Get Mystery Box with random crypto!

قلم نهان

لوگوی کانال تلگرام ghalam_nahan — قلم نهان ق
لوگوی کانال تلگرام ghalam_nahan — قلم نهان
آدرس کانال: @ghalam_nahan
دسته بندی ها: نقل قول ها
زبان: فارسی
مشترکین: 3.10K
توضیحات از کانال

مگر زیستن به دور از اندیشیدن ممکن است؟!
➖➖➖➖➖➖➖
حرفی، سخنی، پیشنهادی، انتقادی اگر هست با گوش جان می‌شنوم...
@jaan_sir

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 4

2022-05-20 09:14:08
#معرفی_کتاب
#هری_پاتر_و_سنگ_جادو
#جی_کی_رولینگ


هری پاتر و سنگ جادو نخستین جلد از مجموعه کتاب‌های هری پاتر، نوشتهٔ نویسندهٔ انگلیسی جی کی رولینگ است که به روایت زنده ماندن هری پاتر از حمله لرد ولدمورت و کشته شدن پدر و مادرش در آن حمله می‌پردازد. این کتاب در ۲۶ ژوئن ۱۹۹۷ توسط انتشارات بلومزبری در لندن انتشار یافت . هری پاتر و سنگ جادو، موفق به کسب جوایز ادبی کودک و نوجوان بسیاری شد و در اوت ۱۹۹۹ در فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار گرفت و در سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ اکثر مواقع در این جدول باقی ماند. این کتاب به ۷۳ زبان دنیا، ترجمه شده‌است و به این ترتیب جزئی از برترین رمان‌های جهان به‌شمار می‌رود.

@ghalam_nahan
72 viewsedited  06:14
باز کردن / نظر دهید
2022-05-19 19:11:27
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این

حکیم #خیام نیشابوری
#شعر

@ghalam_nahan
243 views16:11
باز کردن / نظر دهید
2022-05-18 21:57:53 زمانی که ابن سینا از همدان فرار کرد به بغداد رفت، آنجا مردی را دید که دارو میفروخت و ادعای طبابت میکرد. ابن سینا ایستاد و به تماشا مشغول شد. زنی پیش طبیب آمد و ظرف ادرار یک بیمار را به او داد؛ طبیب درجا گفت که بیمار یهودیست!
به زن نگاه کرد و گفت تو خدمتکاری؟
زن گفت بله
گفت دیروز ماست خورده ای؟
زن گفت بله
گفت از مشرق آمده ای؟
زن گفت بله!
مردم از علم طبیب متعجب شده بودند و ابن سینا نیز در حیرت فرو رفته بود!
نزدیک رفت و به طبیب گفت این ها را از کجا فهمیدی؟!
طبیب گفت از آنجا که فهمیدم تو ابن سینا هستی!
ابن سینا باز در تعجب فرو رفت.
بلاخره با اصرار زیاد طبیب پاسخ داد: زمانی که آن زن ظرف ادرار را به من داد دیدم که بر آستینش غبار نشسته، فهمیدم که یهودیست! دیدم لباسهایش کهنه است فهمیدم که خدمتکار است! و از آنجا که یهودیها به خدمت مسلمانها در نمی‌آیند آن فردی که به او خدمت میکند هم یهودیست. لکه ای از ماست بر روی لباسش دیدم فهمیدم که دیروز ماست خورده اند و به بیمار هم داده‌اند. خانه های یهودیان از طرف مشرق است و فهمیدم خانه او نیز در همانجاست.

ابن سینا گفت اینها درست! من را از کجا شناختی؟!
گفت امروز خبر رسید که ابن سینا از همدان فرار کرده است فهمیدم که به اینجا می‌آید و به جز تو کسی متوجه این مکر من نمیشود و همه گمان میکنند که از غیب خبر دارم!

به نقل از کتاب کلیات #عبید_زاکانی ؛ تصحیح پرویز اتابکی

@ghalam_nahan
111 viewsedited  18:57
باز کردن / نظر دهید
2022-05-18 00:00:51 @ghalam_nahan
175 viewsedited  21:00
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 23:59:25
#معرفی_کتاب
#شب_های_ورامین
#صادق_هدایت
#صوتی

در کتاب صوتی شب‌های ورامین، قصه‌ی مردی به نام فریدون و همسرش فرنگیس را می‌شنوید، که با وجود علاقه‌ی شدید به یکدیگر، به دلیل اختلاف‌های عقیدتی و تفاوت‌های فکری...
@ghalam_nahan
177 views20:59
باز کردن / نظر دهید
2022-05-15 12:45:49
مردی از کسی چیزی بخواست، او را دشنام داد .
گفت مرا که چیزی ندهی، چرا به دشنام رانی؟!
گفت خوش ندارم که تهی دست روانت کنم!

#عبید_زاکانی
@ghalam_nahan
214 views09:45
باز کردن / نظر دهید
2022-05-14 17:41:39 پی دی اف کتاب پاسارگارد از علی سامی

@ghalam_nahan
333 views14:41
باز کردن / نظر دهید
2022-05-14 17:41:03
#معرفی_کتاب
#پاسارگارد

#علی_سامی

علی سامی نویسنده ، محقق و استاد دانشگاه ، باستان‌شناس و رئیس مؤسسه باستان‌شناسی تخت جمشید بود. مرمت آرامگاه کورش بزرگ در سال ۱۳۵۰ به سرپرستی وی انجام شد.
کتاب پاسارگاد از اثار مرحوم علی سامی میباشد.
پاسارگاد یا قدیمی‌ ترین پایتخت کشور شاهنشاهی ایران در سال ۱۳۳۰ به چاپ رسیده است که در این کتاب یافته‌های باستان‌ شناسی درباره پاسارگاد شرح داده‌ شده است.

@ghalam_nahan
327 views14:41
باز کردن / نظر دهید
2022-05-13 18:50:02
سیاره ما دیگر نیازی به آدمهای موفق ندارد، این سیاره به شدت نیازمند افراد ”صلح جو، درمانگر، ناجی، قصه گو و عاشق“ است.

#دالایی_لاما
@ghalam_nahan
439 views15:50
باز کردن / نظر دهید
2022-05-11 19:35:59 با یکی از دبیران محترم بحث مهاجرت پیش آمد.وقتی سعی در قانع کردنش برای مهاجرت داشتیم گفت؛ببینید عزیزان امروز صبح بنده به جای اینکه ساعت 7:30 به مدرسه بیایم ساعت 8:15 آمدم و هیچ اتفاقی هم نیوفتاد،بنده به این مملکت هردمبیل عادت کردم و نمی‌توانم در سن 40 و خورده‌ای سال خودم را با نظم فلان کشور تطبیق دهم!

فکرش را که کردم دیدم درست میگوید.
دوستان،همه ما به این آشفته‌بازاره بی‌قانون عادت کرده‌ایم...!
#جان_سیر

@ghalam_nahan
391 views16:35
باز کردن / نظر دهید