گویی [نوآ] چیزی برایش اهمیت نداشت؛ نوعی عدم دلبستگی به چیزهایی | یادداشتهای یک روانپزشک
گویی [نوآ] چیزی برایش اهمیت نداشت؛ نوعی عدم دلبستگی به چیزهایی که مردم عادی میخواستند و احساس نیاز میکردند، در وجود نوا به چشم میخورد. او در پیلهای عجیب و ساکت زندگی میکرد و از پنجرهی چشمان آرامش به دنیا مینگریست. از نظر تمام دنیا، او موجودی غریب بود؛ اما به هیچ وجه احساس تنهایی نمیکرد. (خوشههای خشم، ستاین بک، اسکندری) پ.ن: شما چقدر شبیه "نوآ" هستید؟ یعنی بینیازی و عدم دلبستگی به چیزهایی که برای بیشتر مردم مهمه. اگه کاملا شبیه نوآ هستید به خودتون نمرهی ۷ بدید، اگه اصلا شبیه نوآ نیستید (یعنی اون چیزایی که برای بیشتر مردم مهمه، برای شما هم مهمه) به خودتون نمرهی ۱ بدید. اگه وسط طیف هستید تخمین بزنید که بین ۱ تا ۷ چه نمرهای به خودتون میدید. (به این پرسش لطفا در نظرسنجی زیر پاسخ بدهید.)