2021-10-27 22:10:35
ساعت 2 بعدازظهر.....
در نیمچه سایه ای جمع شده اند و خالی از هرگونه شورش افکار و دغدعه های مبهم زندگی به کارت بازی مشغولند
کارت های کوچکی که از دیدگاه ما بزرگترها هیچ ارزشی ندارند ولی دل بچه ها به این خوش است که ته جیبهایشان را گشته تا شاید صدتومنیی پیدا شود که به در مغازه ای رفته و 7 عدد کارت بگیرند..!
دور هم جمع می شوند و در قماری کودکانه شروع به بازی می کنند! از 2 کارت شروع شده و گاه بازیشان به 100 کارت هم ادامه دارد. کودکی نگاهش دنبال جومونگ و دیگری در حسرت از دست دادن مسی...
با قدرت دستان خود را بر زمین می کوبند که گاه درد دستهای کوچکشان را فقط به خاطر داشتن چند کارت که به قول خودشان از همدیگر " گال " کنند...
و نگرانیه اینکه دست خوب بر نخورده و ترس از اوردن کارت هفت رنگه و باختن تمام کارتهایی که برای او خیلی ارزشمند است...
در پایان دلهایی شاد و دلهایی غمگین...!!! دستهایی خالی و دستهایی دیگر پُر...!!!
روز به پایان رسیده و بچه ها به فکر فردایی دیگر و کارتهایی دیگر...
1.7K viewsMOSTAFA , 19:10