Get Mystery Box with random crypto!

یکی از واقعیت‌های غیرقابل انکار و حتمی دنیای کسب و کار و مدیری | مدیریت منابع انسانی

یکی از واقعیت‌های غیرقابل انکار و حتمی دنیای کسب و کار و مدیریت این است که کارمندان و کارکنان یک شرکت هر چقدر هم از شرایط کاری‌شان رضایت داشته باشند و محیط کاری فوق‌العاده‌ای در اختیار داشته باشند باز هم دیر یا زود از مدیران‌شان خواهند پرسید که «من از اینجا به کجا می‌روم؟ و چه موقع زمان جابه‌جا‌یی من از شغلی که هم اکنون دارم به مقام بالاتر فرا می‌رسد؟» واقعیت این است که هر کارمندی میل به ترقی و رشد دارد تا به پول و جایگاه بالاتر دست یابد و در این مسیر نیازمند کمک مدیرانشان هستند. سوالاتی که در این زمینه مطرح می‌شوند عبارت است از: «مدیران باید چه پاسخی به چنین کارکنانی بدهند؟»، «آیا باید به کارمندان کمک کرد تا ارتقا یابند؟» و «بهترین عکس‌العمل به این خواسته کارکنان کدام است؟»

در واقع، پاسخ واحد و صد در‌صدی به این سوالات وجود ندارد. با این همه، راه‌هایی برای دادن پاسخ درست و سازنده به این سوالات وجود دارد که با توجه به شرایط و موقعیت‌ها تعیین می‌شوند که همگی حول محور «کمک به افرادی برای یافتن تناسب» متمرکز می‌شوند. یکی از کارکردهای مدیران بزرگ این است که به افرادشان کمک کنند تا نقش‌هایی را بیابند که در آنها به بهترین شکل بتوانند از استعدادهای طبیعی که درون خود دارند، بهره ببرند و آن را پرورش دهند. کمک بی‌شائبه مدیران به کارکنان در استفاده حداکثری از نقاط قوتشان شامل مهارت‌ها، دانش و استعدادها می‌تواند زمینه مساعدی را برای ارتقای هر‌چه زودتر آنها فراهم آورد و همین شکوفایی و بهره‌گیری حداکثری از استعدادها و هدایت افراد به سوی موفقیت از جمله مهم‌ترین مسوولیت‌ها و کارکردهای مدیران بزرگ است.این هدف و کارکرد اگر روی کاغذ تا حد زیادی ساده به نظر می‌رسد اما در عمل و اجرا با چالش‌ها و پیچیدگی‌های فراوانی روبه‌رو‌ می‌شود چرا‌که با مقاومت شدید طرفداران و عادت‌کنندگان به تفکر سنتی مواجه می‌شود. تفکر سنتی معتقد است که افراد باید از نقش‌های کوچک و معمولی شروع کنند و پس از کسب تجربیات فراوان به ایفای نقش‌های پیچیده‌تر اقدام کنند و در مرحله بعد از طریق ارائه عملکرد خوب، شانس و اقبال کافی و ارتباطات سازنده، از نردبان ترقی بالا روند.

یکی از اشتباهات مرسوم در میان بسیاری از مدیران این است که شرایط را به گونه‌ای برای کارمندانشان فراهم می‌کنند که برای بسیاری کارمندان، ارتقا یعنی دستیابی به دستمزد بیشتر، عناوین شغلی پر طمطراق و نفوذ بیشتر. در حالی که مدیران بزرگ، کارمندان را به گونه‌ای هدایت می‌کنند که از نظر آنها ارتقای کاری مترادف است با افزایش امکان افراد برای بهره‌گیری از استعدادها، دانش و مهارت‌هایی که قبلا داشته یا کسب کرده‌اند. آنها به گونه‌ای رفتار می‌کنند که برای کارمندان ثابت می‌شود تنها راه کسب اعتبار و منزلت اجتماعی، ارتقای مقام و پست نیست، بلکه با درست انجام دادن نقش‌های کنونی نیز می‌توان برای خود کسب منزلت و احترام کرد. مدیران بزرگ برای اتخاذ این استراتژی دلیل معقولی دارند: آنها شاهد ارتقا یافتن کورکورانه و بی‌هدف افراد بسیاری بوده‌اند که به واسطه ارتباطات یا مسائل خاص دیگر به سرعت نردبان ترقی را طی کردند اما به خاطر فقدان استعداد، دانش و مهارت‌های لازم برای ایفای نقش‌های مهم‌تر و پیچیده‌تر دچار سقوط و تنزل رتبه حتی به سطحی پایین‌تر از گذشته شده‌اند.
منبع: گالوپ
مترجم: سید‌حسین علوی لنگرودی

#ارتقاء

در کانال آموزشی مدیریت منابع انسانی با ما همراه باشید
@HRMCHANNEL