Get Mystery Box with random crypto!

Hossein Ronaghi - حسین رونقی

لوگوی کانال تلگرام hosseinronaghi — Hossein Ronaghi - حسین رونقی
موضوعات از کانال:
محمد
آدرس کانال: @hosseinronaghi
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 28.93K
توضیحات از کانال

🏴 Blogger and freedom of speech activist.
Woman, Life, Freedom (IRAN).
https://x.com/hosseinronaghi/
https://instagram.com/hosseinronaghi
https://fb.com/ronaghi
https://YouTube.com/hosseinronaghi
https://hosseinronaghi.blogspot.com

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 8

2024-01-14 15:44:10
نیلوفر حامدی و الهه محمدی با قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شدند.

@Hosseinronaghi
16.9K views12:44
باز کردن / نظر دهید
2024-01-09 18:45:18
«ما»، فقط چند اسم نیستیم،
«ما»، تک‌تک آنها که مخفیانه شکنجه کرده و احکام‌شان را صادر می‌کنید و بعد از مدت‌ها یا ناگهان خبر اعدام آنها بیرون می‌آید یا از جایی وضعیت آنها رسانه‌ای می‌شود، هستیم.
«ما»، همه‌ی سرکوب‌شدگان و مفقودشدگان هستیم.
«ما»، صدای همه‌ی آن‌ها هستیم که نامی از آن‌ها در میان نیست.
«ما»، نام تمام بی‌نام‌ها و گمنام‌ها هستیم.
«ما»، همه باهم یک پیکره و ملت ایران هستیم و تمام اجزای این پیکره بدون هیچ تفاوتی، مهم و ارزشمند هستند.
هرجایی باشیم یکدیگر را پیدا می‌کنیم؛ از همه آنها که تحت ظلم و ستم هستند می‌گوییم. و این شما هستید که در آتش مرگباری که برافروخته‌اید، عاقبت خواهید سوخت.

برای تو، که نامت را شاید نمی‌دانم، همه جا می‌نویسم: آزادی

بر آستان درگاه خانه ام 
 بر اشیای مأنوس 
 بر سیل آتش مبارک 
 می نویسم نامت را...

 بر هر تن تسلیم
بر پیشانی یارانم
 بر هر دستی که فراز آید 
 می‌نویسم نامت را.... 

روی گام‌های مرگ 
 می‌نویسم نامت را...
 
 به قدرت واژه‌ای
 از سر می‌گیرم زندگی 
 از برای شناخت تو

 من زاده‌ام 
 تا بخوانمت
به نام آزادی.

( الوار)

#رضا_رسایی
#مجاهد_کورکور
#محسن_مظلوم
#محمد_فرامرزی
#پژمان_فاتحی
#وفا_آذریار

@Hosseinronaghi
15.7K viewsedited  15:45
باز کردن / نظر دهید
2024-01-08 10:28:08
۱۸ دی سالگرد کشته شدن بکتاش آبتین.


بکتاش آبتین: «وضعیت جامعه معاصر ما اینه که ما امروز به اندازه کافی شاعر خوب داریم؛ فیلمساز خوب داریم؛ هنرمند خوب داریم؛ چیزی که کم داریم اینه که یه سری آدم وایسن مبارزه کنن، یه سری آدم وایسن حقشونو بخوان، یه سری آدم وایسن و پایداری کنن... فضیلت مبارزه و ایستادگی حلقه‌ی مفقوده‌ی معاصر کشور منه. بدین‌ترتیب دوست دارم که همین امروز در جوانی با اقتدار جان شیرینم رو فدا کنم برای آزادی»

@Hosseinronaghi
12.8K views07:28
باز کردن / نظر دهید
2024-01-07 10:08:38
۱۷ دی، سالروز سربه‌دار‌ شدن دو قهرمان میهن، «سید محمد (کیان) حسینی» و «محمدمهدی کرمی» است، جوانانی شجاع و آگاه که برای آزادی ایران ایستادند و جان‌شان را فدا کردند. یاد و خاطر این عزیزان همیشه در قلب ایرانیان و تاریخ ایران زنده خواهد بود.

