد از فروپاشی شوروی به دموکراسی رسید که جامعه آمادگی پذیرش آن را داشت و وقتی واسلاو هاول از دموکراسی حرف زد مردم همه میدانستند یعنی چه و آنرا پذیرفتند ... تا این آگاهی به خصوص در قشر متوسط ما وجود نداشته باشد هیچ حرکت رو به جلویی انجام نخواهد شد.

محمود سریع‌القلم

چهل سال پیش دکتر شاپور بختیار یک جمله با دو پیام گفت که مردم پس از چهل سال یک پیامش را پی برده اند اما پیام دومش را هنوز پی نبرده اند وقتی اکثریت براندازها میگویند «ما به یک دیکتاتوری جدید مانند رضا شاه برای آبادانی ایران نیازمندیم» اما ما هم دیکتاتوری میهن دوست را تجربه کرده ایم و هم دیکتاتوری غیرمیهن دوست پس چرا در این صدسال نتیجه نگرفته ایم؟؟؟؟

پاسخ را به همان گفته تاریخی شاپور بختیار ارجاع میدهم که مردم ایران پس از چهل سال به نصف پیامش رسیده اند اما پیام دومش را هنوز درک نکرده اند و شاید چهل سال دیگر برایش نیاز باشد :

حکومت اسلامی منجر به نابودی ایران میشود و تنها راه نجات ایران دموکراسی است.
10 views09:09
باز کردن / نظر دهید
2021-12-20 11:05:50 مسولين ما تاريخ را رقم مي زنند به قيمت جان انسانها و سوختن نسل ها
 
دکتر خدایی

روزهای نخست شهریور ماه بود که شاه اسماعیل به جنگ عثمانی ها رفت . دقیقا ۵۰۷ سال پیش. بی خبر از تجهیزات مدرن نظامی عثمانی ها با شمشیر و زور بازوی سربازان به جنگ با توپخانه عثمانی رفته بودند . چند نفر از فرماندهان که از قدرت نظامی عثمانی ها خبردار شده بودند به شاه پیشنهاد صلح دادند اما شاه اسماعیل آنها را خائن خواند و به حرفشان گوش نداد.

وقتی توپخانه عثمانی هنوز آرایش جنگ نگرفته بود دلیرانی چون محمد خان استاجلو و نور علی خلیفه لو گفتند؛ فرصتشان ندهیم و حمله کنیم، اما دورمش خان شاملو حرفی زد که به مذاق شاه خوش آمد و اجازه حمله نداد .
دورمش خان گفت؛ اجازه بدهید بیایند مستقر شوند تا دلیرانه بجنگیم که اسم مان در تاریخ به نیکی  یاد شود !!

نشان به آن نشان در یک روز ۲۵ هزار نظامی لشکر ایران زیر آتش توپخانه عثمانی کشته شد و جنگ را باختیم  تا حرف دورمش خان به کرسی نشیند .
ما هم اکنون دورمش خان های فراوانی در کشور داریم که با مشاوره های غلط خود میخواهند تاریخ ساز شوند و زورشان را به رخ همه نسلها بکشند .
ما میخواهیم اینترنت داخلی داشته باشیم به قیمت از دست رفتن فرصت ها !

ما میخواهیم واکسن بسازیم به قیمت از دادن جان هموطنانمان!
ما میخواهیم انرژی هسته ای داشته باشیم به قیمت تحریم های کمر شکن و نابودی معیشت مردم!
  ما میخواهیم خودکفا شویم به قیمت از دست رفتن تمام آبهای زیر زمینی !
میخواهیم خودرو بسازیم به قیمت کشته شدن آدمها در جاده ها!
ما میخواهیم آموزش و پرورش خاص خودمان داشته باشیم، اما به قیمت نابودی فرهنگ اصیل ایرانی و ترویج مدرک گرایی و توسعه بیسوادی در کشور!
...و هزار چیز دیگر که میخواهیم خاص باشیم و به رخ دنیا بکشیم .
در یک کلام
ما میخواهیم ناممان در تاریخ به نیکی یاد شود و تاریخ ساز شویم !

