توپ تو کون مادرت

2021-10-10 20:40:38 #New_Music
ترک جدید #لیتو به نام اشک منتشر شد

Radio Javan
Download
#Vili باز کردن / نظر دهید

2021-10-09 23:38:29 #یادآوری

یک کاپلا : این کلمه به معنی « از گروه کر» می باشد که این عبارت برای اشاره به آواز بدون همراهی مورد استفاده قرار می گیرد.

آلتو : صدای بم زنانه که در آواز کر مورد استفاده قرار می گیرد.

واجگر : بخشی از بدن که برای ادای کلمات مورد استفاده قرار می گیرد؛ معمولا این کلمه برای اشاره به لب ها، دندان و نوک زبان مورد استفاده قرار می گیرد.

حلقی : یک کلمه مرتبط با طزر بیان می باشد که نشان دهنده صدای هوایی می باشد که قابل شنیدن است، مانند تلفظ حرف P در زبان انگلیسی.

باریتون : صدای مردانه بین تنور و باس

باس : بم ترین صدای مردانه

توام با تنفس : صدایی که شفاف نیست و بیشتر هوا در آن شنیده می شود. یک صدا از این جنس به دلایل مختلف ایجاد می شود که نداشتن پشتیبانی تنفسی کافی یکی از این دلایل می باشد.

صدای سینه ای : یک گام از صدای بم که بیشتر افراد با این صدا صحبت می کنند؛ این صدا در سینه طنین انداز می شود.

کنترالتو : پایین ترین صدای زنانه.

کلوراتورا : نوت هایی با حرکت سریع.

کانتر تنور : نوعی از صدای مردانه که بیشتر به عنوان صدای اصلی آواز را اجرا می کند. این صدا بیشتر در موسیقی های دوره باروک مورد استفاده قرار می گیرد.

دندانی : یک تکنیک صوتی که بر اساس آن، زبان دقیقا پشت دندان ها قرار می گیرد تا صدای خاصی ایجاد شود. صدای D در ایتالیایی یا اسپانیایی یک نمونه خوب از این طرز بیان می باشد.

دیافراگم : یک عضله بزرگ تنفسی که زیر ریه ها قرار دارد و در طول دم، صاف شده و به پایین می آید. این عبارت یکی از رایج ترین عبارات مورد استفاده خواننده ها در کلاس های درس مرتبط با تنفس صحیح می باشد.

طرز بیان : حالتی که بر اساس آن بخش هایی از کلمات، شامل مصوت ها و صامت ها شکل گرفته و تلفظ می شوند. برای خواننده های کلاسیک، این طرز بیان معمولا شامل مطالعه طرز بیان زبان های خارجی می باشد.

ادغام : یک حالت از طرز بیان که به پدیده تغییر تدریجی یک مصوت به یک مصوت دیگر اشاره دارد که این حالت باعث می شود دو مصوت در یک سیلاب بیان شوند. این حالت در زبان انگلیسی بسیار زیاد رخ میدهد اما در زبان های دیگر کمتر دیده می شود.

دراماتیک : در دسته بندی های صدا، این سبک صدا اشاره به صدای بزرگ و قوی دارد ( مثلا یک سوپرانو دراماتیک)

تکنیک های توسعه یافته : هر تکنیک صوتی خارج از روش های نرمال یا کلاسیک، به عنوان تکنیک توسعه یافته شناخته می شود. این تکنیک ها شامل تن های سوت دار، آواگری دم دار، آواز از گلو و یا هر تکنیک دیگر می باشد

فاش : یک نوع صدا و یا دسته بندی صوتی. در زبان آلمانی به معنی سوژه هم می باشد.

صاف : زمانی که یک گام اندکی پایین تر از حالت مد نظر می باشد.

فالستو : یک صدای نازک سر که توسط مرد اجرا می شود.

ته گلویی : یک صدای بم و گرفته که بعضی از افراد به دلیل کمبود نفس با این صدا حرف می زنند. معمولا در انتهای جملات این صدا شنیده می شود.

توقف گلویی : وقتی یک فرد تارهای صوتی خودش را قبل از شروع یک صدای آواز گونه به هم فشار می دهد، این صدا ایجاد می شود. در ابتدای بسیاری از کلمات که با مصوت در زبان انگلیسی شروع می شوند، این صدا شنیده می شود مانند کلمه Umbrella

صدای سر : دانگ آواز بالا که زنان و صداهای کانتر تنور معمولا در آواز کلاسیک، از این صدا استفاده می کنند.

میان شکمی : عضله های بین دنده ها که باعث می شود دنده ها در طول تنفس، بالا بیایند.

حنجره : ساختاری در گلو که تارهای صوتی در آن قرار دارند.

نفس پایین : استفاده از دیافراگم و عضله های میان شکمی برای تنفس بدون تکان خوردن شانه ها، گردن و قسمت بالایی سینه. این نوع تنفس در زمان آواز خواندن مطلوب می باشد.

غنایی : یک دسته بندی صوتی بین دراماتیک و کلوراتورا ( سریع) که در انواع صدا می توان آن را مشاهده کرد.

مسا دی وس : یک تکنیک پویا شامل شروع کردن یک نوت با کرسندو ( آرام تا بلند) که بعد از آن یک دکرسندو ( بلند به آرام) دنبال می شود.

مزو سوپرانو : صدای اپرای زنانه بین سوپرانو و کنترالتو

شروع : شروع هر صدای صوتی

پاساژیو : یک عبارت ایتالیایی که به معنی «عبور» می باشد. این کلمه به نواحی گذرا در صدا اشاره دارد که در آن خواننده باید مراقبت بیشتری داشته باشد تا آواز را صحیح اجرا کند. این حالت در نقاط مختلف بر اساس نوع صدای هر فرد، شنیده می شود.