@Hosseinronaghi
92.0K views07:08
باز کردن / نظر دهید
2024-01-06 17:40:14
این اشخاص که در دفاع از جمهوری اسلامی با هویت واقعی و در جلوی چشمان افکار عمومی، شهروندان معترض و مردم خشمگین را با گونی و تجاوز با شیشه نوشابه تهدید می‌کنند وابسته به کدام نهاد یا ارگان هستند؟ قوه‌قضاییه؟ وزارت اطلاعات یا سپاه پاسداران؟

عملکرد و رفتار این اشخاص تایید اظهارات بازداشت‌شدگان این سال‌ها مبنی بر شکنجه و تجاوز در حین بازداشت و در بازداشتگاه‌ها نیست؟

@Hosseinronaghi
13.1K viewsedited  14:40
باز کردن / نظر دهید
2024-01-04 22:27:22 به نامِ زن، به نامِ زندگی
رها شویم ز طوقِ بندگی
شبِ سیاهِ ما سحر شود
تمامِ تازیانه‌ها تبر شود


روایت خانم «رویا حشمتی» از اجرای شلاق به‌‌خاطر حجاب را بخوانیم تا ببینیم زنان ایران چگونه برای احیای حقوق انسانی خود در مقابل این قوم متحجر و ظالم ایستاده‌اند و مقاومت و مبارزه می‌کنند و هزینه می‌دهند:

امروز صبح از اجرای احکام تماس گرفتن برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاقم با وکیلم تماس گرفتم و با هم رفتیم دادسرای ناحیه ۷ از گیت ورودی رد شدیم و حجابم رو برداشتم رفتیم شعبه ی ۱ اجرای احکام.

کارمند شعبه گفت: «روسریت رو سرت کن که دردسر نشه»
گفتم: «اومدم بابت همین شلاقم رو بزنید سر نمی‌کنم»
تماس گرفتن و مامور اجرای حکم اومد بالا گفت: «حجابت رو سرت کن و دنبالم بیا»
گفتم: «سر نمی‌کنم گفت پس که نمی‌کنی؟ جوری شلاقت رو بزنم که بفهمی کجایی برات یه پرونده ی جدید هم باز می‌کنم هفتاد و چهارتای دیگه‌م مهمونمون باشی».

باز سر نکردم.

رفتیم پایین چند تا پسر دیگه رو بابت شرب خمر آورده بودن مرد با تحکم تکرار کرد: «مگه نمیگم سر کن؟» نکردم دو تا زن چادری اومدن و روسری رو کشیدن رو سرم باز درش آوردم و این کار چند بار تکرار شد بهم از پشت دستبند زدن و روسری رو کشیدن رو سرم رفتیم طبقه‌ی زیر همکف یه اتاق بود ته پارکینگ قاضی و مامور اجرای حکم و زن چادری کنارم وایساده بودن.
زن هی آه می‌کشید و می‌گفت: «میدونم میدونم»
قاضی معمم تو روم خندید یاد مرد خنزر پنزری بوف کور افتادم روم رو ازش برگردوندم.

در آهنی رو باز کردن دیوارای اتاق سیمانی بود به تخت ته اتاقک بود که جای دستبند و پابند آهنی دو طرف تخت بود به وسیله‌ی آهنی شبیه پایه‌ی بوم نقاشی کمی این طرفتر بود.
یه اتاق شکنجه‌ی قرون وسطایی بود.

قاضی پرسید: «خانم حالت خوبه؟ مشکلی نداری؟»
انگار که وجود نداره جوابش رو ندادم گفت: «خانم با شمام» باز جواب ندادم.
مرد اجرای حکم گفت: «پالتوت رو در بیار»
پالتو و روسریم رو از پایه‌ی بوم شکنجه آویزون کردم گفت: «روسریت رو سر کن»
گفتم: «نمیکنم. قرآنت رو بذار زیر بغلت و بزن»
زن اومد و گفت: «خواهش می‌کنم لجبازی نکن» و شال رو کشید رو سرم.
قاضی گفت: «خیلی محکم نزن»
مردک شروع کرد به زدن شونه‌هام کتفم پشتم باسنم رونم ساق پام باز از نو تعداد ضربه ها رو نشمردم زیر لب می‌خوندم به‌نام زن به‌نام زندگی دریده شد لباس بردگی شب سیاه ما سحر شود تمام تازیانه ها تبر شود.

تموم شد اومدیم بیرون نذاشتم فکر کنن حتی دردم اومده حقیرتر از این حرفان رفتیم بالا پیش قاضی اجرای حکم دم در روسریم رو در آوردم زن گفت: «خواهش می‌کنم سرت کن» سرم نکردم و باز کشید رو سرم توی اتاق قاضی.
اضی گفت: «ما خودمون خوشحال نیستیم از این قضیه ولی حکمه و باید اجرا بشه» جوابش رو ندادم.
گفت: «اگر میخواید طور دیگه‌ای زندگی کنید می‌تونید خارج از کشور باشید»
گفتم: «این کشور برای همه‌ست»
گفت: «بله ولی باید قانون رو رعایت کرد»
گفتم: «قانون کار خودش رو بکنه ما به مقاومت‌مون ادامه میدیم» از اتاق اومدیم بیرون و باز روسریم رو انداختم.

