۲-۱ موکل : این دسته را غالباً باصطلاح سلطنت طلبانی تشکیل مید | نوستالژی فوتبالی
۲-۱ موکل : این دسته را غالباً باصطلاح سلطنت طلبانی تشکیل میدهند که اغلبِ ایشان بدلیل فقرِ دانسته های تاریخیِ ناشی از عدم مطالعه، مفاهیم استخراجیِ قوه فاهمه شان، دچار اختلال و اشکالِ شناختی بوده و اغلب در نقش اجامر و نفسکشطلبهای مجازی به لنترانی اشتغال دارند ، پس به چند مورد از این اختلالات متدوال این دسته اشارتی میکنیم : الف) در تعریف رایج سلطنت طلبی ، هواداران این خوانشِ حکومت، طبعاً بایستی هواخواه نهاد حاکمیتی سلطنت باشند فارغ از اینکه ذیل چه سلسله یا دودمانی تعریف میشوند اما عملا این اتفاق در این دسته رخ نمی دهد و بدلیل شناخت ناکافی از احوالات ایران در برهه های مختلف، همهی شاهان را «اَخی» و تنها دو پادشاه متأخر را «پُخی» میدانند و سینه چاک این دو میباشند. ب) این دسته ، آنچنان «ذوبِ در سلطنت» ایشان هستند که گوی سبقت را از تمامی بنیادگرایان و دینداران و صوفیان و دراویش بربودند و این دو بزرگوار را بر تارک کوه رفیع کرامات و افادات و سجایا بالاتر از تمامی اولیا و اوصیا و انبیا و اقطاب و ابدال و اوتاد تاریخ ، در حال پرتو افشانی و انشاد به مردم گمراه و علی العمیای این آب و خاک می بینند . پنداری در آستانه و مایل به ذکر «اللهم صل علی پهلوی و علی آل پهلوی» میباشند و یگانه منجیِ شایسته این چهارگوش پیر و کهن را تنها و تنها از تخم و ترکه ایشان میدانند. پ) این دوستان به حدی حیا را خورده و آبرو را قی کردهاند که در تمامی سکانسهای حضورِ جمعی و اجتماعیشان، در قامت مدعیالسلطنه ظاهر شده ، ماجرا را وارونه می نمایند و در عوضِ پذیرشِ قصورِ شاهنشاه آریامهر در بستن فلنگ و رفتار غیرمسئولانهی ناشی از فرار ، به حالت طلبکارانه و باقی بودن دو قورت و نیم ، دست به کمر افاضات میکنند که حق ملت است که این بلا سرشان بیاید چون قدرنشناس بودند! باری ، جریانی که در رسانهی تکصدایی و نزدیک به این حضرات و خانوادهی اعتماد امینی شکل بگیرد، آنهم یک روز پس از مصاحبه تلویزیونی والاحضرت! و توسط یک بازیگر - مجری کلنگِ محصولِ حاکمیت حاضر و مابقیِ همپالکیانش که تا همین چندی پیش، همگی بدون هیچ مخالفت و اعتراضی ، محض برآورد جیفه دنیوی ، کاملاً منطبق بر آرمانها و اهداف و برنامه سازی نظامِ موجود، همکاری کرده و انبان می انباشتند ،و به ناگاه با یک چرخش قهرمانانه ، قبای مخالفت میپوشند و بر کوس و نقاره مخالفت میکوبند، مشخصاً مبنا و پی رنگ درستی ندارد و هر آینه حدود و ثغور موضوع وکالت و زمان برقراری و ساز و کار و جزئیات اجرایی آن نیز مبهم و نامشخص است.