Get Mystery Box with random crypto!

او [مادر جود] بود که پیوسته از موضوع‌های نابسنده برای شادی، خن | یادداشت‌های یک روانپزشک

او [مادر جود] بود که پیوسته از موضوع‌های نابسنده برای شادی، خنده سر می‌داد؛ اما بهتر از شادی، آرامش بود. آرامش و خنکای وجود او چیزی بود که همه چیز به آن بستگی داشت و او از مقام والا و فروتنانه‌اش در خانواده، شرافت و وجاهتی آرامش بخش و پاک به دست می‌آورد و دستانش - از همان مقام شفاء - خنکا، اطمینان و آرامشی ژرف یافته بود؛ از مقام حکم، چنان عاری و بعید از خطا بود که یک فرشته. خوب می‌دانست که اگر او لرزشی خفیف داشته باشد، خانواده زلزله‌ای را تجربه خواهد کرد و اگر از درون تزلزل و یأس یابد، خانواده سرنگون شده، به مفهوم کارای آن، از صفحه‌ی هستی محو خواهد شد.
(خوشه‌های خشم، ستاین بک، اسکندری)
پ.ن: این نگاه آرمانی به مادر به نظر من متناسب با سبک واقع‌گرایانه‌ی نویسنده نبود. من مخلص همه‌ی مادرا هستم ولی نسبت به نگاه آرمانی به پدر و مادر کهیر می‌زنم. پدر و مادر را باید همیشه نقد کرد، با خیلی از باورهاشون مخالف بود و رو به جلو حرکت کرد. نگاه آرمانی به مادر اجازه‌ی نقد مادر را از آدم می‌گیره.
@hafezbajoghli