@Hosseinronaghi
49.3K viewsedited  19:27
باز کردن / نظر دهید
2024-01-02 21:38:34 اگر در اینستاگرام یا شبکه‌های اجتماعی فعال هستیم، به نکات زیر توجه کنیم:

۱- ممکن است به‌عنوان یک شهروند ( بلاگر، ورزشکار، خواننده، سلبریتی، هنرمند، آرایشگر، مدل یا هر پیشه‌ایِ دیگری) در اینستاگرام یا فضای مجازی فعال باشیم، این حق ماست و در شرایط کنونی هیچ‌کس و هیچ قانونی نمی‌تواند حق فعالیت در شبکه‌های اجتماعی را از ما سلب کند.

۲- ممکن است شخص یا اشخاصی با عنوان پلیس امنیت، مامور وزارت یا... با ما تماس بگیرند و بگویند فعالیت شما غیرقانونی است یا به فلان مکان ناشناس مراجعه کنید، در قانون امری به عنوان «احضار تلفنی» نداریم و هیچ ضابط یا مأموری حق ندارد با شهروندی تماس گرفته و او را شفاهی احضار یا تهدید و به او ابلاغیه‌ای تسلیم کند. در چنین مواقعی «نترسیم» و با قاطعیت عنوان کنیم «اگر جرمی مرتکب شده‌ام برگه احضاریه قانونی (مکتوب یا از طریث سامانه ثنا) بفرستید».

۳- هیچ نهاد یا شخصی اعم از پلیس امنیت اخلاقی، پلیس فتا، وزارت و ماموران امنیتی و انتظامی حق ندارند و نمی‌توانند از شما درخواست دسترسی به اکانت یا پسورد اینستاگرام‌تان را داشته باشند تا تصاویر شما را حذف کرده و لوگوی خود را (باعنوان این صفحه توقیف شده‌است) بارگذاری کنند.

۴- اگر جرمی مرتکب شده‌ایم نهاد یا ضابط امنیتی ملزم به معرفی ما به دادگاه می‌باشد و پیش از آن با عنوان اینکه «اگر صفحه ات را در اختیار ما بگذاری پرونده‌ات بسته می‌شود» نمی‌تواند دسترسی اینستاگرام‌مان را بگیرد. حتی اگر شما صفحه‌مان را در اختیار آنها قرار دهیم، عمل آن ضابط یا مامور خلاف قانون است چرا که اگر معتقدند جرمی صورت گرفته، نمی‌توانند با تعهد یا ریش‌سفیدی آن را نادیده بگیرند بلکه باید به دادگاه معرفی کنند.

۵- هیچ شخصی اعم از خفت‌گیرهای لباس شخصی، ماموران امنیتی و انتظامی (که کارت شناسایی به‌همراه دارند) و مقامات قضایی (بازپرس یا دادیار) حق بازرسی محتوای تلفن همراه و كنترل ارتباطات مخابراتی را ندارند، چرا که این اقدام مطابق مقررات راجع به «بررسی ارتباطات مخابراتی» است و موافقت رییس کل دادگستری استان را نیاز دارد.

@Hosseinronaghi
12.8K viewsedited  18:38
باز کردن / نظر دهید
2023-12-30 15:09:28
ممنوعیت، سرکوب و حذف صدای زنان
به‌نام خدای رنگین کمان و به‌یاد نیکا شاکرمی (آوازخوان سلطان قلب‌‌ها)

بیش از چهار دهه از «ممنوعیت صدا و آوازخوانی زنان ایران» می‌گذرد. شوق و استعدادهای بی‌شماری خاموش شدند و این روند همچنان با سیاستی ادامه دارد. سیاستی که می‌خواهد زنان سنت‌شکن و آنها که خارج از تعاریف مقبول فرهنگ مسلط و ایدئولوژیک هستند را به کنج پستوها براند!