لباس قرمز رنگ شاه اسماعیل که نوار زرد رنگی دور آن بود را در موزه استانبول دیده بودم و وقتی مسئول موزه با غرور توضیح میداد که عثمانی ها  لباس شاه ایران را بیرون آوردند، از خجالت آب شدم.
چه تاریخی ساخت دور مش خان !!!
چه تاریخی ساخت شاه اسماعیل !!!

بعد از ۵۰۰ سال ما به همان شیوه و نگاه، داریم تاریخ را رقم میزنیم .
البته شاه اسماعیل تا آخر عمرش دپرس و ناراحت بود تا زمانی که مرد.
اما امروز کسی حتی به روی خود هم نمی آورد. همچنان در حال تکرار تاریخ هستند !!
گویا در این زمینه مسئولین ما پیشرفت کرده اند و با تمام توان تاریخ را رقم میزنند به قیمت جان آدمها و به قیمت سوختن نسلها، بدون یک عذر خواهی ساده و یک اخم در پیشانی.

#تحلیل_زمانه
9 views08:05
باز کردن / نظر دهید
2021-12-20 10:57:30 بازنشر به بهانه شکایت طلاب جوانی که با دیدن قسمتی از سر و سینه و گوش زنان عقل و ایمان شان را از دست دادند.


‌ ⁩ به موی زنان، سیر بنگرید!

‌ ⁩ صدیقه وسمقی
استاد دانشگاه و دین پژوه

روی سخنم با شما مردان است؛ مردان ایران زمین؛ به ویژه آن دسته از مردان که موی زنان را دام گناه و ریسمان شیطان و باب دوزخ می دانند. به موی همسر، دختر، خواهر و مادر خود سیر بنگرید. این مو چیست که چنین مردان و حکومت و کشور را بیمار ساخته و زنان و دختران را به مشقت درانداخته است؟ آیا به راستی این موی زنان است که این همه معضل آفریده است یا عقده ها و نیازهای جنسی سرکوب شده و نیز انتشار افکار بیمار علیه زنان توسط بخشی از روحانیت و قشر سنتی مذهبی است که چنین معضل و مشقتی را آفریده است.

انگیزه من برای نگاشتن این سطور، دردی است که در تمام وجود خود تا بن استخوانها احساس کردم هنگامی که اطلاع یافتم وزارت آموزش و پرورش بر آن است تا مدارس دخترانه را استتار کند. استتار کند تا دختران ما پشت دیوارهای مدرسه بتوانند مقنعه را از سر برگیرند تا موهای نوجوانشان که آفتاب ندیده کمی هوا بخورد.

آموزش و پرورش می خواهد روی دیوارهای بلند مدرسه، دیوارهایی بلندتر بسازد، دیوارها را بالاتر ببرد و هر کجا که در اطراف مدرسه خانه ای بلندتر از مدرسه هست و نگاههای در کمین مردان، موی دختران خردسال و نوجوان محصور در چهاردیواری مدرسه را تعقیب می کند، حیاط مدرسه را با برزنت مسقف کند تا شاید دختران بتوانند مقنعه از سر برگیرند و به گمان واهی با مشقتی کمتر درس بخوانند تا شاید دختران خردسال دبستانی راحت تر در حیاط بدوند و بازی کنند.
آه که چقدر دختر زاده شدن و زن بودن را در این مرز و بوم سخت کرده اید! دختران و زنان تا کجا باید از تعقیب نگاه های شما بگریزند و موهای سر خود را باید کجا پنهان سازند؟

آی مردان فرهیخته! شما مردان بیمارچشم و بیماردل و بیمار اندیشه را هدایت کنید تا چشمانشان را بشویند، تا دلها و اندیشه هایشان را از ناپاکی بروبند، تا دختران و زنان این میهن آرام گیرند و با امنیت خاطر از زندگی عادی برخوردار شوند. ای مردان مسئول! ای روحانیت متعصب! و ای حاکمان شریعت مدار! آیا هرگز فکر کرده اید که با کدام دلیل شرعی و با کدام منطق دختران خردسال نابالغ باید با مقنعه به مدرسه و مهد کودک بروند؟



چرا مردان نباید چشم و دل و اندیشه ی خود را بشویند و در عوض زنان باید تاوان چشم و دل حریص و بیمار برخی مردان را بپردازند؟

به راستی این موی زنان نیست که معضل است. معضل اندیشه بیماری است که ترویج می شود و معضل، ملتی است که حتی نخبگان آن نیز نمی اندیشند و تعقل نمی ورزند تا اندیشه های بیمار را پس زده، از حقوق خویش دفاع کنند.

