واحد مدنیّت مدینه است. شهر، جایی نیست که آسمانخراش، تونل، فرودگاه، راهآهن، خیابانکشی و… دارد. شهر جایی است که فرد در آن از مناسبات خونی (عشیره، طایفه، قبیله، قوم) خارج میشود و وارد مناسبات مدنی میشود. وقتی میگوییم در ایران شهر وجود ندارد به این معنی است.
واحد بزرگتر از شهر دیگر واحد مناسبات مدنی نیست، واحد اعمال قدرت و استبداد و سرکوب است: پادشاهی، امپراتوری و دولت-ملّت. دولت-ملّت بدترین فرم اعمال قدرت و استبداد است. هم فردیّت را نابود میکند و هم مدنیّت را. بدترین نوع دولت-ملّتها نوع سانترالیستی بویژه در سرزمینهای چندملیّتی/چندزبانه است. موجودیّت و ماهیّت و هستیِ این رژیمها سرکوب و استبداد است.
فرد در مناسبات مدنی میتواند آزاد شود. آزادی فردی در مناسبات مدنی پیدا میشود.