آواگری : ایجاد کردن صدای صوتی.

دانگ : بخشی از صدا که بر اساس کیفیت صدا و گاهی بازه صدا متمایز می شود، مانند صدای سینه ، صدای سر و فالستو (هر کدام از این عبارت ، پیش از این در لغت نامه تعریف شده است)

@HipHop_Tak باز کردن / نظر دهید

2021-10-05 23:39:22 سلفژ در تعریف

سلفژ را می توان خواندن یک سری نت ها به صورت پی در پی و پشت سر هم و با رعایت قوانین نت ها و سکوت ها و … معرفی کرد. پایهء آموزش سلفژ دانستن ارزش زمانی هر نت است و در کنار این باید ارزش زمانی هر سکوت را نیز بدانیم. یعنی باید با تئوری موسیقی آشنایی داشته باشید.

تعاریف كوتاهی از سلفژ:

مهمترین عاملی كه به معنای اعم ، پایه و اساس جدی در آموزش موسیقی به شمار میرود سلفژ است كه از دو قسمت عمده تشكیل میشود :

- قسمت عملی - قسمت نظری

قسمت عملی شامل خواندن و تلفظ نتها به شكل آوازی و به شكل وزن خوانی است و قسمت نظری شامل شناخت كلیه علامتها و قواعدی است كه در طی قرنها به منظور اجرای دقیق موسیقی به تدریج ابداع شده و تكامل یافته است تا بتوان شناخت هنری را كه واقعیتی درونی است و بیشتر جنبه عاطفی دارد با این علامتها و قواعد به شناخت علمی تبدیل كرد.

تقسیمات صدای انسان :

- سوپرانو :صدای زیر زنانه

- متسو سوپرانو : صدای متوسط زنانه

- كنترآلتو : صدای بم زنانه

- تنور : صدای زیر مردانه

- باریتون : صدای بم یا صدای متوسط مردانه

- باس : صدای بم مردانه و بهترین صدای مردانه

در هنگام نوازندگی یا خوانندگی آواز سكوتها را باید اجرا كرد به صورت نخواندن نت و ساكت شدن ولی در ابتدا برای آموزش سلفژ ما با دیدن علامت سكوت ، سكوت نمیكنیم بلكه به جای آن كلمه اوم میگوییم و به اندازه ارزش زمانی سكوت آنرا ادامه میدهیم.

خواندن نتها با اجرای صدای آن نت را كانتات گویند و خواندن نت بدون اجرای صدا و فقط گفتن نام آنرا پارلات گویند.

شما باید توانایی خواندن بی صدای نتها را پیدا كنید و نتهایی كه به شما داده میشود را با تمپوی مشخص بخوانید و بعد كم كم قدرت نت خوانی خود را افزایش دهید بطوریكه نت بعدی را هم در ذهن داشته باشید و اگر كسی نت بعدیِ نتی را كه شما خوانده اید با دست بپوشاند شما باز هم آنرا بخوانید.

مساله دیگری كه اینجا بیاد خاطر نشان كرد مساله فركانس گیری است كه شما باید با سازی كه در اختیار دارید این كار را انجام دهید كه البته ما در اینجا فركانس گیری با پیانو را توضیح میدهیم.

فركانس گیری چهار مرحله دارد

- شنیدن صدای نت اجرا شده

- اجرای آن در ذهن

- اجرای آن با صدا

- تطابق دادن هر چه بیشتر صدای خود با صدای ساز كه در فضا باقی مانده است.

@HipHop_Tak باز کردن / نظر دهید

2021-10-01 23:31:24 روش صحیح نقد و بررسی


بدون شک از اصلی ترین عوامل پیشرفت بشریت در ھر زمینه ای ، وجود ابزاری بنام " نقد " بوده و ھست . در پی ھر نقد است که (( معایب – اشکالات – نقاط ضعف )) برطرف شده و درمقابل (( محاسن و نقاط قوت )) پررنگ تر
میشوند . موسیقی رپ نیز از این قضیه مستثنی نیست و " نقد و بررسی " در آن دارای جایگاه ویژه ای است . ناگفته نماند که نقد صرفا بررسی نکات منفی و معایب یک مبحث نیست بلکه میتواند بررسی کلی نقاط قوت و مثبت یک
مبحث را نیز شامل است .


تفاوت " نقد حرفه ای " با " نظر شخصی " ھر کسی میتواند در ھر زمینه ای اظھار نظر کند اما ھر کـسی نمیتواند در ھر زمینه ای " نقد " کند . انسان ھا طبیعتا" این حق را دارند که در ھرزمینه ای نظر و عقیده خود را بیان کنند البته به شرط آنکه به عنوان (( نظر شخصی و به دور از توھین )) باشد اما زمانی که بحث " نقد " به میان می آید ، لازم است اصول و چارچوب (( منتقد )) در زمینه ای که خاصی رعایت شود که از مھم ترین آنھا میتوان به " تخصص " اشاره کرد . یعنی الزاما میخواھد نقد کند باید دارای تخصص ، علم ، دانش و تجربھ ی کافی باشد .
برای مثال یک نفر در صورتی که دارای دانش کافی در رابطه با " علم اقتصاد " نیست نمیتواند در مورد یک مسئله ی اقتصادی نقدی داشته باشد البته منظور از دانش کافی صرفا دانشی که از طریق تحصیلات دانشگاھی و محیط ھای
آکادمیک به دست می آید نیست و این دانش میتواند از طرق مختلف کسب شود .