لحظه ای خود را در مدرسه ای با دیوارهای بلند و سقف برزنتی، با تابلوی ورود پدران ممنوع تصور کردم؛ اینجا مدرسه نیست. زندان هم نیست. دوزخی است برای دختران خردسال و نوجوان. در میان این حصارهای بلند چه آموزش و پرورشی در جریان است؟

ما باید دیوارها و حصارها و سیم خاردارهای فکر خود را فروریزیم تا زندگی در این آب و خاک به وضعیت عادی بازگردد. کار، از استدلال شرعی و منطقی گذشته است. ما با بیماری خطرناکی روبرو هستیم که باید آن را درمان کنیم.
برای استتار موی دخترانمان به دیوار و سقف و برزنت و پارچه نیازی نیست.

چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
ایمانی که به گیسویی بلرزد
به چه ارزد؟
8 views07:57
باز کردن / نظر دهید
2021-12-19 23:47:27 شکل گیری حیات


بسیاری از زیست شناسان بر این باورند که حیات فقط یک بار منشأ گرفته و ظهور آن تحت شرایط محیطی ویژه ای که با شرایط امروزی بسیار متفاوت بوده رخ داده است . از این رو ، باید شرایط زمین اولیه را بررسی کنیم تا چگونگی
منشأ حیات را دریابیم . گر چه هرگز قادر نخواهیم شد از شرایط کره زمین هنگام ظهور نخستین موجود زنده بر سطح آن مطمئن شویم ، اما شواهد علمی معتبر میتوانند ما را برای فرمول بندی سناریوهای معقول و پذیرفتنی یاری دهند .

فیزیکدانان ، ستاره شناسان و کارشناسان علم زمین شناسی عمر سیاره زمین را در حدود ۴/۶ میلیارد سال تعیین کرده اند .
اتمسفر اوليه زمین ، ظاهرا حاوی کربن دی اکسید ، بخار آب ، کربن مونوکسید ، هیدروژن ، نیتروژن ، احتمالا مقادیری آمونیاک ، سولفید هیدروژن و متان بوده است .
این احتمال وجود دارد که مولکول های احیا شده به سرعت توسط تابشهای پرتو فرابنفش تجزیه میشده اند . اتمسفر اولیه احتمالا حاوی مقادیر اندکی اکسیژن یا اصولا فاقد آن بوده است .
رخداد تکامل شیمیایی که منجر به تکامل زیست شناختی و ظهور حيات شده است مستلزم دارا بودن چهار پیش شرط زیر بوده است :
- محیطی کم اکسیژن یا بدون اکسیژن
- یک منبع انرژی
- دسترسی به قطعات ساختاری شیمیایی
- زمان

