تبارهای سیاسی #A 412 آرمان امیری @armanparian - اگر یک ناظر ب | کانال حمید آصفی
تبارهای سیاسی #A 412
آرمان امیری @armanparian - اگر یک ناظر بیرونی به حوادث ایران نگاه کند و صرفا بیانیههای سیاسی در باب اهداف و ملزومات انقلاب اخیر را بخواند، آنچه میبینید یک همگرایی شگرف است که شاید در کمتر انقلابی در طول تاریخ مشابه داشته. برای سنجش این ادعا، من مقیاس تقسیمبندی فضای سیاسی را «نسبت نیروهای سیاسی با انقلاب ۵۷» قرار میدهم. با چنین مقیاسی:
در منتها الیه یک سر این طیف، شاهزاده پهلوی قرار دارد. دورترین گزینهی قابل تصور از انقلاب ۵۷. ایشان اساسا نماد و میراثدار هرآن چیزی هستند که تمامی نیروهای دخیل در انقلاب ۵۷ را علیه خود متحد کرده بود.
در سوی دیگر این طیف گسترده، میرحسین موسوی قرار دارد. نه فقط در میان نیروهای حامی انقلاب «زن زندگی آزادی»، بلکه شاید در میان تمامی نیروهای سیاسی کشور، میرحسین، بیش از هرکسی، نماد و تجسم تحقق انقلاب ۵۷ و نظام برآمده از دل آن انقلاب است. وقتی میگویم بیشتر از هرکسی، رهبری نظام جمهوری اسلامی را از یاد نبردهام، اما همچنان اصرار دارم برای بخش بزرگی از ایرانیان، «نخستوزیر امام» به مراتب بیشتر رنگ و بوی انقلاب و دههی شصت و دوران جنگ را داشت تا آنکسی که بر کرسی رهبری نشسته.
باقی نیروها، از ملیَون و مذهبیها گرفته تا چپهای رادیکال و غیرمذهبی، همگی جایی در این طیف گسترده قرار دارند. تا حدودی دخیل در انقلاب بودند و تا حدودی هم قربانی رژیم برآمده از انقلاب شدند. حال کافی است که ناظر بیرونی ما بیانیههای اعلام پیششرط و یا طرح راهکارهای پیشنهادی دو سر طیف را کنار هم قرار دارد:
- تاکید بر حفظ تمامیت ارضی / یکپارچگی سرزمینی - تاکید بر ضرورت گذار از رژیم فعلی همراه با انقلابی با شعار «زن زندگی آزادی» - تاکید بر لزوم تشکیل یک مجلس ملی/موسسان از نمایندگان همهی مردم برای تعیین نوع رژیم/قانون اساسی حکومت بعدی
برای مطالعهی ادایی یادداشت اینجا کلیک کرده و یا از گزینهی INSTANT VIEW استفاده کنید.