« سلیقه و تعصب » : در کنار تخصص و دانش کافی ، رھایی از بند " سلیقه و تعصب " از اصول پایه ی یک نقد حرفه ای است . سلیقه میتواند در حد اعتدال ، دخیل در نقد باشد اما اینکه نقد تحت تاثیر قرار گرفته و محور اصلی آن " سلیقه " شود به ھیچ وجه قابل قبول نیست . متاسفانه اکثر نظراتی که از طرف شنونده ھای رپ فارسی به عنوان نقد بیان میشوند از نظر فنی و تخصصی پربار نیستند ، اساس و محور اصلی آنھا نیز " سلیقه " است که سبب کندی سرعت
رشد و ترقی رپ فارسی میشود . ھمچنین بھا دادن بیش از حد به (( سلیقه )) در بیان نقد ھا سبب جھت گیری به سمت " تک محوری " شدن و کم رنگ شدن نقش " محتوای فنی " موسیقی رپ میشود .


اما در رابطه با تعصب ، به ھیچ وجه دخالت دادن تعصب در یک نقد قابل پذیرش نیست . برای مثال یک شنونده به اھنگ ھای رپ دھه ھشتاد آمریکا علاقمند است ، اگر این علاقه سبب آن شود که در نقد آھنگ ھای رپ دھه ھشتاد احساسی و با دید کاملا مثبت به نقد و بررسی بپردازد و در مقابل اگر آھنگ ھای متعلق به بازه ھای زمانی دیگر را با دیدی منفی مورد نقد قرار بدھد نشان از تعصب است که موجب انحراف در نقد میشود . دیده آزاد ، باز و به دور از تعصب و عدم تاثیرپذیری از عوامل حاشیه ای نیاز یک منتقد حرفه ای و نقد خوب است .


ویژگی ھای یک نقد حرفه ای

ھدف نقد خیرخواھانه و در جھت پیشرفت بحث باشد
نقد و بررسی مستقیم و واضح بیان شود
از پیچیدگی و بیان گنگ و مبھم دور باشد
نقد نباید بیش از حد طولانی یا کوتاه باشد
عاری از توھین ، تخریب و ھرگونه برخورد احساسی
نقد باید دارای استدلال و دلایل منطقی باشد
در صورت امکان راه حل و پیشنھاد برای اصلاح نکات منفی ارائه شود
عدم تاثیر پذیری از نظرات دیگر منتقدان و حواشی موجود و انتخاب ادبیات مناسب با بحث مورد نقد
انعطاف پذیر باشد
پرھیز از افراط در بیان نقاط ضعف یا قوت و بیان نکات مثبت در کنار نکات منفی

(( محتوایی - ساختار فنی ))

یعنی یک منتقد با توجه به اصول یک آھنگ رپ را میتوان به دو ساختار صحیح نقد کردن که پیش از این با آن آشنا شدیم میتواند یک آھنگ رپ را از دو بُعد محتوایی ( شامل : فضای آھنگ – ارتباط حسی – لیریک – آھنگسازی – اجرا – فلو – استایل – تکنیک و ... ) و بُعد ساختار فنی شامل ( عقاید بیان شده در لیریک – محتوای کلی آھنگ و ... ) مورد نقد و بررسی قرار دھد .

بُعد ساختار فنی یک آھنگ رپ ، آشنایی با مباحث فنی الزامیست و تنھا یک موزیسین یا یک شنونده ی حرفه ای برای نقد حرفه ای میتواند منتقد حرفه ای در این زمینه باشد اما مورد دوم به صورت پیشفرض نیازمند فراگیری دانش خاصی نیست و با توجه به محتوا ، فضا ، بیان و بحث مطرح شده مشخص میشود کھ منتقد باید در چ زمینه ای اطلاعات کافی داشته باشد تا نقد و بررسی انجام گیرد .

@HipHop_Tak باز کردن / نظر دهید

2021-09-27 23:31:09 محتوا : ھمان چیزی که در لیریک درباره ی آن صحبت میشود . لیریک نسبت به دیگر عناصر بیشترین سھم را در یک آھنگ رپ دارد . محتوا نیز در کنار بحث فنی ، اجزای جدانشدنی لیریک ھستند . برای محتوای لیریک یک آھنگ رپ محدودیتی وجود ندارد ، رپکن میتواند از ھر موضوعی برای ایجاد محتوای لیریک استفاده کند . گاھا ممکن است حتی موضوع محتوای لیریک با فضای آھنگ ھم ارتباطی نداشته باشد اما عموما محتوا متناسب با فضا و ژانر آھنگ انتخاب میشود .

استایل : ترجمه واژه " Style " سبک و شیوه است ، عموما از این لغت در رپ فارسی برای " نوع بیان و سبک رپ کردن " استفاده میشود . مثلا برای تعریف نوع رپ کردن یا بیان یک آھنگ به زبان عامیانه ای گفته میشود " عجب استایل
لشی ، استایل کوبنده ای داره " استایل خشن ( وحشی ) ، استایل فان و ... ھر رپکن نیز میتواند برای خود استایل منحصر به فردی داشته باشد یعنی میتواند با سبکی خاص خودش رپ کند .

تکنیک : ترجمه ی آن روش فنی ، شیوه ، شگرد فن میباشد . تکنیک در رپ برای عموم شنونده ھای فارسی یادآور " جامپ زدن - ریتمیک رپ کردن " است اما تکنیک زدن محدود به جامپ یا فست خوانی نیست . اکثر مواردی که بالا به
عنوان ابزار لیریک معرفی کردیم در نوع خود میتوانند " تکنیک – تکنیک ھای لیریک " تلقی شوند . چیدمان متفاوت قافیه ھا ، تنوع در ساختار لیریک ، Delivery ، کنترل تنفس ، دم و بازدم ، تغییر تن صدای رپکن ، تغییر ریتم ، مکث کردن ، پیوستگی ، Triplets و قافیه بازی نیز از انواع دیگر تکنیک محسوب میشوند . به طور کلی تکنیک ھای مربوط به " رپ کردن " را میتوان به سه بخش " ریتم – رایم – اجرا " تقسیم کرد . بکار بردن این تکنیک ھا در زمان و جای مناسب سبب زیبایی ھر چ بیشتر یک آھنگ رپ میشود .

