Get Mystery Box with random crypto!

- من: آقا این نون باگت‌ها چرا این‌قدر خشکن؟ - مغازه‌دار: چون ت | یادداشت‌های یک روانپزشک

- من: آقا این نون باگت‌ها چرا این‌قدر خشکن؟
- مغازه‌دار: چون تازه هستن. بمونن نرم میشن.
- من: یعنی این نرم‌ها مونده هستن؟
- مغازه‌دار: مونده نیستن ولی، دیشب پخته شدن.
- من: یعنی اینا هم نرم میشن؟
- مغازه دار: بله، آقا
- من: این دو بسته چقدر میشه؟
- مغازه‌دار: قابلی نداره، ۱۵۰۰۰ تومان.
کارتم را به مغازه‌دار دادم.
-مغازه‌دار: رمز؟
- من: آقا این که گفتید قابلی نداره، یعنی میتونم پولش رو ندم یا حتما باید بدم؟
- مغازه‌دار: آقا شما پول نده. دستش را جلو اورد که کارتم را پس بده.
- من: نه آقا شوخی کردم.
- مغازه‌دار (خیلی جدی): نه آقا از شما پول نمی‌گیرم.
- من: نمیشه که
- مغازه‌دار: لطفا ببرید، اگه خواستید دفعه‌ی بعدی حساب کنید.
من تو چشماش خوندم که در نگرفتن پول خیلی جدیه. واقعا نمی‌خواست پول بگیره.
-من: نه آقا من یه چیزی گفتم. لطفا پولتون رو بگیرید.
- مغازه‌دار (در حالی که کارت می‌کشید، با خنده): کاش همه مثل شما مشتی بودن.
@hafezbajoghli