آیا مذاکرات احیای برجام پایان می یابد؟ روح الله سوری @iranf | ایران فردا
آیا مذاکرات احیای برجام پایان می یابد؟
روح الله سوری @iranfardamag
خروج آمریکا از برجام و به دنبال آن کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران دو عامل مهمیاند که تحتتاثیر آنها میبایست برجام را یک توافق شکست خورده و بیفرجام تلقی کرد. در این میان حمله روسیه به اوکراین، تلقی این کشور از برجام و تاثیری که احیای این توافق بر موازنه قوای روسیه در برابر غرب برجای میگذارد عامل مهم دیگری است که ایده شکست برجام را به واقعیت نزدیکتر می نماید. اما سوالی که وجود دارد این است که چرا علیرغم چنین وضعیتی در سرنوشت برجام همچنان شاهد ادامه گاه به گاه مذاکرات هستیم و مهمتر از آن چرا با وجود این شرایط، شکست مذاکرات احیای برجام نه از سوی ایران و نه از سوی آمریکا اعلام نمیشود.پاسخ به این سوال را میبایست در نگرانیها و ملاحظات هریک از طرفین در پذیرش ریسک شکست مذاکرات جستجو کرد.
آمریکابه خوبی بر این امر واقف است که هرگونه اعلام رسمی پایان مذاکرات میتواند با دستاویز قرار دادهشدن این موضوع از سوی ایران و تلاش تبلیغاتی برای مقصر جلوه دادن غرب در شکست مذاکرات، ج.ا.ا را به ادامه مسیر فعلی و نهایتا خروج از ان پی تی مصمم نماید. اعلام شکست مذاکرات از سوی آمریکا همچنین منجر به دست بالا گرفتن مخالفین برجام در کنگره و بازگذاشته شدن دست اسراییل دراقدام نظامی علیه ایران خواهدشد که نتیجه طبیعی این رخدادها نیز پیچیدهترشدن وضعیت امنیتی در خاورمیانه خواهدبود واین موضوعی نیست که دولت بایدن در میانه جنگ روسیه علیه اوکراین از آن استقبال کند.بویژه اینکه قابل پیش بینی نیست که روسیه به خاطر جنگ اوکراین تا چهحد در شورایامنیت با غرب علیه ایران همکاری خواهد کرد و یا چگونه از این موضوع برای امتیاز گرفتن در جنگ اوکراین استفاده خواهدکرد.
از سوی دیگردرطرف ایرانی نیزاعلام شکست و کنارکشیدن ازمذاکرات بهمعنای مقصر جلوهدادن ایران در نگاه جامعه جهانی،افزایش فشارها علیه ایران،ارجاع پرونده هستهای ایران ازآژانس به شورای امنیت و مهمتر از همه تحکیم اتحاد میان کشورهای عرب خلیج فارس با اسراییل خواهد بود. این در حالی است که از نگاه ایران ادامه مذاکرات بصورت کج دارومریزهم درکاهش ریسک موارد گفتهشده تاثیرگذار است وهم به مثابه تمرکز بیشتر بر پیشبرد برنامههای موشکی وهستهای میباشد.
نتیجهعدم قطعیت در نتایج و پیامدهای ناشی از اعلام شکست مذاکرات و ریسکهای آن را باید مهمترین انگیزه دو طرف در عدم اعلام رسمی شکست مذاکرات احیای برجام درنظرگرفت و این همان موضوعی است که هر دو طرف را به ادامه مذاکرات حتی بدون نتیجه گیری خاص متمایل کرده است.
مسالهای که وجوددارد این است که این روند تا کجا وچه زمانی ادامه خواهدداشت و یا به عبارت دقیق تر تا چه حد قادر به تامین اهداف طرفین خواهدبود.برای پاسخ به این سوال شناخت اهداف و انگیزههای طرفین از ادامه مذاکرات ضرورت دارد. آنچه از اهداف و انگیزههای آمریکا میتوان برداشت کرد این است که ایالات متحده آمریکا(یا بهتر بگوییم بایدن و تیم حامی مذاکره با ایران) ادامه مذاکرات را به عنوان روزنه امیدی جهت دستیابی به یک توافق به منظور بازداشتن ایران از دستیابی به توانمندی هستهای تلقی می کند در حالی که از نگاه طرف ایرانی تداوم نوسانی مذاکرات میتواند به مثابه فرصتی برای تقویت قابلیتهای هستهای و موشکی خود به حساب آید. با توجه به برداشت متفاوت ایران و آمریکا از ادامه مذاکرات به نظر میرسد که تداوم روند مذاکرات بیش از آنکه قادر به گشودن روزنه امید مدنظر غرب در مسیر پروندههستهای ایران باشد در راستای تامین اهداف مذاکرهکنندگان ایران خواهد بود و فرصت بیشتری را در اختیار طرف ایرانی جهت دستیابی به اهداف در نظر گرفته شده برای خود قرار خواهد داد. البته این مسالهای نیست که در درازمدت قادر به تامین اهداف ایران باشد و ادامه مذاکرات بدون دستاورد و توافق بر سر موضوعات مورد اختلاف در نهایت ریسک تغییر مسیر میان ایران و آمریکا و تشدیدتنشها را بههمراه خواهدداشت.
مواردقابلتامل با آینده مذاکرات:
۱. تداوم مذاکرات بصورت انقباضی و انبساطی مورد حمایت طرف ایرانی میباشد. ۲. برای امریکا هم تداوم مذاکرات بصورت کنونی و هم اعلام پایان مذاکرات پیامدها و خروجیهای خاص خود را به همراه خواهدداشت و به همین خاطر چالش کنونی دولت بایدن تصمیمگیری راجع به تداوم مذاکرات و یا اعلام پایان مذاکرات می باشد.
۳. درصورتی که آمریکا بههمراه متحدان اروپایی خود بتواند ایران را ازنظر تبلیغاتی وازنظرحقوقی مسئول شکست مذاکرات معرفی نمایدبه سمت پایان مذاکرات احیای برجام متمایل خواهد شد.
۴.سناریوی قابلپیش بینی، تداوم مذاکرات گاه به گاه و همزمان اعمال فشارعلیه ایران است که البته حجم و شدت آن با توجه به میزان پیشرفت ایران در برنامه هستهای و موشکی متفاوت خواهدبود.