2022-06-21 18:27:10
شب زلزله
شب است و بازی جام جهانی
جوانان دور هم در شادمانی
شبی با تند بادی سرد و سنگین
به این شب نیست ماه را آسمانی
گروهی خفته اند بعد از علف چین
تو گویی خسته اند از زندگانی
به یک باره زمین لرزید و لرزید
همه جا زیر و رو شد ناگهانی
سکوتی سهمگین آمد به یک بار
تو گوئی مرده اند شهری به آنی
به تاریکی فرو رفته سراسر
جهان گویا ندارد نجم و ماهی
به ناگه ناله ها برخواست زهر جا
شنیدم شیون و ناله ، فغانی
یکی فریاد میزد کو برادر
یکی خواهر، پدر،مادر کجایی
یکی همسر،پسر،دخت و عروسش
یکی داماد را می جست به آهی
قیامت گشته گویا این جهان را
تو گویی نیست هیچ راه رهایی
همه غمگین و نالان، اشک ریزان
دریده جامه و افتان به راهی
به روز بعد دگر شهری نمانده
همه بی خانمان یک رنگ و خاکی
نشد غسلی نماییم آن عزیزان
کفن ساختیم پتویی یا عبائی
هنوزم زخم این لرزش برجاست
همه داریم به سینه داغ و آهی
نشاید نقل کرد هجر عزیزان
ندارد این جهان بر کس وفایی
وفا
سفر به عمارلوی گیلان
telegram.me/joinchat/BiSp2TwVQUeqfsOW__74_A
2.4K views15:27