زنان هستند که هربار از جایی فریادشان بلند می‌شود، طغیان می‌کنند و عامل محرک تمام گروه‌های معترض دیگر جامعه می‌شوند. زنان هستند که مسیر راه آزادی و برابری را برای دیگرانی که درگیر روزمره‌اند، روشن می‌کنند. زنان هستند که درحالی‌که سلب حقوق اولیه‌ی آنها عادی به‌نظر می‌رسد، ناگهان از سویی صدایی بلند می‌کنند؛ به‌تنگ آمده، گفتمان سکوت را می‌شکند.
بلند خندیدن، فریاد زدن تا ترانه‌خوانی و خلق هر اثر هنری ممنوعه‌ای توسط زنان، آنها را از موقعیت «غریبه‌گی»، انجماد، انزوا و درخود فرورفتگی، به سمت رهایی می‌برد. جامعه نیز به همراه این قهرمانان سنت‌شکن خود، مسیر آزادی را طی می‌کند. قهرمانانی که با جسارت در زمینی که ورود به آن ناممکن و ممنوعه دیده می‌شده است، پای می‌گذارند. (قهرمانانی چون نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل‌زاده و حدیث نجفی و...)

دراین وضعیت، آنچه از ما برمی‌آید، در زمینه حضور زنان و آوازخواندن آنها، همراهی کامل با صداهای حذف و سرکوب شده‌ای است، که برای از هم گسیختن حصارها و زنجیرهای تحمیلی خود، می‌جنگند.

اگر زن هستید و علاقمند به آوازخوانی، تن به کنترل‌گری‌ها، ندهید. صدای شما علیه این وضعیت و به‌منزله‌ی پیام مردم ایران به استبداد است که: «ما زنده هستیم و در اوج محدودیت‌ها، تن به آنچه شما سال‌ها طبیعی نمایش داده‌اید، نداده‌ایم و همواره به‌دنبال همان آگاهی جمعی‌ای بوده‌ایم که تلاش کردید ما را از آن غافل کنید».

تقابل با بیدادگری حق زنان و حق همه‌ی مردمان طرد شده است.
آواز خواندن و ممنوعه نبودن صدا و تصویر، حق اولیه‌ی همگانی و انسانی است. در دفاع از این روند حق‌خواهی، ضرورت دارد که همه کنار هم بایستیم و یکپارچه از یکدیگرحمایت کنیم.

نوشتار را به‌صورت کامل بخوانید...

@Hosseinronaghi
15.9K viewsedited  12:09
باز کردن / نظر دهید
2023-12-30 15:09:15 ممنوعیت، سرکوب و حذف صدای زنان
به‌نام خدای رنگین کمان و به‌یاد نیکا شاکرمی (آوازخوان سلطان قلب‌‌ها)
حسین رونقی

سرکوب صدای زنان، «تقابل سازمان‌یافته» با آزادی و برابری اجتماعی است.
بیش از چهار دهه از «ممنوعیت صدا و آوازخوانی زنان ایران» می‌گذرد. شوق و استعدادهای بی‌شماری خاموش شدند و این روند همچنان ادامه دارد. خام‌اندیشی است که تصور کنیم چنین حذف‌هایی که زنان در مرکزیت آن هستند، فقط مسأله‌ی آنهاست. هر لحظه‌ای که صدای گروهی از جامعه (در اینجا زنان آوازخوان)، به ضرب و زور، ساکت شود، مسأله مرتبط با نهادهای قدرت و حاکمیت است و امر اجتماعی محسوب می‌شود و باید دغدغه همگان باشد.

شنیدن صداها، خنده‌ها، زمزمه‌ها، آوازخواندن‌ها و نواهایی از زنان که چنانچه می‌بینیم، قدرت حاکم را آن‌چنان خشمگین می‌کند که زنان با سرکوب شدیدی مواجه می‌شوند، این موضوع حاوی پیامی برای کل جامعه است که: «این گفتمان سکوت است که همچنان مستقر است و این زنان هستند که از گروه‌ها و طبقات و اقشار و نسل‌های مختلف، هرکدام با دغدغه و درد خود، علیه آن می‌شورند».
گفتمان سکوتی که چه‌بسا در خانواده و چارچوب تفکرات سنتی هم با انواع منع‌های قانونی، با مفاهیمی همچون «آبرو» و «نجابت» همراه است و با ترفندهای زیرکانه‌ای که برآمده از سیاست فرهنگی حاکم هستند مانند «مقدس‌سازی» زنانی که از علایق و خواسته‌های خود، می‌گذرند، پابرجاست. سیاستی که می‌خواهد زنان سنت‌شکن و آنها که خارج از تعاریف مقبول فرهنگ مسلط و ایدئولوژیک هستند را به کنج پستوها براند!

