از اشتباهات رایج بین تاریخنگاران، در جستجوی استخراج سنگ از تا | Mohammad Imani محمّد ایمانی
از اشتباهات رایج بین تاریخنگاران، در جستجوی استخراج سنگ از تاریخ بودن است، در حالی که [بر اساس این استعاره] تاریخ را باید همچون زمینشناسی مطالعه کرد. یعنی به جای اینکه همچون کارگر معدنچی «مفاهیمی» را مفروض بگیریم و در تاریخ به جستجو بپردازیم و تاریخ را ذیل این مفاهیم توضیح دهیم، باید وقایع تاریخی را در پیوند با یکدیگر و تأثیر و ثأثرات آنها «مشاهده» کنیم. از تعبیر مشاهده نباید برداشت تجربهگرایانهای شود. منظور حتی این نیست که تاریخ یک دوره را صرفاً با مفاهیمی توضیح دهیم که انسانهای آن دوره به عنوان مفاهیم ناظر بر واقعیتهای خودشان به کار میبردند، هر چند چنین کاری وظیفهٔ هر تاریخنگاری است؛ منظور این است که بگذاریم مفاهیم برای توضیح تاریخ در جریان مشاهدهٔ آن آفریده شوند. «در جریان مشاهده آفریده شوند» و نه از پیش فرض گرفته شوند. با مشاهدات زمینشناسی میتوان تکوین و شکلگیری زمین و عناصر آن را توضیح داد، اما معدنکاری که در جستجوی سنگی خاص میگردد، درکی از زمین (از تاریخ) به ما نمیدهد، بلکه در جستجوی کانی یا گرانیت مورد علاقهٔ خودش تنها ما را به اشتباه میاندازد. این ایراد تنها به تاریخنگاری ایدئولوژیک وارد نیست، همان تاریخنگاریای که به عنوان مثال در تاریخ قدیم یک کشور در جستجوی اثبات پدیدهای جدید همچون ملیّت است که نه تنها قرن نوزدهمی است بلکه متعلّق به لندسکیپی دیگر است، بلکه وقتی مورخی اروپایی نیز «تاریخ حقوق خصوصی» برای «قرون وسطی» مینویسد، در حالیکه قرون وسطی چیزی به نام حقوق خصوصی نمیشناخت، و یا نویسندهای از دولت (State) و جامعه (Society) در دوران باستان سخن میگوید، در حالیکه چنین پدیدههایی در دوران باستان وجود نداشتند، تنها به تصوّراتی آشفته و زمانپریش دامن میزنند، که از قضا به دلیل آشنایی ذهن امروزی با این مفاهیم مورد پذیرش همگانی قرار میگیرند، اما جهل ما را دربارهٔ جزئیات تاریخ و شیوههای زندگی متفاوتی که بشر تجربه کرده است و آنچه از آن میتوانیم بیاموزیم، افزونتر میکنند.