Get Mystery Box with random crypto!

اینک‌ نگاهم‌ به‌ جهان‌ گسترده‌تر شده‌ است‌، دریافته‌ام‌ که‌ تق | Hossein Dabbagh حسین دباغ

اینک‌ نگاهم‌ به‌ جهان‌ گسترده‌تر شده‌ است‌، دریافته‌ام‌ که‌ تقارن‌ تمدن‌های‌ جهانی‌ جایگزین‌ توالی‌ پیشین‌ آنها شده‌ است‌. تمام‌ جابه‌جایی‌های‌ الگوهای‌ معرفتی‌، تمام‌ لایه‌های‌ ذهن‌ و شعور ـ از عصر نوسنگی‌ تا عصر انفورماتیک ‌ـ اینک‌ حق‌ خود را می‌طلبند. ساحت‌های‌ گوناگون‌ وجود در کنار هم‌ نشسته‌اند، از هم‌ نشأت‌ گرفته‌اند، با هم‌ تداخل‌ کرده‌اند و به‌ هم‌ پیوسته‌اند. نمی‌توان‌ به‌ آنها صورت‌ یک‌ ساختار خطی‌ را داد. بدین‌گونه‌ است‌ که‌ امروزه‌ با درهم‌آمیزی‌ سبک‌ها، با درآمیختگی‌ عناصر ناساز، با اختلاط‌ و امتزاج‌ از هر نوع‌ و شکل‌ رو در روییم‌.

وقتی‌ به‌ تاریخ‌ اندیشه‌ها می‌نگریم‌، در هر سرآغازه‌ای‌ نخست‌ دو پدیده‌ ملازم‌ هم‌ می‌بینیم‌: با پیدایش‌ هر اندیشه‌‌ی جدید، اندیشه‌‌ی قبلی‌ سرکوب‌ می‌شود. ولی‌ اگر به‌ دید خود وسعت‌ بخشیم‌ و آن‌ را در گستره‌ دیرپای‌ زمان‌ بنگریم‌، می‌بینیم‌ که‌ در واقع‌ هیچ‌ چیز ناپدید نشده‌ است‌. مباحث‌ فقط‌ جایشان‌ عوض‌ می‌شود، در وادی‌ خاموشان‌ جای‌ می‌گیرند، مدفون‌ می‌شوند، تا نوبت‌ جلوه‌ و جلالشان‌ فرا رسد.

در ساحت‌ فرهنگی‌ و هویت‌ها، بر روابط‌ چندریشگی‌ با ایجاد نوعی‌ الگوی‌ مرقع‌ یا معرق‌ که‌ در آن‌ تمام‌ هویت‌ها با هم‌ جور می‌شوند، تکیه‌ می‌شود. پدیده‌ چندفرهنگی‌ و ظهور هویت‌های‌ چندگانه‌ از همین‌ اصل‌ نشأت‌ می‌گیرد.
در زمانه‌ای‌ که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کنیم‌، اساساً هیچ‌ کس‌ هویت‌ یگانه‌ ندارد. همه‌ ما موجودات‌ مختلط‌ایم‌، همه‌ ما کمابیش‌ آگاهی‌ دو رگه‌ داریم‌. ایده‌‌ی «هویت‌های‌ مرزی‌» چیزی‌ جز این‌ نیست‌: میانجیانی‌ که‌ از گسل‌های‌ تاریخی‌ آگاهی‌ گذر می‌کنند. در این‌ آشفته‌ بازار رفت‌ و برگشت‌های‌ هویت‌ها، یک‌ نکته‌ مسلم‌ است‌:

مدرنیته‌ امر سطحی‌ِ زودگذری‌ نیست‌ که‌ بتوان‌ بی‌آن‌ سر کرد. همه‌ ما با هر اصل‌ و نسب‌، به‌ یک‌ معنی‌ «غربی»‌ هستیم‌. هر کدام‌ تجسم‌ بی‌چون‌ و چرای‌ یکی‌ از جنبه‌ها و جلوه‌های‌ روشنگری‌ایم‌. هر هویتی‌ داشته‌ باشیم‌ ـ و خدا می‌داند چند هویت‌ داریم ‌ـ باید این‌ آخری‌ را هم‌ که‌ ما را صرف‌نظر از نژاد و دین‌ و فرهنگمان‌ به‌ دیگر ابنای‌ بشر بر روی‌ این‌ کره‌ ارض‌ وصل‌ می‌کند بر آن‌ بیفزاییم‌. به‌ عبارت‌ دیگر، این‌ فقط‌ هویت‌ مدرن‌ ماست‌ که‌ با قوه‌ نقد همراه‌ است‌، تنها هویتی‌ که ‌ـ هر چند متناقض‌ می‌نماید ـ می‌تواند ژرف‌ترین‌ لایه‌های‌ پنهان‌ آگاهی‌مان‌ را برملا کند، به‌ آنها اظهار وجود بخشد، انواع‌ ابراز بیان‌ را تسهیل‌ سازد و زیست ‌ـ جهان‌های‌ اعصار مختلف‌ را به‌ یکدیگر بپیوندد. اگر از این‌ جهان‌ همواره‌ دگرگونی‌پذیر کناره‌ جوییم‌، و زیر حباب‌ شیشه‌ای‌ جای‌ خوش‌ کنیم‌ و به‌ دنبال‌ اسلاف‌ خیالی‌ و اساطیر اولین‌ باشیم‌، از چاله‌ به‌ چاه‌ افتاده‌ایم‌ و از بی‌حسی‌ و بی‌حرکتی‌ به‌ تاریک‌اندیشی‌ روی‌ نهاده‌ایم‌.

داریوش شایگان
آمیزش افق‌ها: نامه‌ به‌ نسل‌های‌ آینده‌، ترجمه کامران فانی.

@hossein_dabbagh