برای تعریف تکنیک رپ میتوان گفت : به شگرد ھا ، روش ھا و ترفند ھای فنی که بر روی ھر یک از سه بخش ( ریتم – رایم – اجرا ) پیاده میشوند ، تکنیک رپ گفته میشود .

لازم است در پایان بخش این نکته را خاطرنشان شوم که ترکیب این فاکتورھا ( لیریک ، ریتم ، فلو ، آرایه ادبی ، تکنیک و الی آخر ) باھم است که سبب خلق یک موزیک حرفه ای و زیبای رپ میشود و ھیچکدام به تنھایی کاربرد خاصی ندارند . ھمچنین بکارگیری آنھا نیز باید متناسب با فضا و ژانر آھنگ و در زمان و جای مناسب باشد . برای مثال بکاربردن تکنیک جامپ در یک اھنگ مفھومی با فضایی آرام و دارک نمیتواند زیاد جالب باشد . ھمچنین در
این فضای پر تکرار رپ فارسی ، نوآوری و خلاقیت را نیز نباید فراموش کرد و به فضاھا ، ژانرھا ، موضوعات و محتویات نو و جدید باید بھا داده شود .

@HipHop_Tak باز کردن / نظر دهید

2021-09-24 11:34:58 تصور عام از قافیه یا ھمان معمولا کلماتی ھم آھنگ و ھم وزن است که در پایان مصرع ھای موازی قرار میگیرند . از این تعریف و نحوه قرارگیری قافیه در ابیات ، میتوان به عنوان حالت پیش فرض قافیه گذاری یاد کرد . به طور کلی رایم ھا انواع مختلفی دارند و نحوه قرارگیری آنھا در ابیات نیز میتواند متغیر و متفاوت از آن چیزی که تصور میشود ، باشد و تنھا محدود به قافیه اخر مصرع ھای موازی نیستند .

ابتدایی : این نوع قافیه بنا بر تعریف ادبی آن ، درواقع قسمت تکرار شونده از آخرین کلمه مصرع ھای موازی است . ابتدایی ترین و ساده ترین نوع قافیه که نمونه ھای از آن را در شعر کھن فارسی به وفور میتوان یافت . در این نوع قافیه اگر کل کلمه در مصرع ھای موازی عینا تکرار شود " ردیف " تلقی میشود . مثال : پاسبان – خیابان : بان (ب الف نون) قافیھ بیت میباشد / لنگ – تنگ : نگ ( نون و گاف ) اینجا قافیھ بیت میباشد .

قافیه تک سیلابی : تعریف نوین قافیه دیگر بمانند بالا تنھا قسمت تکرار شونده ی یک کلمه نیست . قافیه میتواند ھم به تنھایی خودش یک کلمه باشد و ھم میتواند قسمتی از یک کلمه باشد . تفاوت دیگر این نوع قافیه در شرط " تکرار" است ، شرط این نوع قافیه ھم وزن بودن است در عین حال که تکرار بخشی از کلمه قافیه نیز اشکال تلقی نمیشود . ساده ترین نوع این سبک قافیه ، تک سیلابی ( تک ھجایی یا تک بخشی ) است .
رفت – بند : جفت لغات تک سیلابی و ھم وزن Band – Raft و در نھایت قافیه اند . این مدل قافیه را با عنوان (( تک قافیه )) نیز معرفی میکنند .
پاسگاه – ساختمان : یکی از این کلمات دو سیلابی ( پاس – گاه ) و دیگری سه سیلابی ( ساخ – ت – مان ) میباشد.

قافیه دو سیلابی : دوسیلابی بودن این نوع قافیه ھا میتواند تنھا در یک یا دو کلمه میتواند خلاصه شود و در اشعار ابتدایی موسیقی رپ بیشتر از این دسته قافیه ھا استفاده میشد .
ھیچکدوممونم نیستیم بیکار - در حال ساخت و ساز ایران ( ھیچکس – ی روز خوب میاد )
بیکار – ایران : ھر دو واژه دوسیلابی ( بی – کار : ای – ران ) و ھم وزن اند . این نوع قافیه ھرچند دوسیلابی است اما چون ھر دو سیلاب در یک لغت اجماع شده است (( تک قافیه )) تلقی میشود .

چند سیلابی : اھمیت قافیه در زیبایی و موزون کردن لیریک رپ موجب آن شد که قافیه ھای چندسیلابی با عنوان (( جفت قافیه ای و چند قافیه ای )) رواج پیدا کنند . این دسته از سیلاب ھا میتوانند از یک کلمه تا چندین کلمھه را شامل شوند که معمولا در " دو یا سه " واژه ی " دو تا ھشت سیلابی " خلاصه میشوند .
مثال :
۱-اینجا ایران ی گربه ھفت ھزار ساله – که زنده است تا وقتی که نفت خام داره ( بھرام – اینجا ایران | آلبوم ۲۴ ساعت )
ھفت ھزار ساله – نفت خام داره : ھمانطور که مشاھده میکنید آخر مصراع اول (( ھفت ھزار ساله )) با (( نفت خام داره )) در مصراع دوم ھم وزن و ھم آھنگ و ھم قافیه است . سه لغت که جمعا به پنج سیلاب تقسیم شده اند .
" Haft-He-zar-Sa-le = Naf-te-kham-da-re "

سیلاب ھای تاکیدی : ھر کلمھ میتواند شامل یک تا چند سیلاب باشد . آن سیلابی که در گفتار بر رویش تاکید میشود را سیلاب تاکیدی میگویند . معمولا تاکیدی بودن سیلاب ھا با نوع بیان ، لھجه و گفتار شخصی فرد ارتباط دارد و میتواند برای ھر شخص متفاوت باشد . بیان کردن سیلاب ھای تاکیدی بر روی ھر یک از چھار ضرب اصلی سبب ایجاد و حفظ ریتم میشود .

