〇 کشتیهایم، همهگی لنگرگاهها را فراموش کردهاند و پاهایم ر | جهان شعر و ترجمه
〇 کشتیهایم، همهگی لنگرگاهها را فراموش کردهاند و پاهایم راه را. کسی دانهای نمیافشاند و برداشتی هم نیست از آن رو که نه گذشتهای در کار است و نه آیندهیی و نه هیچ رویداد روزانهیی تنها فاصلهی کوتاه میان من و توست که نمیخواهی از میان برداریاش...