2022-01-09 20:03:08
پیدایش پدیده هیپنوتیزمی
هیپنوتیزور به اقداماتی متوسل می گردد که بتدریج ضمیر آگاه را مجبوربه عقب نشینی کند تا ضمیر ناخودآگاه با پیشروی جانشین آن شود.
ولی در این حالت، برخلاف خواب طبیعی که پیشروی ضمیر ناخودآگاه بدون هدف و انگیزه خاصی صورت می گیرد، ضمیر ناخودآگاه با این قصد و هدف پیشروی می کند که تحت کنترل و تلقین ذهن دیگری قرار بگیرد که در هیپنوتیزم معمولی یا دیگر هیپنوتیزمی، کنترل بوسیله هیپنوتیزور صورت می گیرد.
این کنترل مرهون نوعی رضایت و اشتیاق قبلی سوژه برای هیپنوتیزم شدن و نیز تلقینات هیپنوتیزور در مرحله مقدماتی القای هیپنوتیزم است.
خود هیپنوتیزم در بنیان و اساس شباهت بسیار زیادی با هیپنوتیزم معمولی یا دگر هیپنوتیزمی دارد.
در این روش هم ضمیر ناخودآگاه به هدف پیشروی می کند که تحت تأثیر و تلقین یک ذهن دیگر قرار بگیرد.
این ذهن دیگر دراینجا ضمیر آگاه خود فرد است. پس در حقیقت خود هیپنوتیزم عبارت است از کنترل ضمیر ناخودآگاه فرد توسط
ضمیر آگاه خودش.
پدیده هیپنوتیزمی کلاً جریانی است که در طی آن تغییراتی در موقعیت و کیفیت رابطه بین ضمیر آگاه و ضمیرناخودآگاه پیدا می شود و ضمیر ناخودآگاه به امید هدایت توسط ذهنی دیگر به جلو می آید.
در هر دو حالت پدیده واحدی رخ می دهد که هیپنوتیزم نامیده می شود.
به زبان دیگر هرگاه پیشروی ضمیرناخودآگاه با کنترل و هدایت فرد دیگری انجام گیرد به این حالت دگر هیپنوتیزم گفته می شود و اگر سوژه به ترتیبی باعث تغییر وضع در موقعیت ضمیر آگاه و ضمیر ناخودآگاه خودش شود و ضمیر ناخودآگاه با هدف هدایت و
راهنمائی توسط ضمیر آگاه که کمی منزوی شده به جلو بیاید، پدیده مشابهی به وجود می آید که خود هیپنوتیزم نامیده می شود.
فردی را که به روش دگرهیپنوتیزمی تحت هیپنوتیزم قرار داده ایم سوژه می نامیم و فرد تلقین کننده هیپنوتیزورنامیده می شود. هیپنوتیزور با تکرار گفتار یا عمل خود، ضمیر ناخودآگاه سوژه را که مشتاقانه به پیش آمده تحت
کنترل و هدایت درمی آورد و این کار از طریق رضایت ضمنی و قبلی سوژه به هیپنوتیزم شدن و راهنمایی های
هیپنوتیزوز انجام می گیرد.
در این شرایط ضمیر ناخود آگاه او دقیقاً و کلا تحت تأثیر راهنمایی ها و تلقینات هیپنوتیزورقرار می گیرد و در حقیقت به خواست ها و راهنمایی های هیپنوتیزور جامه عمل می پوشاند.
پس از آنکه کنترل هیپنوتیزمی صورت گرفت، استقرار و استمرار آن با سادگی بیشتری صورت می گیرد و تاموقعی که هیپنوتیزور مایل باشد ادامه آن مقدور است .
در این شرایط سوژه فرد هیپنوتیزور را به عنوان منبع و مرجعی برای تلقین و هدایت به رسمیت می شناسد و کلیه تلقینات بعدی او را هم بدون چون و چرا قبول می کند.
از این رو است که حتی تلقین بدون استفاده دارو، امکان ایجاد بی حسی وسیع و عمیق با استفاده از هیپنوتیزم امکان پذیر می شود.
بر اساس نظریه ارائه شده قبلی، مسئول کنترل حواس ضمیرآگاه است .
بنابراین با عقب نشینی
آن، نباید بی حسی زیاد عجیب و غریب جلوه کند . در این شرایط با تلقینات بیشتر در مورد وجود و استقرار بی حسی عمیق، در حقیقت جریان های عصبی که حامل پیام درد هستند، دیگر پذیرفته نمی شوند.
در حقیقت آنچه که به
عنوان یک نتیجه گیری کلی یا تعمیم مطرح است، وجود بی دردی و بی حسی است و جریانات عصبی حاوی پیام درد،در این شرایط به عنوان اجزائی متضاد با تعمیمِ پذیرفته شده، دیگر مورد قبول و توجه قرار نگرفته و رد می شوند.
پس از استقرار پدیده هیپنوتیزمی، تنها با تداوم تلقین و سوق سوژه به سمت حالت هیپنوتیزم عمیق، جر یان
خواب ادامه پیدا می کند و عمیق تر می شود، زیرا در این شرایط این پیام ها به صورت یک تعمیم و نتیجه گیری کلی ازطرف ضمیر ناخودآگاه به رسمیت شناخته می شوند.
263 views17:03