«نمایشگاه کتاب در اوج دوره توسعه فرهنگی میتواند بهعنوان یک ن | جامعهشناسی
«نمایشگاه کتاب در اوج دوره توسعه فرهنگی میتواند بهعنوان یک نقطه عطف مطرح شود»
این را وزیر ارشاد گفته است. در شرایطی که اکثر ناشران بزرگ کشور همچون «نشر مرکز، قطره، چشمه، نی، ققنوس، ثالث، نگاه و ...» امسال در نمایشگاه کتاب شرکت نخواهند کرد. وی این جمله را در شرایطی گفته است که موج مهاجرت نخبگان و طبقهی متوسط و دانشگاهیان و فرهیختگان به بیسابقهترین میزان خود در تاریخ معاصر ایران رسیده است. در شرایطی که بسیاری از همین ناشران حتی درحال خارج کردن سرمایههای خود (محدود کردن سرمایهگذاری) در بازار کتاب هستند. در شرایطی که اگر تا همین چند سال پیش امثال فرهادیها و کیارستمیها فیلمی میساختند و میشد سینماهای سوختهی پس از انقلاب را با آنها تجربه کرد، دیگر همانها هم نیستند و همانها هم ساخته نمیشوند. در شرایطی که در موسیقی سهراب محمدیها را در تلوزیون تمسخر میکنند و به امثال فرهاد مهرادها اجازهی برگزاری کنسرت ندادند، به شهرام شعربافها و گروه اوهامها اجازهی فعالیت ندادند.... در شرایطی که اگر تا دیروز مردم بیشتر از آنکه «کتاب بخوانند» «کتاب میخریدند»، دیگر نه میتوانند «بخرند» و نه «بخوانند».... وقتی نان از سفرهی معیشت خانوار ایرانی کم میشود و کوچک، کتاب نیز از سبد فرهنگیاش حذف یا کوچک میشود.
بله وزیر ارشاد این عبارات و امثالش را دقیقاً در بدترین شرایط فرهنگی از بسیاری جهات گفته است. مانند اظهارات وزیر بهداشت که مهاجرت گستردهی پزشکان و پرستاران را تمسخر کرد و گفت «مهم نیست که پرستاران از کشور میروند» نقل به مضمون. مانند اظهارات رئیس جمهور و مقامهای بالاترش که کشور را در اوج اقتدار میدانند.
شاید تاکنون بسیاری از مخاطبان و شنوندگان چنین عباراتی از شنیدن چنین جملاتی در شرایطی که ارزش پول ملی به اوج ورشکستگی و بیارزشی خود رسیده، در شرایطی که تورم و شاخصهای مختلف اقتصادی و رفاه به بدترین وضعیتهای خود در تاریخ معاصر ایران رسیدهاند، کمی دردآور بود. اما اکنون قطعاً بسیاری نسبت به این جملات بیحس شدهاند. به این معنا که دیگر متوجه این امر شدهاند که بالا تا پایین مسئولین از یک دستورالعمل تبعیت میکنند. اینکه مسأله این نیست که ندانند چه خبر است، بلکه این [وضعیت] دقیقاً همانچیزی است که میخواهند.