آغاز حیات فقط در شرایط نبود اکسیژن امکان پذیر بود ، زیرا اکسیژن بسیار واکنش زاست و میتوانست مولکولهای آلی که قطعات ساختاری مورد نیاز تشکیل حیات بوده اند را اکسید کند . اتمسفر اولیه زمین احتمالا بسیار احیا کننده بوده است ، بدین معنی که هر میزان اکسیژن آزاد میتوانست با عناصر دیگر ترکیب شود و اکسیدهای آنها را به وجود آورد . پس این عنصر در ترکیبات محبوس بوده است .
همچنین ظهور حیات برای ساختن مولکولهای زیستی از عناصر غیر آلی ساده به انرژی نیاز داشته است . زمین اولیه مکانی پر از انرژی بوده که دایما در معرض صاعقه های شدید ، فعالیت های آتشفشانی گسترده ، بمبارانهای اجرام آسمانی یا دیگر اجسام فرازمینی و تابشهای پر دامنه مثل تابشهای پرتو فرابنفش ساطع شده از خورشید قرار میگرفته است . احتمالا تابشهای فرابنفش خورشید جوان بسیار شدیدتر از امروزه بوده و لایه محافظ اوزون وجود نداشته است تا پیرامون زمین را بپوشاند و این تابشها را مهار کند .
پیش شرط سوم ، حضور قطعات ساختاری شیمیایی مورد نظر برای رخداد تکامل شیمیایی بوده است . این پایه های شیمیایی متشکل از آب ، عناصر محلول کانی (موجود به صورت يونها) و گازهای واقع در اتمسفر اولیه بوده است .
شرط آخر برای ظهور حیات و گرد آمدن مولکولهای شیمیایی و انجام واکنش با یکدیگر ، زمان بود . بیشترین عمری که برای کره زمین در نظر گرفته میشود ۴/۶ میلیارد سال است . نخستین آثار و نشانه های حیات حداکثر به ۳/۸ میلیارد سال پیش بر میگردد . بدین لحاظ ، نخستین گروه از موجودات زنده ۸۰۰ میلیون سال پس از تشکیل زمین پا به عرصه ی حیات گذارده اند .


ηξω Scιηce
مجله علمی نیوساینس
بزرگترین آرشیو مطالب علمی روز جهان
@refrence12
‍ ‍
5 views20:47
باز کردن / نظر دهید
2021-12-19 17:34:29
صدها میمون 250توله سگ را ربودند و از بالای تپه ها پرتاب کردند و همه را کشتند و دلیل آن هم این بود که گروهی از سگ ها یک میمون کوچک را کشتند، بنابراین میمون ها برای انتقام همه توله سگ ها را جمع آوری کردند و کشتند.

_این حادثه در ایالت ماهاراشترا هندوستان رخ داد که مقامات سعی کردند از کشتن توله ها توسط میمون ها جلوگیری کنند اما به دلیل وحشیگری آنها نتوانستند آنها را کنترل کنند.
میمون‌ها تقریبا تمام توله‌سگ‌‌های منطقه را کشته‌اند، اما خشمشان هنوز فروکش نکرده است و اکنون، به کودکانی دبستانی حمله می‌کنند.
این روستا نزدیک به ۵ هزار سکنه دارد.

(میمون های هندی هم مثل ستاره های فیلم هاشون وقتی خشمگین میشن و میخوان انتقام بگیرن دیگه هیچی جلودارشون نیست:)
10 viewsedited  14:34
باز کردن / نظر دهید
2021-12-19 00:40:11 - «کلپتوکراسی» چیست؟


«کلپتوکراسی» نوعی از حکومت است که بر پایهٔ غارت اموال عمومی و تاراج منابع ملی بنا شده است.

این نوع حکومت بیشتر در کشورهای توسعه‌نیافتهٔ دارای رژیمهای دیکتاتوری، سرزمین‌هایی که مردمش از سطح آگاهی اندکی برخوردارند و به حقوق خود واقف نیستند و از بلوغ سیاسی و فرهنگی فاصله دارند و همچنین اقتصاد آنها دولتی است دیده می‌شود. هم‌سنگ فارسی مناسب و رسا برای این مفهوم، «دزد سالاری» یا «یغما سالاری» است.

از مشکلات و آسیبهای کلپتوکراسی یکی این است که در آن فساد از سطوح مدیریتی کلان به خُرد گسترش می‌یابد و در جامعه شایع می‌شود و هرکس که به منابعی دسترسی دارد، بسته به میزان نفوذ و توان و جایگاه خود دست یغما و چپاول بدان می‌یازد، پدیده‌ای که خود-تباهی جوامع و سقوط اخلاقیات آن را به دنبال خواهد داشت.

دیگر این‌که چون مبالغی که توسط سردمداران و صاحبان پست و قدرت به تاراج می‌رود همه از منابع عمومی است که بایستی خرج پیشرفت و توسعه شود، بنابراین سطح و کیفیت زندگی و میزان برخورداری مردم به شدت رو به کاهش می‌نهد و رفاه و امنیت اجتماعی در سطح پایینی قرار می‌گیرد.