چیدمان قافیه

تا بدین جا با انواع قافیه بر حسب تعداد سیلاب آشنا شدیم . در مثال ھای بالا تنھا قافیه ھای آخر مصراع ھا را بررسی کردیم اما این نکته را نباید نادیده گرفت که رایم ( Rhyme – کلمات ھم وزن ) محدود به قافیھ ھای آخر بیت خط یا Bar نیست .
در اکثر موزیک ھای رپ ھر بیت خط – Bar برابر است با چھار ضرب ، با قرار دادن کلمات بر روی این چھار ضرب یک بیت ( خط ) ایجاد میشود البته گاھی مثلا با استفاده از تکنیک مکث یکی از ضرب ھا خالی از کلمه میماند که جلوتر در مورد آن نیز بحث خواھیم کرد . رایم ھا Rhymes را میتوان بر روی ھرکدام از این چھار ضرب سوار کرد ، پس میتوان گفت محدودیتی برای لیریک رپ در در رایم چینی وجود ندارد .

@HipHop_Tak باز کردن / نظر دهید

2021-09-20 11:38:36 موسیقی ھنریست شنیداری ، اگر شما برای خودتان ، احساسات ، شخصیت ، روح ، روان و زمانی که برای گوش دادن به موسیقی میگذارید ارزش قائل باشید ، برای شنیدن نیازمند اصول خواھید بود .

درست متوجه شدید ، شنیدن ھم اصول دارد . شاید شنیدن این جمله موجب تعجبتان شود یا حتی بھ قولی بساط خنده را برایتان محیا کند . اما حقیقت این است که برای شنیدن ھم نیازمند چارچوبی مشخص ھستید تا بتوانید خوب را از بد و خوب تر را از خوب تشخیص بدھد . نیازمند (( اصولی شنیدن )) ھستید تا بتوانید کمال لذت را از شنیدن یک قطعه موسیقی تجربه کنید . البته قصد ما آموزش تئوری شنیدن برای تشخیص نت ھا ، فاصله ی بین آنھا و دیگر مسائل تخصصی مورد نیاز برای موزیسین ھا نیست ھرچند فراگیری این مباحث خالی از لطف نمیباشد اما ھدف اصلی ما بررسی اصول شنیدن برای شنونده ھای حرفه ای موزیک ھیپ ھاپ است .

" اصولی گوش دادن " تفاوت یک شنونده عادی با یک شنونده حرفه ای ھمانطور که مشاھده میشود در حال حاضر اکثر شنونده ھا فقط " گوش میدھند " یا درواقع بھتر است بگوییم فقط " گوش را میدھند " اما در این بین عده ای ھستند که نه فقط گوش بلکه ذھن ، روح و احساسات خود را با موسیقی
درھم می آمیزند . تفاوت این دو قشر در لذتی است که از شنیدن یک قطعه موسیقی میبرند و اندیشھ و تفکری که پای آن میگذارند .

برای کسانی که ھنوز " اصولی گوش دادن " را تجربه نکرده اند ، ممکن است این بیانات و توصیفات بی معنی باشد و با خود بگویند: (( ما که گوش میدیم کلی لذت میبریم ، گریه میکنیم ، شاد میشیم و الی آخر )) تا حدودی آنچنان ھم بیراه نمیگویند ، آنھا لذت میبرند اما نه کمال لذت را . بی شک اینگونه تفکرات از عدم تجربه ی لذت بالاتر نشات میگرد . ھیچ ایرادی ندارد که شما یک شنونده عادی باشید ، ھر طور که دوست دارید بشنوید و
زندگی کنید اما بعید به نظر میرسد که بخواھید میل باطنی و فطری خویش ، برای دانستن و تجربه کردن بھترین ھا را سرکوب کنید . پس برای خود مرز تعیین نکنید ، به آن سطح از آگاھی که دارید ، قانع نباشید و " محدودیت " را به فراموشی بسپارید .

البته این را ھم باید در نظر گرفت ، زمانی که شما با " اصولی گوش دادن " آشنا شوید و آنرا تجربه کنید ممکن است دیگر بمانند قبل از گوش دادن به ھر آھنگی لذت نبرید و با ھر آھنگی ارتباط برقرار نکنید . به ھر صورت من شخصا " دانستن و آگاه شدن " را به " نداستن و آگاه نشدن " ترجیح میدھم ھرچند ممکن است امتیازاتی را از من سلب کند . اینکه دید شما نسبت به این موضوع چگونه است را خودتان میدانید.

اصولی گوش دادن ( ارتباط حسی )
حال آنکه با چرایی " اصولی گوش دادن " و تفاوت شنونده عادی و حرفه ای آشنا شدیم در چند بخش به بررسی این اصول میپردازیم . البته قبل از ورود به این مبحث لازم است نکته ای را بیان کنم که این اصول افعالی امری نیستند و ھمانطور که پیش تر گفتیم ھیچ اجباری در پذیرش آنھا نیست ھمچنین باید خاطرنشان شوم که تمامی این اصول تنھا
برای یک قطعه موسیقی صدق نمیکنند و باتوجه به شرایط ، سبک و فضای خاص ھر کدام از اصول گفته شده کاربرد خاص خود را بروز میدھند . به طور کلی این اصول در دو بخش " برقراری ارتباط حسی و شناخت فنی
موسیقی " خلاصه میشوند .

