Get Mystery Box with random crypto!

💔 l໐งē.hiŞt໐rน💔

لوگوی کانال تلگرام hiiistory — 💔 l໐งē.hiŞt໐rน💔 L
لوگوی کانال تلگرام hiiistory — 💔 l໐งē.hiŞt໐rน💔
آدرس کانال: @hiiistory
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 12
توضیحات از کانال

тeхт 💭
pɩc 📷
waɭɭpapaɾ 💮
мυѕιc 🎶
Dep vιdeo 🚬🎥
⬇⬇⬇⬇
@fff3zar ادمین

Ratings & Reviews

1.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها

2017-05-28 10:04:03
@sepah_cyber_iran
1.2K views07:04
باز کردن / نظر دهید
2017-05-24 21:01:23 خستــــه ام از تمــــام بــاور هـــا . . .
خستــــه ام از تمــــام نــــگاه هـــا . . .
از حـــرفهـــا . . پــچ پــچ هــــا . . .
ڪـــاش دنیـــــا رنـــگ عـــوض کنـــد
ڪـــاش بـــاراטּ ببـــارد
و بـــا خـــود ایـــن دورنگیـــــها
دوروییــــها را بشــــویــد . . .
مـــن دلـــم دنیــــاے تـــازه
فکــــر تــــازه
هــــواے تـــازه میخــــواهــــد . . .
‌‌‌‌‌‌‌
@hiiistory
1.2K views18:01
باز کردن / نظر دهید
2017-05-24 21:01:08 مَریضَم بع نبودنت^^
بااومدنت خوبَم کُن:]

@hiiistory
742 views18:01
باز کردن / نظر دهید
2017-05-24 19:52:53 #جدید میلاد راستاد ب,ن #خالکوبی
700 views16:52
باز کردن / نظر دهید
2017-05-23 15:52:52 رٍفــ๏҉ـیقْ دُرســ๏҉ــتهّ

خاطــ๏҉ــِرتومیــ๏҉ــخوامْ

ولــ๏҉ــےّ پــ๏҉ـاتُ کَــ๏҉ــج بِزارے!!➣

مادِرتــ๏҉ـومیــ๏҉ـگام

@hiiistory
720 views12:52
باز کردن / نظر دهید
2017-05-23 14:28:10 ←←یه قلب {شکســـــــــته}√
←←یه اتاق {دربســــــــــته}√
↑↑یه لبخند مرده↓↓
←←یه صدای {خســــــــته}√

←←یه نگاه {خیــــــس}×
←←خاطرات اونی ک٫ {نـیـــــس}×
↑↑یه سیگار تو دست↓↓
←←حالا درداتو {بنویـــــــس}×

←↑یه غروری که {شکست}∆
←↑برا اونی ک {دل نبست}∆

@hiiistory
760 views11:28
باز کردن / نظر دهید
2017-05-22 22:37:10 #وانتونز ب.ن #دو صبح
655 views19:37
باز کردن / نظر دهید
2017-05-22 22:35:44 سلام. میخام حرف دلمو بهتون. بگم. من. محمد. 17 ساله من. یه روز عاشق دختری شدم. که او عاشقم نبود میخواستم هرکاری بکنم که دلشو بدست بیارم ولی نتونستم من. اونقدر وابسته شدم نمیدونستم چیکارکنم. با اینکه اون دختر فامیل نزدیک بود من شهر دیگه او شهر دیگه ای.هرسال که به.دیدن مادر بزرگم میرفتیم. چشمم به او میفتاد تپش قلبم زیاد میشد. تا اینکه از شوخی شروع شد شوخی تبدیل به واقعیت شد. بلخره با این دختر دوست شدم. اونقدر میخندیم خاطره داشتیم تا اینکه. روزی شد. واسه من زنگ.زد گفت.خواستگار امده. منم گفتم هرچی خواست خدا باشه. ولی به فکر منم باش گفت همیشه بفکرتم گفتم اگه بفکرمی هیچوقت تنهام نزار گفت باشه عشقم خلاصه میکنم.دوستان تا اینکه دل تنگی ام بیشتر شد. و. روزش رسید که منم به پدرم گفتم من عاشق دختری هستم که خیلی دوستش دارم. و پدرم.رفت باپدرش صحبت کنه که قبول نکرد نمیدونم از پولش ترسید نمیدونم چه هیزوم تری فروختم که بامن این کارو کرد .وقرار بود دختر تا اخرش. بامن باشه. تا وقتی که به هم برسیم.وا اوهم همین حرفای که من میگفتم به خودم میگفت بلخره روزی رسید که. جواب تلفن من را نداد گوشیشو میگرفتم. که. بازم همون خانومه میگه خاموشه من میخندم. ولی کسی از دلم خبر نداره منم. وقتی خاموش بود دوروز گذشت سه روز گذشت یک هفته شد هنوزم خاموش منم چشم گریان وسایل خودمو جمع کردم رفتم به شهرشون که خبر دست اولو پسر عمه ام داد گفت حق نداری بری درب حیاتشون. اونکه دیگه نامزد داره منم مسخره بازی های همیشه خندیدم. تا اینکه دوروز گذشت که یهو دیدم امد خونه ی مادربزرگم سلام داد جوابشو ندادم خندید خندیدم گفت چرا میخندی کفتم. من خندهاتو دوست دارم. دوست دارم همیشه لبت پراز خنده باشه. ولی. گفتم تو دوست داری چشم من گریون باشه حرفی نزد مادر بزرگم که از رابطه خبرداشت رفت. بسوی درب حیات. و نشست من بودمو اون نه اون حرفی میزد نه من تا اینکه من گفتم. چرا این کارتو کردی گفت من نمیخواستم پدرم مجبورم کرد منم که گفتم مبارکت باشد. وزدم ازخونه بیرون رفته روی تپه ای نشستم. فکر کردم ترانه گذاشتم دیگه بغض کرده بودم نمیتونستم.گریه.کنم.راحت شم دیگه رفتم.مغازه.یه.نخ.سیگار گرفتم. اومدم کشیدم. دیدم عجب چیزی دوباره رفتم یه بسته خریدم تا اینکه هرروز هرروز بیشتر میشد. منم که معتاد سیگار شدم. و روز دیدم یکی از بچه ها هم شکست عشقی خورده بود داشت. گل میکشید. منم رفتم کشیدم. الان دوساله که دارم گل میکشم. سیگار میکشم با هر نخش یه خاطره رو بیاد میاورم این بغض هنوز هست که نمیشه گریه .کرد که راحت شم از اونروز به بعد یه ادم کینه ای شدم الان معتادم با یاد او به عشق او میبینید دوستان دختر به راه ساده. روبه.روت.هم.وایسته راحت دل می کنه. ولی اون. کسی که. زجر عذاب اینهمه..خاطرات رو میکشه. پسره من الان یه معتاد قرصی ام.....

#ارسالی اعضای کانال

@hiiistory
658 views19:35
باز کردن / نظر دهید