آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
16.72K
توضیحات از کانال
کانالی برای توسعه و ارتقای فرهنگی و اجتماعی در ایران
✌️زمین
اینستاگرام:
www.instagram.com/jamey_e_madani
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
0
1 stars
2
آخرین پیام ها 4
2023-06-09 15:30:56
کاش وزیر کشور می اندیشید و سخن میگفت فاضل میبدی: وزیر کشور می گوید به خانمها دلار می دهند تا بی حجاب شوند. سخنی از این سخیفتر؟
دلار دهنده کجاست و چگونه تقسیم می کند؟
#جامعه_مدنی
@jamey_e_madani
4.8K views12:30
2023-06-09 14:01:36
#عادل باز هم از خانه اش اخراج شد..
عادل میگفت:
هر فرزندی یه روز به خانه برمیگردد
این روایت #مستند_کوتاه را از دست ندید
عادل فردوسی پور
#Return
عادل بمانیم
ایران را دوباره می سازیم
ما فرزندان این خاک هستیم
وطن جز ما کسی ندارد
ما نباشیم میمیرد
به #جامعه_مدنی بپیوندید
@jamey_e_madani
5.7K views11:01
2023-06-09 12:31:06
#Selseleye
این ویدیو به زیبایی واقعیت افسردگی را به تصویر کشیده است بارانی که همه جا و همه حال روی زن میبارد، تعبیری از هجوم افسردگی است که او را هرگز تنها نمیگذارد: در قطار، در تنهایی، در جمع، موقع کار کردن، موقع خوردن و آشامیدن، موقع انتظار کشیدن... وقتی که دیگران با تمرکز و آرامش کارهایشان را پیش میبرند، این زن باید زیر بارش افسردگی پا به پای آنها کار کند و نتیجه یا دستاورد همسان با آنها داشته باشد.
افسردگی بیوقفه روی هر ثانیه زندگی او فرود میآید؛ داخل بشقابش میبارد و غذایش را زهر مار میکند، کاغذهای کاریاش را خراب میکند، و حتی در رستوران هم راحتش نمیگذارد.
اطرافیان از حجم ناپسندی که زن را احاطه کرده، به تنگ میآیند و چشم چرخاندنها و سر تکاندادنها شروع میشود، چراکه حضور آدمی گرفتار افسردگی برایشان خوشایند نیست. گارسون از زن میخواهد که رستوران را ترک کند. زن در خیابان چترش را باز میکند اما باران افسردگی همچنان روی سر و صورتش میبارد...
#جامعه_مدنی
@jamey_e_madani
3.7K views09:31
2023-06-09 09:30:54
در زیباترین
عاشقانه های جهان
همیشه "قلب"یک زن در میان است!
دنیا هم که از آن تو باشد
تا زمانی که درون قلب یک زن جایی نداشته باشی تا درون آوازهای عاشقانه ی زنی زندگی نکنی و سهمی از دلشوره های زنی نداشته باشی...
فقیرترین مردی...!
در این که زن یک اثر هنریست شکی نیست.
زنان
با یک دست گهواره را تکان میدهند
و با دست دیگر دنیا را...
منشأ هر کار بزرگی زن است ،
زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود...
زنان ریشه های انسانیت اند
اشتباه خواهد بود اگر فکر کنیم با محدود کردن ریشه ها، شاخه ها بهتر رشد خواهند کرد.
هر قدر ریشه ها محدود تر شوند
شاخه ها پژمرده تر
فاسد تر و رشد نایافته تر خواهند شد...