پس بی‌شک مسئله زن، چه در حذف صداهای زنان آوازخوان و چه در هر ممنوعیت دیگر، مسئله‌ای همگانی در مسیر تحقق آزادی و برابری است، گرچه بار اصلی سرکوب، بر دوش زنان ایران است. زنان هستند که هربار از جایی فریادشان بلند می‌شود، طغیان می‌کنند و عامل محرک تمام گروه‌های معترض دیگر جامعه می‌شوند. زنان هستند که مسیر راه آزادی و برابری را برای دیگرانی که درگیر روزمره‌اند، روشن می‌کنند. زنان هستند که درحالی‌که سلب حقوق اولیه‌ی آنها عادی به‌نظر می‌رسد، ناگهان از سویی صدایی بلند می‌کنند؛ به‌تنگ آمده، گفتمان سکوت را می‌شکند.

بلند خندیدن، فریاد زدن تا ترانه‌خوانی و خلق هر اثر هنری ممنوعه‌ای توسط زنان، آنها را از موقعیت «غریبه‌گی»، انجماد، انزوا و درخود فرورفتگی، به سمت رهایی می‌برد. جامعه نیز به همراه این قهرمانان سنت‌شکن خود، مسیر آزادی را طی می‌کند. قهرمانانی که با جسارت در زمینی که ورود به آن ناممکن و ممنوعه دیده می‌شده است، پای می‌گذارند. (قهرمانانی چون نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل‌زاده و حدیث نجفی و...)

دراین وضعیت، آنچه از ما برمی‌آید، در زمینه حضور زنان و آوازخواندن آنها، همراهی کامل با صداهای حذف و سرکوب شده‌ای است، که برای از هم گسیختن حصارها و زنجیرهای تحمیلی خود، می‌جنگند.

زنان ایران، در شرایط سانسور و ممنوعیت هر تولید محتوای کاربردی که ضرورت آزادی‌های اولیه‌ی آنها را تاکید کند، مقابل هنجارسازی‌های نمادین و تعاریف سنتی و توصیف برساخته‌ی حاکمیت از زن که «زن خوب، یعنی زن مطیع»، بلند شده‌اند. هزینه‌ی این تقابل را با تحمل شرایط سخت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، و بعضا پذیرش انواع برچسب‌ها و تهمت‌‌های تفکرات متحجر در لباس مدرن، مدت‌هاست پذیرفته‌اند.

اگر زن هستید و علاقمند به آوازخوانی، تن به کنترل‌گری‌ها، ندهید. صدای شما علیه این وضعیت و به‌منزله‌ی پیام مردم ایران به استبداد است که: «ما زنده هستیم و در اوج محدودیت‌ها، تن به آنچه شما سال‌ها طبیعی نمایش داده‌اید، نداده‌ایم و همواره به‌دنبال همان آگاهی جمعی‌ای بوده‌ایم که تلاش کردید ما را از آن غافل کنید».

تقابل با بیدادگری حق زنان و حق همه‌ی مردمان طرد شده است. آواز خواندن و ممنوعه نبودن صدا و تصویر، حق اولیه‌ی همگانی و انسانی است. در دفاع از این روند حق‌خواهی، ضرورت دارد که همه کنار هم بایستیم و یکپارچه از یکدیگرحمایت کنیم. چه در سطح جامعه و خانواده و چه درمقابل قوانین تبعیض‌آمیز، پاپس نکشیم. از یاد نبریم که قرار است ما سرانجام آنچه سزاوارش هستیم را، در کنارهم و برابر با هم، به‌دست آوریم.

نوشتار کامل را در ادامه بخوانید...

@Hosseinronaghi
13.5K views12:09
باز کردن / نظر دهید
2023-12-26 12:25:30
آی آدم‌ها که بر ساحلْ نشستهْ شاد و خندانید!
یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان.

یک نفر دارد که دست و پایِ دائم می‌زند
رویِ این دریایِ تند و تیره و سنگین که می‌دانید.
آن زمان که مست هستید از خیالِ دستْ یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیشِ خودْ بیهوده پندارید
که گِرِفْتَسْتیدْ دستِ ناتوانی را
تا تواناییِّ بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگْ می‌بندید
بر کمرهاتان کمربند.

در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جانْ، قربان!

@Hosseinronaghi
12.6K viewsedited  09:25
باز کردن / نظر دهید