Get Mystery Box with random crypto!

ایجاد مانع در تجارت (۲) فردریک باستیا لذا آقای حمایت‌ | Financial Engineering

ایجاد مانع در تجارت (۲)

فردریک باستیا



لذا آقای حمایت‌گر به کارخانه‌ی قانون‌سازی رفت. (شاید من یک بار دیگر هم این داستان تاریک و معاملات مخفیانه را بازگو کرده باشم لیکن این بار می‌خواهم گام‌هایی را که او برداشت به‌طور آشکار برای همگان بیان کنم) وی بحث زیر را با عالیجنابان، نمایندگان مجلس قانون‌گذاری، مطرح کرد:

«آهن بلژیک در فرانسه به قیمت ۱۰ فرانک فروخته می‌شود و همین امر سبب می‌شود تا من نیز مجبور به فروش آهن خود به همین قیمت شوم. ترجيح من این است که آهن خود را به قیمت ۱۵ فرانک بفروشم، لیکن به دلیل وجود آهن لعنتی بلژیکی نمی‌توانم. لذا خواستار ایجاد قانونی هستم که از این پس اجازه‌ی ورود آهن بلژیکی را به فرانسه ندهد. در این صورت بلافاصله من قیمت کالای خود را به میزان ۵ فرانک افزایش خواهم داد و این امر نتایج ذیل را در بر خواهد داشت:

در ازای هر یکصد کیلوگرم آهنی که برای فروش به عموم عرضه کنم، به‌جای ۱۰ فرانک مبلغ ۱۵ فرانک دریافت خواهم کرد. من به‌زودی ثروت بیشتری کسب خواهم کرد. میزان استخراج از معادن خود را افزایش خواهم داد. من و کارکنان‌ام میزان بیشتری هزینه خواهیم کرد. (خرج کردن پول بیشتر) که این امر امتیاز ویژه‌ای برای عرضه‌کنندگان کالاها و خدمات تا شعاع چندین مایل از محل اقامت ما محسوب خواهد شد. به تبع آن، این عرضه‌کنندگان بازار بزرگ‌تری خواهند داشت و سفارش‌های بیشتری را به صنایع خواهند داد و به‌تدریج این فعالیت در سراسر کشور گسترده خواهد شد. این مسکوکاتی که شما به داخل صندوق من خواهید انداخت، به‌مثابه‌ی سنگی است که به درون یک دریاچه انداخته می‌شود و دوایر بی‌شمار متمرکزی را ایجاد خواهد کرد که فواصل زیادی را از جهات مختلف متأثر و روشن خواهد کرد.»

سازندگان قانون، مسحور از این سخنرانی مهیج و مشعوف از این‌که می‌توان ثروت یک ملّت را به‌سادگی با وضع یک قانون افزایش داد، به نفع این محدودیت رأی دادند. آنان اعلام کردند این همه بحث پیرامون کار و پس‌انداز برای چیست؟ چه مزیتی این‌گونه شیوه‌های دردآور برای ثروت ملّی دارد در حالی‌که یک فرمان یا مصوبه می‌تواند همان کار را انجام دهد؟

و در واقع قانون تمامی عواقبی را که آقای حمایت‌گر پیش‌بینی کرده بود، عملی کرد و در عین حال پیامدهای دیگری نیز داشت. اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم گرچه وی دلایل نادرستی ارائه نکرده ولی دلایل وی کامل هم نیست. او برای درخواست یک امتیاز، به آثاری که قابل شهود است، اشاره کرده و به سایه‌های پنهانی که قابل رویت نیستند، توجهی نکرده است. او تنها به دو فرد اشاره دارد، در حالی‌که در واقع سه فرد در موضوع قرار دارند. بر ماست که خواه به‌طور غیرارادی و خواه به صورت از پیش طراحی‌شده نسبت به تصحیح آن اقدام کنیم.

بله، ۵ فرانکی که به‌موجب قانون به صندوق آقای حمایت‌گر انداخته شده، مزیتی را برای او و افرادی که برایشان ایجاد اشتغال کرده، ایجاد کرده است. اگر فرمان یا قانون موجب می‌شد که ۵ فرانک ثروت جدید از ماه فرود آید، آثار خوب آن با هرگونه آثار بد خنثی نمی‌شد. بدبختانه این صدها مسکوک اسرارآمیز از ماه پایین نیامده‌اند بلکه از جیب یک کارگر آهن، میخ‌ساز، آهنگر، ارابه‌ساز و... یک سازنده و در یک کلام از جیب جیمز نیک‌سیرت در آمده که امروزه آن را بدون آن که حتی یک میلی‌گرم از آهن بیش‌تر نصیبش شود، این پول‌ها را از دست می‌دهد. با آشکار شدن این جنبه‌ی موضوع مسأله دچار تغییرات اساسی می‌شود؛ اگر سود آقای حمایت‌گر با میزان ضرر جیمز نیک‌سیرت برابری می‌کند آنگاه هر آن کاری که آقای حمایت‌گر می‌تواند با آن ۵ فرانک در جهت ترغیب صنایع داخلی انجام دهد، جیمز نیک‌سیرت نیز می‌توانست چنان اثری بگذارد. در واقع سنگی در یک نقطه از دریاچه انداخته شده و آثاری هم در گوشه‌ای از دریاچه گذاشته است، ولی این امر تنها از آن جهت صورت گرفته که انداختن سنگ در آن سوی دیگر دریاچه به موجب قانون ممنوع بوده است. از این‌رو زیانی که قابل رویت نیست، با سودی که قابل رویت است، برابری می‌کند. بنابراین نتیجه‌ی کل این روند غیرعادلانه است، اما رقت‌آورتر آن‌که این اقدامات از طریق قانون ارتکاب یافته و مبنای قانونی دارد.

بزرگترین کانال مهندسی مالی کشور
https://t.me/joinchat/AAAAAEOZYLLiz9ONZ4GUBg