خوشبختانه برقراری ارتباط حسی با موسیقی در فطرت آدمی جریان دارد و اکثر شنونده ھا تا حد زیادی از این جھت غنی و پربار ھستند . برقراری ارتباط حسی بین شنونده و یک قطعه موسیقی با سطح آگاھی و شناخت شنونده از احساسات خویش رابطه ی مستقیم دارد . اینکه شنونده بداند از چه نوع موسیقی ای لذت میبرد نکته ای قابل توجه است . برای اینکار نیاز است شنونده فھرستی از احساسات خوشایند و ناخوشایند را در ذھن خود داشته باشد و در انتخاب نوع موسیقی و فضای القایی آن دقت کند تا در برقراری ارتباط حسی با آن دچار مشکل نشود . البته این بدان معنا نیست که شنونده خود را به فضایی خاص محدود کند و سبک ھایی از موسیقی که ممکن است برایش ناخوشایند باشند را برای خود قدغن کند بلکه ھدف کنترل و شناخت احساسات برای برقراری ارتباط حسی بھتر است .


برای برقراری ارتباط حسی بھتر چ باید کرد ؟ پاسخ در مھم ترین اصل یعنی گوش دادن است . شنونده برای اینکھ بتواند کمال لذت را از شنیدن یک قطعه موسیقی ببرد نیاز است نه فقط گوش بلکه ذھن ، روح و روان خود را نیز در اختیار قطعه موسیقی مورد نظر قرار دھد . در گوش دادن دقت کافی داشته باشد و در ذھن ، آن قطعه موسیقی را لمس و در آن غوطه ور شود . زمانی که شنونده خود را تسلیم یک قطعه موسیقی کند و خود را میان اصوات رھا کند میتواند لذت و زیبایی غیرقابل وصف ھنر موسیقی را تجربه کند .

@HipHop_Tak باز کردن / نظر دهید

2021-09-16 05:23:02 پدال افکت وکال دستگاهی الکترونیکی است که دراستودیو و اجراهای زنده، برای شکل دهی و اصلاح صدای خواننده و یا همخوان ها مورد استفاده قرار میگیرد. این دستگاه میتواند دارای افکت یا افکت هایی نظیر انواع مختلف reverb، delay، Echo flange، EQ ، low passfilter، Pitch Correction/Autotune یا غیره باشد. این افکت ها اغلب توسط نوازندگان و خواننده ها در اجراهای زنده برای شبیه سازی ورژن استودیویی آهنگ مورد استفاده قرار میگیرد. اگرچه وکال افکت ها در محیط های استودیویی برای افزودن افکت به صدای خواننده مورد استفاده قرار میگیرد اما بیشتر کاربرد این افکت ها در اجراهای زنده میباشد. نیاز هر خواننده به یک پردازنده وکال متفاوت از دیگری است بنابراین این مقاله برروی بهترین پردازنده های وکال که دارای چند ویژگی و افکت در یک stompbox هستند و بیشترین قابلیت استفاده را دارند ، تمرکز دارد.به این پردازندههای وکال، پدال های افکت وکال میگویند.

چه کسانی نیاز به افکت وکال دارند؟
این افکت ها برای هر خواننده ای که برروی استیج اجرای زنده دارد و به دنبال بهبود صدای کلی خود هست میتواند مفید باشد.برخی افراد( به طور عمده vocal purists ها)، ممکن است علاقه ای به استفاده از پدال افکت های وکال که به صورت دیجیتالی، صدای طبیعی خواننده را تغییر میدهند، نداشته باشند، بر خلاف آنها بعضی دیگر از هنرمندان علاقمند به استفاده از افکت های وکال هستند. این خوانندگان افکت وکال را وسیله ای ضروری و کاربردی مثل پدال افکت گیتار در نظر می گیرند.از نظر برخی منتقدین، در یک اجرای زنده افراد تمایل دارند چیزی که می شنوند صدای زنده یک خواننده باشد، نه صدای یک ربات در حال خواندن. اما چیزی که آنها در نظر نمیگیرند قابلیت کنترل، تصحیح و تاثیرگذاری افکت های وکال است، بنابراین استفاده درست و زیرکانه از این افکت ها میتواند تاثیرات دراماتیکی بر اجرای وکال گذاشته و صدای آن را کاملا طبیعی بنظر برساند.

شاید دلیل تمایل شما به پردازنده های افکت وکال این موضوع باشد که به طور طبیعی کمی FLAT/SHARP (فالش) میخوانید و علاقمند به اصلاح pitch (کوک) در کنار برخی افکت ها مانند EQ و limiting باشید. اگرچه با تمرین و صرف زمان میتوان pitch (کوک) و وکال را بهبود بخشید، اما همواره نوساناتی در اجرای وکال وجود خواهد داشت.بنابراین استفاده از یک پردازنده افکت های وکال میتواند از کوک خارج شدن شما را محدود کند، و قادرید تا برخی اشتباهات جزئی در اجرا را پوشانده و اجرای بی نظیر و باکیفیتی را ارائه نمایید.


ویژگی های پدال افکت های وکال
طیف وسیعی از پردازنده های افکت وکال در بازار موجود است. برخی از این پدال ها تنها یک کاربرد دارند. برای مثال پدال لوپر وکال یا پدال های autotune یا غیره.


افکت های وکال دیگری نیز برای انتخاب وجود دارد که از جمله آنها میتوان به delay،reverb،echo،doubling،chorus و .. اشاره نمود.
پردازنده های افکت وکال یک راه حل عالی برای خوانندگانی است که به دنبال تنها یک پدال میگردند.اشتباه رایجی که خوانندگان مرتکب میشوند، و شاید به این دلیل باشد که اطلاعات زیادی راجع به پدال های افکت وکال ندارند، عدم تخصیص بودجه کافی برای یک مولتی افکت وکال است.


