بیا حسابهایمان را با هم صاف کنیم همیشه بوسیدن جای جای صورت ه | Ghalam Doon
بیا حسابهایمان را با هم صاف کنیم
همیشه بوسیدن جای جای صورت همچون ماهت برایم آرزو خواهد ماند
اینکه شانههایم و یا آغوشم امن ترین جای جهان باشد برایت اینکه با کلی ذوق اسم فرزندانمان را از روی اسم تُ انتخاب کنیم اینکه عکس دونفرهمان روبروی تخت خوابمان باشد اینکه خاطرات دونفره بنویسیم در دل کویر ، کنار دریا ، وسط جنگل ، بالای ابرها اینکه ذوق مرگم کنی با پوشاندن پیراهن گلداری بر تن همچون بهارت اینکه روی میز غذا برایم نان و پنیر لقمه کنی و من شیرین ترین پنیر دنیا را بخورم
اینکه اولین سفر دونفریمان مشهد باشد اینکه سی و سه پل اصفهان حافظیه و سعیدیه شیراز و جای جای کشور را دونفره سفر کنیم
زیر باران خیس شویم روی برگهای پاییزی پارک جنگلی دست در دست هم قدم بزنیم در دل سرمای زمستان و وسط برفها ، یه بغل گرم مهمان هم باشیم
اینکه قرمز سبزی ناهار را برای عصرانه گرم کنی و بگویی برایت تنهایی غذا خوردن لذتبخش نبوده اینکه دو نفری آشپزی کنیم و آخرش هم غذا بی نمک شود
اینکه یک شب در میان برای هم غزل بخوانیم تا خوابمان ببرد
اینکه ، اینکه ، اینکه ... اینکه تمام این حرفا به دلم بماند و هیچگانه بر زبان نیاورم ...
چون پسرها یاد میگیرند برای مرد شدن باید تکیهگاه باشند باید مورد اعتماد باشند باید استوار باشند باید نگذازند قند در دل عزیزشان آب شود
و گاهی میشود که پسرها در ظاهر به تمام ذرات جهان مدیون میشوند به خاطر حرفهای نزده و احساس های ابراز نکرده
چون آنها خیلی چیزها را یاد میگیرند که گفتی نیست... #همین