Get Mystery Box with random crypto!

#ازتوآنچه‌كه‌دارم‌اندوه‌نداري‌توست آفتاب از پنجره سرك ميكشد | Ghalam Doon

#ازتوآنچه‌كه‌دارم‌اندوه‌نداري‌توست



آفتاب از پنجره سرك ميكشد و صاف ميخورد به مردمك چشمم ...
غلت ميزنم تا نور ، چشمم را اذيت نكند...
دست ميكشم روي تخت...
نيستي
واقعا نيستي
هيچوقت نبودي ...
اما خيال ميكنم نبودنت ،
نبودنِ مرديست كه رفته تا نانوايي سركوچه نان داغ براي صبحانه بگيرد...

اوايل پاييزاست اما من مثل هميشه جوري سردم شده كه انگارچله ي زمستان است...
پتو را مثل چادر گلدارم سرم ميكنم و باچشمان پف كرده و موهاي آشفته به آشپزخانه ميروم...

كليد توي قفل مي چرخد و تُ با يك سنگكِ قدبلند وارد ميشوي...

ازديدنم با آن قيافه و پتوي روي سرم بلند ميخندي
نوك دماغِ يخ كرده ام را ميبوسي و ميگويي:
صبحت بخير مغزفندقيِ سرماييِ من
تا وقتي من هستم كه نبايد سردت بشه
و گرم در آغوشم ميكشي...

صبحانه را با لقمه هايي كه تو برايم گرفتي تمام ميكنم
و نبودنت را از جلوي چشم برميدارم...


#زهرا_كرانپايه
#خيالبافي_شماره_دو
#كه‌باخيال‌توبودن‌چه‌عالمي‌دارد