به خاطر داشته باشید که خرید یک مولتی افکت وکال بیشتر از خرید، پدال های جداگانه، یک پدال برد، منبع تغدیه خارجی و تعدادی جک ¼ اینچی مقرون به صرفه خواهد بود.بنابراین بهتر است که سرمایه گذاری اولیه مناسبی را برای یک پدال مولتی افکت وکال انجام دهید. باید به این نکته توجه داشت که هر پدال دارای عملکرد منحصر به فرد است، بنابراین داشتن چند پدال از برند های مختلف نیازمند تلاش بیشتر خوانندگان در اجراست که این امر در اجراهای زنده مناسب نیست. با این حال ، با دانستن این موضوع که بودجه افراد متفاوت است ، پیشنهادهای متفاوتی برای بودجه های مختلف وجود دارد.

@HipHop_Tak باز کردن / نظر دهید

2021-09-12 18:53:46 کارت صدا چیست

در پاسخ به پرسش کارت صدا چیست باید بگوییم که در واقع از وظایف اصلی این قطعه سخت افزاری ، آماده سازی سیگنال ها برای پخش از طریق بلندگو ها یا اسپیکر مانیتورینگ و همچنین دریافت سیگنال های ورودی از میکروفن می باشد. یکی دیگر از قابلیت های استفاده از کارت صدا کمترین حالت تاخیر در تولید صدا می باشد که این مسئله را به حداقل میرساند. اگر بخواهیم این مسئله را به ساده ترین شکل ممکن توضیح دهیم باید بگوییم که در حالت عادی وقتی شما از کارت صدای حرفه ای استفاده نمی کنید و وقتی از طریق نرم افزار میزبان ( DAW ) شروع به نوازندگی می کنید. سرعت نواختن تا اجرای هر نت با تاخیر انجام می شود. که با استفاده از ASIO که در کارت صدای حرفه ای وجود دارد این تاخیر به حداقل می رسد.


لازم به ذکر است که این قابلیت روی کارت صدای آن برد وجود ندارد. اگر نمی دانید که کارت صدای آن برد چیست پیشنهاد می کنیم که با ما در ادامه مقاله همراه باشید. کارت صدای آنبرد یک تراشه است که به صورت پیش فرض روی سیستم شما وجود دارد که قابلیت خیلی کمتری نسبت به کارت صدای حرفه ای دارد. یکی دیگر از مزیت های کارت صدای حرفه ای نسبت به کارت صدای On Board ،داشتن ورودی و خروجی های بیشتر برای اتصال دیوایس های مختلف مثل میدی کنترلر ، گیتار و … می باشد.


در واقع کارت صدا یکی از قطعه های سخت افزاری و در واقع یکی از مهم ترین تجهیزات استودیو موسیقی به شمار می رود که عملیات ضبط، ویرایش و همچنین پخش انواع صدا را بر عهده دارد. نام دیگر این قطعه سخت افزاری Audio Interface که به معنای رابط صوتی است.

وظیفه اصلی کارت صدا

در اواخر دهه 80 میلادی استفاده از کارت صدا در میان اهل موسیقی رواج زیادی پیدا کرده بود و از همان زمان به بعد بود که این دستگاه سهم بزرگی را در موسیقی به نام خودش به ثبت رساند. در واقع می توان گفت که وظیفه اصلی کارت صدا آماده ساختن سیگنال ها آن هم به منظور پخش از طریق بلندگوها، اسپیکرها و همچنین دریافت کردن سیگنال های ورودی از میکروفن و آماده سازی آن برای ذخیره در حافظه کامپیوتر است.


صداها و اصوات در حقیقت سیگنال هایی آنالوگ مانند هستند که به واسطه ارتعاش از منبع صوتی آن هم به شکل موج های به هم پیوسته، منتشر می شوند و کامپیوتر هم دائماً در حال پردازش این سیگنال های آنالوگ مانند است و به همین دلیل است که این سیگنال ها مدام در حال تغییر هستند.



زمانی شما می توانید سیگنال های آنالوگ را در کامپیوتر ذخیره کنید که قابلیت ویرایش هم داشته باشد که بتوانید آن را به سیگنال های دیجیتال تبدیل نمایید و از آن طرف هم همین سیگنال های دیجیتال باید برای پخش شدن از اسپیکرهای مانیتورینگ و بلندگوها باید مجدداً به سیگنال های آنالوگ تغییر شکل پیدا کنند و در واقع این سیگنال ها مدام در حال تغییر هستند.

همان طوری که در بالا هم به این موضوع اشاره کردیم وظیفه اصلی کارت صدا تبدیل این سیگنال ها به انواع مورد نیاز هم برای کاربر و هم برای کامپیوتر است و قبل از اینکه بهترین کارت صدا را انتخاب و آن را خریداری نمایید باید یک مقدار در مورد آنها اطلاعات کسب نمایید.

چرا افراد به کارت صدا نیاز دارند؟

دلایل زیادی می توان بر شمرد که به جای اینکه از کارت صدا مخصوص کامپیوتر استفاده نمایید از کارت صدا کاملاً اختصاصی و حرفه ای و به اصطلاح اکسترنال برای این منظور استفاده شود. به طور مثال می توان اینگونه گفت که کارت صدایی که روی کامپیوتر نصب می شود از کیفیت لازم و همچنین صدای محدودی برای ضبط موسیقی برخوردارند و به طبع ورودی و خروجی های آنها هم برای ضبط موسیقی، کافی نمی باشد.

کارت های صدایی که روی کامپیوترها نصب هستند دارای یک ورودی و یک خروجی استریوی line level آن هم با کیفیت کاملاً معمولی و یک خروجی برای هدفون برخوردارند. از آن طرف اختلال سیگنال های الکترومغناطیس و اختلال های رادیویی و همچنین تأخیرهای زیادی می تواند تأثیرهای منفی زیادی را روی کیفیت صدای ورودی و خروجی بگذارد.

