آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
170
توضیحات از کانال
کتاب قلم
کوی دکترا، بین ابن سینا 11 و 13
051-38407938
09152090022
ساعت کار:
9 تا 22:30
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
0
آخرین پیام ها 2
2022-06-21 23:40:29
پس، به دیدۀ من مورسو آدمی وازده نیست، بلکه انسانی است بیچاره و عریان، و دلباختۀ خورشیدی که سایه به جا نمیگذارد. مورسو نه همان بیبهره از حساسیت نیست بلکه اشتیاقی ژرف-ژرف از آن رو که خاموش است-به او جان میبخشد: اشتیاق به مطلق و راستی. این راستی هنوز منفی است، راستیِ بودن و راستیِ احساس کردن، ولی بدون آن هیچ فتحی بر خود و بر جهان هرگز شدنی نیست.
بنابراین، آدمی چندان بر خطا نیست که در بیگانه سرگذشت انسانی را بخواند که بدون هیچ گونه نگرش قهرمانانه میپذیرد که جانش را بر سرِ راستی بگذارد. / آلبر کامو
@ghalambook1
582 views20:40
2022-06-19 19:23:10
دیرگاهی پیش بیگانه را در جملهای خلاصه کردم که تصدیق میکنم بسیار شگفت نما و خارق اجماع است: «در جامعۀ ما هر آدمی که در سرِ خاکسپاریِ مادرش نگرید، خودش را در معرض این خطر میآورد که محکوم به مرگ شود.» مرادم از آن گفته جز این نبود که قهرمان کتاب محکوم میشود زیرا در بازی همگانی شرکت نمیکند. بدین معنی او با جامعهای که در آن میزید بیگانه است. در حاشیه، در کنارۀ زندگی خصوصی، منزوی، و لذت جویانه پرسه میزند. … اگر آدم از خودش بپرسد که مورسو از چه باره در بازی همگانی شرکت نمیکند، پاسخش ساده است: مورسو از دروغ گفتن سر باز میزند. دروغ گفتن نه تنها آن است چیزی را که راست نیست بگوئیم. بلکه همچنین، و بویژه، آن است که چیزی را راستتر از آنچه هست بگوئیم و، در مورد دل انسان، بیشتر از آنچه احساس میکنیم بگوئیم. این کاری است که همه مان هر روز میکنیم تا زندگی را ساده گردانیم. مورسو، به خلاف آنچه مینماید، نمیخواهد زندگی را ساده گرداند. مورسو میگوید که او چیست، از گُنده جلوه دادن احساسهایش سر باز میزند، و جامعه بیدرنگ احساس خطر میکند…
@ghalambook1
ادامه
561 views16:23
2022-06-06 18:14:25
معرفی کتاب:
کتاب داستان پداگوژیکی به طور گسترده در سراسر جهان به عنوان مهم ترین اثر معلم و نویسنده شوروی ماکارنکو شناخته شده است. رمان حاوی توصیفی هنری و مستند از شکل گیری (در سال 1920 در نزدیکی پولتاوا) و رهبری (توسط نویسنده تا اواسط سال 1928) مستعمره ی گورکی است، جایی که می توان با موفقیت بسیار موفق شد. بازگرداندن خردسالان و مجرمان بی خانمان به یک زندگی اجتماعی تمام عیار و فرهنگی بر اساس کار مفید اجتماعی امکان پذیر شد و مشارکت سنجیده و معقول دانش آموزان در مدیریت مشترک یک تیم سزانجام صورت پذیرفت. این کتاب در 1925- 1935 نوشته شده و در 1933-1935 در سه بخش منتشر شده است: قسمت 1 رمان در سال 1933 (در سالنامه سال هفدهم)، قسمت 2 در سال 1935 (سالنامه سال هجدهم 5) و قسمت 3 در اواخر همان سال (سالنامه سال هجدهم 8) منتشر شد. به عنوان یک نسخه جداگانه، این کتاب در سال 1937 از طریق Khudozhestvennaya Literatura منتشر شد.
"داستان پداگوژیکی" یک ارائه هنری در مورد تجربه آموزشی است که در مستعمره ی مجرمان نوجوان بوجود آمدکه در نزدیکی پولتاوا ایجاد شد و از سال 1920 تا 1928 توسط نویسنده (ماکارنکو) رهبری شد. این کتاب در مورد حمایت از رویکرد ذکر شده برای آموزش مجدد از سوی مدیران مسئول کسب و کار، و همچنین در مورد رد قاطعانه ی سیستم ماکارنکو از سوی "المپوس آموزشی" - است که به اخراج ماکارنکو از مستعمره در سال 1928 و پایان دادن به این تجربه آموزشی در او منجر شد.
83 views15:14
2022-06-06 18:14:18
64 views15:14