#جامعه_مدنی
@jamey_e_madani
4.8K views06:30
2023-06-06 18:31:12
مصطفی میرسلیم رو تو نجف پیدا کردن، فرق ۲۰۶ و لندکروز رو پرسیدن
دو قورت و نیم شم باقیه
#جامعه_مدنی
@jamey_e_madani
521 views15:31
2023-06-06 15:30:37
احمد غلامی
نویسنده و روزنامهنگار
محمدعلی موحد میگوید: «پیری مثل عاشقی است، تا تجربهاش نکنی آن را نمیفهمی». اما گویا پیری چندان او را آزار نمیدهد و با لحظههای دشوار آن کنار آمده است. کنارآمدن یعنی خوکردن به ضعفها و قوتهای بدن در دوران کهنسالی. واژه عجیبی است کهنسالی: «این فصل دیگریست که سرمایش از درون درکِ صریحِ زیبایی را پیچیده میکند».
محمدعلی موحد روی صندلیِ خودش نشسته است، من در کنارش و حسین گنجی با فاصلهای بیشتر در روبهرویش قرار دارد؛ اما هر دو در تیررس نگاهش هستیم. هر دوِ ما را میکاود و عیارمان را میسنجد. نعلینی به پا دارد و لباسهای پاکیزه و مرتبش رشکبرانگیز است. از پشت سر او میز کارش پیدا است. مرتب و منظم نیست و نباید هم باشد. کارِ مدام و کنکاش در روزگار سپریشده نظمی از آنِ خود میطلبد. نظمی در عین بینظمی. آشوبی بهقاعده و منظم که فقط خود موحد آن را میفهمد. زمانی که کتاب «خواب آشفته نفت» را خواندم، هرگز فکر نمیکردم روزگاری در برابر نویسندهاش بنشینم و اینک در برابر او نشستهام و هرچه ذهنم را میکاوم تا نکته درخور شأنِ این کتاب ماندگار بیابم و بحث را به آن بکشانم نمییابم. قرارمان این نبود تا وارد بحثهایی از جنس گفتوگو درباره آثارش شویم. با این وصف، قصدم این بود نکتهای، تصویری یا توصیفی از زوایای نامکشوف زندگی محمدعلی موحد بیابم تا آن را دستمایه روایتهای «مکانها و آدمها» کنم، اما هرچه تلاش کردم او آگاهانه از زیر پرسشهایم فرار کرد و البته بهرسم ادب و مهماننوازی چیزهایی گفت که مطمئنم چندان خوش ندارد آنها را بازگو کنم، پس از خیرش میگذرم و به برداشت خودم اعتماد میکنم.
شاید در طول این سالیان آنچه موحد را بیش از هر چیز آزار داده است همان چیزی باشد که نیچه به بهترین وجه در «چنین گفت زرتشت» آن را بیان کرده است: «بگریز، دوستِ من، به تنهاییات بگریز! تو را از بانگِ بزرگمردان کَر و از نیشِ خُردان زخمگین میبینم. جنگل و خَرسنگ نیک میدانند که با تو چگونه خاموش باید بود. دیگر بار چونان درختی باش که دوستش میداری؛ همان درختِ شاخهگستری که آرام و نیوشا بر دریا خمیده است. پایانِ تنهایی آغازِ بازار است؛ و آنجا که بازار آغاز میشود، همچنین آغازِ هیاهوی بازیگران بزرگ است و وِز وِز مگسانِ زهرآگین... پُر است بازار از دلقکانِ باوقار، و ملت از مردانِ بزرگِ خویش بر خویش میبالد! اینک برای او خداوندگارانِ این دَماند. اما دَم برایشان زور میآورد و آنان بر تو زور میآورند و از تو نیز «آری» یا «نه» میطلبند... کارهای بزرگ را همه دور از بازار و نامآوری کردهاند. پایهگذاران ارزشهای نو همیشه دور از بازار و نامآوری زیستهاند. بگریز، دوستِ من، به تنهاییات بگریز! تو را از مگسانِ زهرآگین زخمگین میبینم. بگریز بدانجا که باد تند و خُنک وزان است...».