در ضمن کارت صدا کامپیوتر با برخوردار بودن از دو کانال ورودی کاری کاملاً غیرممکن را برای ضبط کردن کیت درامز و یا یک گروه موسیقی بر عهده خواهد داشت. در واقع این نوع کارت ها تنها برای وصل کردن یک جفت اسپیکر آن هم برای اجرای فایل های صوتی فشرده مانند MP3 مناسب هستند و به همین دلیل است که برای ضبط موسیقی و همچنین مانیتور کردن صدا آن هم با کیفیت بالا و استودیویی به یک کارت صدا کاملاً حرفه ای، تخصصی و قابل اطمینان نیاز داریم دو نوع کارت صدا داریم کارت صدای داخلی و خارجی.

@HipHop_Tak باز کردن / نظر دهید

2021-09-07 22:36:11 تعریف اکتاو

یک اکتاو چیست

احتمالا شما تا به حال شنیده اید که مثلا خواننده باید یک اکتاو بالاتر یا پایین تر بخواند. اما این یعنی چه؟ گفتن این که یک نوت یک اکتاو بالاتر است به این معنی است که این نوت دقیقا مشابه نوت قبلی می باشد با این تفاوت که در ناحیه قوی تر از ساز موسیقی نواخته می شود.

یک پیانو را فرض کنید. در پیانو کلید ها از سمت چپ نوت های بم هستند که پایین تر از نوت های سمت راست هستند. در صورتی که شما کلید های سفید را بنوازید، و از C شروع کنید و از سمت چپ به سمت راست بروید، شما این توالی را دنبال می کنید : C,D,E,F,G,A,B,C و …. و شما این فرآیند را باید ادامه دهید تا به انتهای کلید های پیانو برسید. همانطور که نوت ها تیز تر می شوند، درک این که C بعدی نسبت به قبلی تیز تر است هم مشخص می شود. همیشه زمانی که شما یک چرخه را تمام می کنید و نوت به C می رسد، شما یک اکتاو را تمام کرده اید.


به B در درجه هفتم C دقت کنید ( مقاله مرتبط با درجه ها را در این قسمت مطالعه کنید)، با انجام این کار C در درجه هشتم قرار می گیرد. به همین دلیل با نام یک اکتاو شناخته می شود.

ما در این قسمت از مثال C استفاده می کنیم اما شما می توانید هر نوتی را امتحان کنید، یعنی وقتی که شما از یک نوت شروع می کنید و به همان نوت هم ختم می کنید، یک اکتاو ایجاد می شود. در صورتی که ما با D شروع کنیم، وقتی دوباره به D برسیم ما به یک اکتاو می رسیم.

همین منطق را می توان برای مفهوم یک اکتاو پایین تر نیز استفاده کرد که صداها نسبت به قبل پایین تر می آیند.

در موزیک غربی ما 12 نوت ( 12 نیم گام) داریم، در نتیجه می توان این گونه گفت که یک اکتاو متشکل از فاصله بین شش نوت می باشد. مثلا در قسمت زیر میتوانید ببینید که چطور در شش گام ما دوباره به نوت اول باز می گردیم:

فقط محض کنجکاوی این را بدانید که پیانو معمولا دارای 7 اکتاو می باشد.

در تئوری موسیقی، اُکتاو (به انگلیسی: octave ، به معنی هشت‌تایی) که گاه به اختصار به صورت 8ve و P8 نیز نوشته می‌شود فاصلهٔ دو نت همنام متوالی است. هر ساز دارای دامنه خاصی از لحاظ تکرار این نت‌ ها می‌باشد و دامنه ی سازها را اغلب با شمارش مجموع این هشت نت که برابر با یک اکتاو می‌باشد می‌سنجند. بدیهی‌ست که سازهای مختلف دارای تعداد اکتاوهای مختلف می‌باشند.

اگر بسامد دو نت متوالی که با هم یک اکتاو فاصله دارند اندازه‌گیری شود، بسامد یکی دو برابر دیگری خواهد بود (نسبت ۲:۱). به عبارت دیگر نت‌ هایی که با فاصلهٔ اکتاو از هم قرار می‌گیرند، تشکیل یک تصاعد هندسی را می‌دهد. مثلاً نت «لا» در اکتاو چهارم یک پیانو (A4) بسامدی برابر با ۴۴۰ هرتز دارد و نت لای بعدی (A5) بسامدش ۸۸۰ هرتز است.

دانگ

بدانگ که به انگلیسی تتراکُرد (به انگلیسی: tetrachord) و به عربی «ذوالأربع» نامیده می‌شود، مجموعهٔ چهار نت (موسیقی) متوالی است که حاصل جمع سه فاصله میان آن‌ها برابر با پنج نیم‌پرده باشد. مثلاً چهار نت متوالی: دو، ر، می، فا یا سل، لا، سی دو هر کدام یک دانگ هستند و از همین رو گامی به اندازه یک اکتاو تقریباً معادل دو دانگ است.

پرده و نیم پرده

پرده واحد اندازه گیری فواصل فیزیکی در موسیقی است. همانطور که در زندگی روزمره برای اندازه گیری مسافت از واحدهایی نظیر متر و سانتی متر استفاده می کنیم در موسیقی نیز برای اندازه گیری مسافت از واحد پرده و نیم پرده استفاده می شود. تعریف پرده در هر ساز متفاوت است مثلا در پیانو از هر کلید سفید تا کلید سفید بعدی را یک پرده و از هر کلید سفید تا کلید سیاه بعدی را نیم پرده گویند و یا در گیتار از هر فرت تا بعدی را نیم پرده و تا 2 فرت بعدی را یک پرده گویند.

دو نوع نیم پرده در موسیقی وجود دارد : نیم پرده دیاتونیک و نیم پرده کروماتیک !

@HipHop_Tak باز کردن / نظر دهید