توابین | سید مصطفی موسوی

2021-04-25 08:07:26 صبح شد و خیر است باز کردن / نظر دهید

2021-04-25 01:03:22 خدایا شکرت باز کردن / نظر دهید

2021-04-24 22:56:49 به ياد ان كسى كه چشم هايش برده جانم را
تفال ميزنم هر شب مَفٰاتيحُ الجَنانَم را

من آن آموزگارم كه سوال از عشق ميپرسم
وليكن خود نميدانم جواب امتحانم را

كمى از درد ها را با بُتم گفتم مرا پس زد
دريغا كه خدايم هم نمى فهمد زبانم را

به قدرى در ميان مردم خوشبخت بدنامم
كه شادى لحظه اى حتى نمى گيرد نشانم را

تو دريايى و من يك كشتى بى رونقِ كُهنه
كه هى بازيچه ميگيرى غرورم ، بادبانم را

شبيه قاصدك هاى رها در دشت ميدانم
لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را

دلم مى خواهد از يك راز كهنه پرده بردارم
امان از دست وجدانم كه مى بندد دهانم را

#سيد_تقي_سيدى
@ir_Tavabin باز کردن / نظر دهید

2021-04-24 22:30:19 چندوقت پیش‌ها داشتم میرفتم از خیابون ولیعصر، یه پیرمرد نشسته بود تو بالکن، خیلی خسته، به خیابون نگاه میکرد، به آدم‌های عبوری... منم پشت چراغ قرمز بودم. تمام صد و بیست ثانیه رو نگاهش کردم. و به این فکر میکردم که چقدر گذران عمر سخته، چقدر از دست دادن‌ها که قراره چین و چروک بشه بره لای پیشونیمون. من که طاقتش رو ندارم. از خدا مرگی میخوام که در بهترینِ اوقات زندگیم باشه، در جوانی. همیشه تو قنوت نمازهام میگم خدایا داغ عزیز دیدن رو به چشم من نیار! سخته.. واقعا تحملش رو ندارم..

@ir_tavabin باز کردن / نظر دهید

2021-04-24 17:53:01 - حاجی چرا خودکشی نکنم!؟
+ چون با مُردن هم نمیتونی از این زندگی راحت بشی! تو تا ابد زنده خواهی بود با خودکشی فقط یک پایانِ ابدیِ بد برای خودت رقم میزنی! میفهمم اگه تولدت جا و زمان بدی بوده، میفهمم اگه زندگیت بد بوده، شاید اینها دست خودت نبوده که اینطور شدی! ولی تو میتونی زندگیت رو خوب ادامه بدی، میتونی یک پایان خوب رقم بزنی! این دستِ خودته دیگه عزیزم

#استفتائات_خیابانی
@ir_tavabin باز کردن / نظر دهید

2021-04-24 17:00:02 سلام، حاج آقای #جاودان کسالت پیدا کردن. ازتون خواهش میکنم براشون دعا کنید ان شاالله به حق امیرالمومنین بهتر بشن.. باز کردن / نظر دهید

2021-04-24 13:52:07 تا خدا بنده نواز است
به خلقش چه نیاز؟

@ir_tavabin باز کردن / نظر دهید

2021-04-24 01:49:37 چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
شعله ای بود که لرزید ولی جان نگرفت

#فاضل_نظری باز کردن / نظر دهید

2021-04-23 22:30:00 [دلم به گریه نشسته]...

@ir_tavabin باز کردن / نظر دهید

2021-04-23 13:13:01 چندشب پیش ساعت دو و سه صبح رفتیم پیش حاج وحید، آتشنشانه. سوریه هم بوده و جنگیده. میگفت هر روز مزاحم داریم، زنگ میزنن چرت و پرت میگن. داشتم به این فکر میکردم که این چقدر بد و سخته که باعث اذیت دیگران بشیم حتی در حد یه زنگ و یه مکالمه یک دقیقه‌ای! حالا شما حساب کن چقدر سخته وارد زندگی بقیه شدن و اثر بد گذاشتن.. خیلی باید مراقب بود نه؟

@ir_tavabin باز کردن / نظر دهید