علاوه‌بر این به علت دست داشتن صاحبان اصلی قدرت در فسادها، اجازهٔ شفافیت در اقتصاد داده نمی‌شود تا به راحتی به سودجویی‌های خود بپردازند و نتیجهٔ این است که اقتصاد در این کشورها انحصاری، مریض، فاسد، غیرشفاف و ناایمن است.

مشکل دیگر این است که به علت نبود سیستم بوروکراسی درست و مراجع بررسی‌کننده در این موارد و عدم وجود عدالت، کسانی که بر مشاغل دولتی می‌نشینند در هر جایگاهی که باشند بر گردهٔ مردم سوار شده و بر آنان ظلم می‌کنند و درعین حال وظایف خود را انجام نمی‌دهند.

برآیند همهٔ موارد یاد شده این است که در این جوامع فساد، دزدی، رشوه‌خواری و رانت‌بازی رواج می‌یابد و نیز طبقه‌ای ناراضی به‌وجود می‌آید که همان عامهٔ مردمند.

این طبقه براین باورند که حقوقشان ضایع شده و عده‌ای در کشور حقشان را می‌خورند و به ایشان ظلم می‌کنند.

بنابراین، این گروه هم در هر جا که بتوانند دست به تلافی زده و با تخریب کردن، دزدی، درست کار نکردن، کوتاهی در انجام وظایف، کم‌فروشی و احتکار خشم خود را فرو می‌نشانند و با این توجیه که «حق ماست، همه می‌خورند چرا ما نخوریم» خود و دیگران را قانع می‌کنند.

اینگونه است که اقتصاد یک کشور به سراشیب سقوط و تباهی می‌غلتد و دچار رکود می‌شود.

بدین‌ترتیب فساد اقتصادی و سیاسی در این جوامع تبدیل به فرهنگ غالب شده و جزئی جدانشدنی از زندگی روزمرهٔ مردم می‌شود و فرهنگ و اخلاقیات از آن رخت می‌بندد. بزرگترین مشکل این نظامهای حکومتی «سقوط اخلاقیات و انسانیت» است.
6 views21:40
باز کردن / نظر دهید
2021-12-18 23:31:05 ابراز نگرانی ۶۰۰ شخصیت و کنشگر سیاسی و مدنی داخل و خارج کشور از وضعیت نامشخص معلم آزادیخواه جواد لعل محمدی و اعتراض به تداوم بازداشت دیگر اعضای بیانیه ۱۴ و ضرورت آزادی بی‌قید و شرط تمام زندانیان سیاسی

@SepehrAzadi
5 views20:31
باز کردن / نظر دهید
2021-12-18 15:02:43
طبق مصوبه ۱۳۴/۶۴/۷۵ هیئت دولت
به تمامی خانواده های ایران که دارای کد ملی معتبر باشند برای شب یلدا عیدی مبلغ ۵۴۵۰۰۰ هزار تومان پرداخت میشود
مهلت ثبت نام ۱۴۰۰/۹/۲۷ می باشد
برای ثبت نام یکی از اعضای خوانواده کد ملی خود و خانواده خود را در سایت زیر وارد کنید
https://uupload.ir/files/m3hr_۲۰۲۱۰۳۱۵_۰۰۲۸۱۸.jpg
14 viewsedited  12:02
باز کردن / نظر دهید
2021-12-17 23:35:28 از متن کتاب

تیرک فرسوده ای را در اتش انداختم و نمی دانستم که انبوه مورچه ها در ان لانه کردند. تیرک چوبی شرق شرقی کرد مورچه ها سرازیر شدند و در ناامیدی پا به فرار گذاشتند. در حالی که در زبانه های اتش می سوختند، به بیرون می گریختند و در خود می پیچیدند. تیرک چوبی را برداشتم و به گوشه ای انداختم. حال، مورچه های زیادی نجات یافتند، انها بر روی شن ها و میوه های سوزنی کاج می دویدند. اما عجیب بود انها از اتش نمی گریختند. به سختی بر ترس خود چیره شدند، به عقب برگشتند و روی برگرداندند. قدرتی انها را به عقب می کشید، به وطن ترک شده شان
5 views20:35
باز کردن / نظر دهید