2021-01-03 17:50:20
عشق مانند نفس کشیدن است .
وقتی اتفاق می افتد، تو به سادگی عشق
هستی.
اهمیتی ندارد که چه کسی نزد تو می آید، گناهکار یا قدیس .
هرکسی که نزد ات بیاید ارتعاش عشق را احساس می کند و از آن لذت می برد .
عشق دهشی بی قید و شرط است
اما فقط کسانی که آن را داشته باشند می
توانند بدهند .
یکی از عجیب ترین چیزها در مورد انسان این است که
می خواهد چیزی را بدهد که ندارد .
تو عشقی که نداری را می خواهی بدهی و از کسانی که عشق ندارند درخواست عشق داری ، گدایان از گدایان گدایی می کنند .
عشق در ابتدا باید در عمیق ترین هسته وجودت اتفاق بیفتد .
عشق کیفیتی است که فرد به تنهایی در آن شاد و خوشحال است .
عشق کیفیت وجود بی ذهن و ساکت است.
عشق در فضای هوشیاری خالی اتفاق می افتد .
وقتی این عشق در تو اتفاق می افتد غیر قابل تحمل است .
لذتش چنان غیر قابل تحمل است که به درد تبدیل می شود .
مانند ابرهایی که پر از باران هستند سنگین است ، آنها باید ببارند تا سبک شوند . وقتی عشق در قلب ساکت پدید می آید باید به اشتراک گذاشته شود ،
باید بخشیده شود چاره دیگری ندارد.
عشقی که به شخصی می دهی ...
او در قبال این عشق هیچ وظیفه ای
نسبت به تو ندارد .
در واقع تو نسبت به او وظیفه داری زیرا او کمک کرده که تو سبک شوی .
او چیزی را از تو پذیرفته که در تو زیاد بوده
است . تو با او سهیم شده ای .
اقتصاد عشق اینچنین است :
هرچه بیشتر بدهی بیشتر آن را داری .
زیرا در وجود ساکت ات با اقیانوس و با سرچشمه الوهیت یکی هستی و می توانی به سهیم کردن ادامه دهی ...
اشو
@hazrathagh
1.6K views14:50