Get Mystery Box with random crypto!

فراستی: این آخرین جلسه بررسی جشنواره فیلم فجر است. با جوایز ش | سینما هفت

فراستی:
این آخرین جلسه بررسی جشنواره فیلم فجر است. با جوایز شروع خواهیم کرد
فهیم:
جوایز مثل هر سال فراز و فرود بود. اما امسال دو رویکرد در جوائز بودند. بخش اول بررسی در مورد نامزد هاست و بخش دیگری در مورد جوایز. به نظر من از بین نامزدها جز دومورد هیات داوران خوب عمل کرد به نظر من. سوال اول این است که چه عواملی باعث به وجود آمدن بهترین فیلم می شود؟ در دوره های قبلی عنوان آدم ها مهمتر از آثار بود. امسال اما به اسامی توجه نشد و آثار مورد بررسی قرار گرفتند. به همین دلیل نه فیلم اول و دوم به جشنواره وارد شد. البته چند فیلم در حد جشنواره نبودند. جشنواره محل آموزش و کشف استعدادها نیستند. جشنواره در بلند مدت کار جهت دهی می تواند انجام دهد. در بین نامزدها جای شادروان نادیده گرفته شد. ما فاقد سینمای کمدی هستیم و جشنواره فجر به کمدی توجه نکرده است. زیرا ما اساسا ژانر نداریم. شادروان فیلم سرخوشانه ای است که به آن توجه نشد. این یعنی ما به دنبال فیلم کسل کننده هستیم نه فیلمی که مردم را به سالن سینما می کشد. بازی نازنین بیاتی و بهرنگ علوی می توانست مستحق جایزه باشد اما دیده نشد. در بین فیلم اولی ها جای یوسف حاتمی کیا خالی بود. فیلم موقعیت مهدی بهترین فیلم شد در حالی که نه سیمرغ فیلمنامه را برد و نه سیمرغ کارگردانی را! به نظر من موقعیت مهدی باید بهترین کارگردانی را می برد و حاتمی کیا بهترین کارگردانی فیلم اول را! بازی پژمان جمشیدی در علف زار باید جایزه می گرفت زیرا بهترین بازی در جشنواره شد. جایزه کارگردانی به میرکریمی هم مصلحت اندیشی بود. زیرا میر‌کریمی شخصیت بزرگی است.

مقدسیان:
من هر جور دقت می کنم متوجه نمی شوم چرا فیلم حاتمی کیا در بین نامزدها وجود نداشت. بازی مریم سعادت هم لایق نامزدی در بخش بهترین بازیگر زن را هم داشت. چه اصراری بود که موقعیت مهدی جایزه بهترین فیلم اول را بگیرد تا جا برای فیلم دیگری باز شود؟ این باعث می شود این نفوذ ها باعث می شود استعدادها دیده نشود. همان طور که جشنواره فجر یک نگاه کلی ندارد در فیلم ها هم همین مشکل وجود داشت. ایده های اولیه فیلم ها خوب بودند اما در ادامه به سردرگمی می افتادند. من اصلا متوجه نشدم چرا بهترین فیلمنامه به علف زار داده شد؟ من هنوز نفهمیدم چرا پژمان جمشیدی سیمرغ نگرفت؟ و فکر می کنم اینها همه از همان نوع مدیریتی می آید که جوری رفتار شود که کسی ناراحت نشود. در سینمای ایران بارها در مورد این حرف زدیم که چرا فیلم ها همه عبوس اند و مخاطب به دیوار ناامیدی می خورد. فیلم های کمدی جدی نداریم. حیایی و سلیمانی که سال ها کمدی کار کردند برای نقش جدی بالاخره سیمرغ گرفتند. انگار چون قبلا در فیلم های کمدی بازی کرده اند و نمیشد به آن ها جایزه داد و به خاطر این عذاب وجدان همین که آن ها نقش جدی بازی می کنند مستحق جایزه می شوند.

جواد یوسف بیگ:
به نظر من در اینجا مرز بهترین فیلم و بهترین کارگردانی مشخص نیست. آیا تهیه و تولید فیلم مهم است یا کارگردانی. انگار یک تعارف در جشنواره وجود دارد که انگار دو جایزه کارگردانی وجود دارد که یکی از آن ها اسمش بهترین فیلم است. وقتی نگاه در جشنواره وجود ندارد همین اتفاق ها در جشنواره می افتد. عدم نگاه در همه بخش های سینمای ایران وجود ندارد. نگاه اصلی جشنواره همه راضی باشند است. چیزی که باعث شده فیلمسازان لوس شوند. حرف محوری و منظور محوری و عقده حقارت به سایر علم ها باعث می شود فیلم شب طلایی دیده نشود. فیلم کوچکی که کاملا ما به آن ها احتیاج داریم.

فراستی:
از نظر من این جشنواره بهترین جشنواره چند سال اخیر بود. چون برای اولین مرتبه در ده پانزده سال گذشته من از ۴ فیلم خوشم آمد. موقعیت مهدی افتخار سینمای ایران است. افتخاری است که باعث می شود جشنواره چهلم یک سر وگردن بالاتر باشد. بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی، بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین و بهترین بازیگر زن و مرد حق این فیلم بود که البته فقط سه جایزه گرفت. جوایزی که در رودر بایستی داده شد. جایزه بهترین کارگردانی به فیلم داده شد که به نظر من ننگ جشنواره بود. زیرا فیلم در حد فیلم اول نبود. بعد از مدت ها ما چیزی در سینما دیدیم که به ما مربوط است و امروزی است. به نظر من دومین فیلم اساسی امسال فیلم شادروان است. فیلمی کوچک که نه به ابتذال می افتد و نه روشنفکری. فیلم شب طلایی هم همینطور. فیلمی به اندازه و کوچک که کارگردانی آن از کارگردانی بهترین کارگردانی بهتر است. فیلمسازان جوان مهمترین اتفاق این جشنواره است. فیلم شب طلایی، علف زار کارگردانان جوانی دارد که می شود به آن ها امیدوار بود.