یک تعریضی هم بزنم به این دعوای احمقانه که هر ساله بین مصدّقچی | Imani - Denktagebuch
یک تعریضی هم بزنم به این دعوای احمقانه که هر ساله بین مصدّقچی-پهلویچی زنده میشود و چشم را آزار میدهد:
قطعاً مصدّق -بویژه در پهلوی دوّم- بسیار شارلاتانتر بود و شاید بزرگترین هوچیگر عرصهٔ قدرت طی سدهٔ اخیر در ایران، و اگر قرار بود بر اساس «قانون»ی که سنگش را به سینه میزد با او برخورد شود، قانوناً باید اعدام میشد؛ (اینجا کاری به نفس موافقت یا مخالفت با مجازات اعدام ندارم) ولی مگر بعد از مصدّق واقعاً چه اتفّاق دیگری افتاد؟ پهلوی دوّم همان راه مصدّق را با سرعت بیشتری ادامه داد: نفت را ملّی (=دولتی) کرد و حتّی از آن هم قدم فراتر گذاشت و با توهّمی که زیر سیطرهٔ ناسیونالیسم عربی و روحیهٔ ضدّغربیاش بدان دچار بود در سال ۱۹۷۳ طی یک ماه با چهار برابر کردن قیمت نفت (علیالظاهر بواسطهٔ اوپک) و افزایش درآمد سالیانهٔ نفتی ایران از ۸ میلیارد به ۲۱ میلیارد دچار چنان هوبریسی شد که در مصاحبه با رسانههای غربی به آنها درس مملکتداری میداد و میگفت باید بیایند و الگوی مترقّی سوسیالیسم را از او یاد بگیرند! و طبق معمول همیشگی و تکراریِ تاریخ ایران، پنج سال بعد جام زهر را سر کشید. شاهی که وقتی به قدرت رسید روی کاخی که ساکنش بود هم کنترل نداشت و اگر آمریکاییها نبودند هم آذربایجان استقلال مییافت و جدا میشد، هم مصدّق رئیسجمهور.