2022-08-30 21:05:28
به نام خدا
که جهانی تیره است و بلا بر همگان چیره/علیرضا کفایی
اوضاع عراق و حضور جناح های درگیر که هر یک خود را منتسب به اسلام و عمدتاً شیعه می دانند فارغ از جبهه گیری سیاسی، چنانچه از درون مواضع سیاسی و مذهبی و همچنین اجتماعی، عمیق تر نگریسته شود صرفاً دعوی قدرت و حکومت است.
این وضع رقت بار را در بیشتر جوامع مسلمین شاهد هستیم و آنچه بر زمین می ماند خون های ریخته شده و اقتصاد بحرانی و جامعه و مردم مستأصل و درمانده است که آرامشی و امنیتی نمی بینند و عمری را با دلهره و در متن جنگ و خونریزی و هدر رفت سرمایه های مادی و معنوی کشور طی می کنند.
عمده مسئله همان جنگ قدرت است، دین را وسیله ای برای رسیدن به حکومت و قدرت قرار داده اند، سیاست را به شکلی راهبری می کنند تا قدرت حاکمه را تصاحب کنند، هر کدام هم به قدرت می رسد حتی اگر از راه دموکراسی نیم بند و انتخاباتی که شک و شبهه های بسیار دارد، آن دیگری حاضر به پذیرش آرای اکثریت نیست و در اندک مدتی قد علم کرده، آشوب و بلوا راه می اندازد، آرامش را از مردم سلب می کند، جامعه و کشور را با هزینه های سنگین روبرو می سازد و مهمتر آن که خون همنوع می ریزد و ابایی هم ندارد، افتخار می کند که حریف یا به زعم خودشان دشمن را کشته است، هر یک هم کشته های خود را شهید می داند و از آن دیگری را با تعابیری مانند به درک واصل شد، به هلاکت رسید .... خطاب می کند و این دور و تسلسل باطل همچنان تا آخرالزمان ادامه خواهد داشت.
آیا دین برای همین آمده؟ آن همه داعیه نجات و رهایی انسان از قید و بندها و فلاح و رستگاری فقط در قرائت اذان و اقامه است که نمود دارد؟ باید به این حقیقت اذعان داشت که دعوی دین و دینداران برای رسیدن به قدرت و حکومت کردن و در یک کلام حکومت دینی ادعایی نه فقط شکست خورده است بلکه از اساس غلط و خطای فاحشی است که به زور می خواهند اثبات کنند، نمی شود، زیرا عقلانیت جواز اثبات بر خطا نمی دهد.
اگر شیعه به علی اقتدا می کند، حتماً باید توجه داشته باشد که در نگاه علی و همه ائمه علیهم السلام، امامت و حکومت دو امر جدای از هم تلقی می شوند، حضرت علی 25 سال سکوت کرد در حالی که امام بود اما چون مردم و کف جامعه حکومت و ورود به رأس قدرت را از وی نپذیرفتند، حاضر نشد به زور متوسل شود، پس از آنکه مردم هجوم آوردند و از وی خواستند باز هم علیرغم میل پذیرفت که فرمود پینه زدن گیوه خود را از حکومت بیشتر خوش دارم.
به صراحت میان امر دینی و آن هم امر اولی یعنی امامت با قدرت و حکومت فرق قائل شد، آیا علی سکولار بود؟ آیا اگر قائل به جدایی دین از حکومت شد نعوذاً بالله می بایست تکفیر شود؟ که می گوید " و ژرف بیندیشیدم که چه باید، و از این دو کدام شاید؟ با دست تنها بستیزم یا صبر پیش گیرم و از ستیز بپرهیزم؟ که جهانى تیره است و بلا بر همگان چیره، بلایى که پیران در آن فرسوده شوند و خردسالان پیر، و دیندار تا دیدار پروردگار در چنگال رنج اسیر؛ چون نیک سنجیدم، شکیبایى را خردمندانه تر دیدم و به صبر گراییدم؛ حالى که دیده از خار غم خسته بود، و آوا در گلو شکسته؛ میراثم ربودۀ این و آن" (خطبهی سوم نهج البلاغه، ترجمهی سید جعفر شهیدی)
امروز همان است، عده ای برای قدرت خود، نظر می دهند بر حکومت دینی و برای رسیدن به این قدرت ابایی ندارند تا خون دیگران ریخته شود و در چنین صحنه ای ساختگی از دین ابزاری "جهانی تیره است و بلا بر همگان نازل که پیران در آن فرسوده می شوند و خردسالان پیر..."
مهندس بازرگان که سلام و درود بر روح بلند او باد؛ در ابتدا قائل به حکومت دینی بود و در نهایت به جدایی نهاد دین از دولت رسید، در اواخر عمر گفت "دین و سیاست نباید با هم مخلوط و مشتبه شوند. حفظ مرز لازم است؛ در هر در جا رعایت اصالت و استقلال و آزادی لازم است... در سیاست اشتباهات و انحرافها و خطاهای عمدی و غیرعمدی زیاد پیش میآید و ممکن است به پای دیانت نوشته شود یا عقاید را منجمد و متعصب کند... احزاب و رجال سیاسی نباید هیچگاه دیانت را وسیله یا ملعبه برنامه های سیاسی خود قرار دهند.... انتخاب متصدیان و طرز اداره کاری نیست که دیانت در آن نظر مستقیم داشته باشد و روحانیت بتواند در انتصاب ها و دستورالعملها به استناد مقام دینی خود دخالت نماید." (مجموعه آثار، ج۸)
تاکید بر حکومت دینی می شود عراق، می شود اکثر جوامع مسلمین، می شود خون خلق ریختن؛ می شود "جهانی تیره و بلا بر همگان چیره"
@kafaeealirezaa
702 views18:05