محمدعلی موحد کار در بازار را ناخرسند مییابد و در همان ایام نوجوانی از آنجا میگریزد. حتی کار در شرکت نفت و کارمندی را نیز ناخرسند میداند. روحش در قالب کارهای اینچنینی نمیگنجد. شعر «تابوتِ خاطرهها» یادگار آن دوران است. موحد میگوید: «وقتی نفت ملی شد، به آبادان رفتم. به دلیل اضطرار رفتم چون کارم در بازار به بنبست رسیده بود. این شعر یادگار سفر اول من به آبادان است. بیش از ده سال در بازار بودم. مضمون شعر اشارههایی به حالوهوای بازار دارد. قطار اهواز از تهران دور میشد. اواخر پاییز بود و تنگ غروب بود و روز بار سفر برمیبست...».
«همراهِ دلی شکسته هان ای روز/ بگذار که با تو همسفر گردم/ وین بار گرانِ درد و محنت را/ برگیرم و چون تو دربهدر گردم./ تا چند شدن چو گرگ تا بتوان/ از چنگِ سگان ربود ستخوان را؟/ وز نقدِ فضیلت و شرف دادن/ تا چند بهای پارهای نان را؟/ این عمرِ حقیر و خوار کی ارزد/ آن مایه گران و سخت تاوان را؟!/ جز درد و غم و عنا نیفزودم/ چندانکه بکاستم تن و جان را/ سیر آمدم ای عجب صبوری چند/ بر روی جگر فشرده دندان را./ بگذار مگر فراغتی افتد/ این خستهدلِ نژند نالان را/ در گور فرامشی سپارم این/ تابوتِ خواطر پریشان را./ همراه دلی شکسته هان ای روز/ بگذار که با تو همسفر گردم/ وین بار گرانِ درد و محنت را/ برگیرم و چون تو دربهدر گردم.»
#movahed1302
#جامعه_مدنی
@jamey_e_madani
1.3K viewsedited 12:30
2023-06-06 12:49:58
درخواستی از سارقین محترم خودرو
#طنز_تلخ
توی این اوضاع سخت معیشتی، شما را بجان عزیرانتون لطفا #پراید ندزدید
پراید مال کم برخوردارترین قشر جامعه ماست
نیروی خدماتی شرکت ما با هزار بدبختی توانسته بود پراید مدل ۹۵ با ۱۰۰هزار کارکرد بخرد
اخه از این #بی_نوا ها دزدی چه سودی دارد؟
این همه پولدار با ماشین های انچنانی
درسته آشنا دارند و زود پیدا میشه ماشینشون! اما پراید دزدی هم برکت ندارد
از #زورو و #رابین_هود یاد بگیرین
چی تون کمتره؟
#جامعه_مدنی
Https://t.me/jamey_e_madani
474 views09:49
2023-06-06 12:31:14
خلاقیت شهرداری شیراز
#جامعه_مدنی
@jamey_e_madani
1.9K viewsedited 09:31
2023-06-06 09:30:14
فوقالعاده است حتماً ببینید
روایتی از #کیمیاگر
#جامعه_مدنی
@jamey_e_madani
3.0K views06:30
2023-06-06 09:16:40
درخواستی از سارقین محترم خودرو
#طنز_تلخ
توی این اوضاع سخت معیشتی، شما را بجان عزیرانتون لطفا #پراید ندزدید
پراید مال کم برخوردارترین قشر جامعه ماست
نیروی خدماتی شرکت ما با هزار بدبختی توانسته بود پراید مدل ۹۵ با ۱۰۰هزار کارکرد بخرد
اخه از این #بی_نوا ها دزدی چه سودی دارد؟
این همه پولدار با ماشین های انچنانی
درسته آشنا دارند و زود پیدا میشه ماشینشون! اما پراید دزدی هم برکت ندارد
از #زورو و #رابین_هود یاد بگیرین
چی تون کمتره؟
#جامعه_مدنی
Https://t.me/jamey_e_madani
3.2K viewsedited 06:16