2023-04-21 23:55:47
.
زن و شوهري با 9 بچه در ايستگاه اتوبوس منتظر بودند
که پيرمردي هم به آنها ملحق شد...
اتوبوس که آمد پر بود و فقط زن و 9 تا بچه تونستند سوار بشوند.
به همين خاطر شوهرو پيرمرد تصميم گرفتند پياده راه بيافتند...
بعد از مدتي آقاي شوهر از تق تق چوب پيرمرد عصباني شد و گفت:
چرا يه تيکه لاستيک سر اون لامصب نميزني؟! تق تقش منو ديوونه کرد...
پيرمرد جواب داد: اگه تو هم يه لاستيک سر اون لامصب ميذاشتي الان ما سوار اتوبوس بوديم !!! پس خفه شو زر نزن
🇯🇴🇮🇳 ↯
@joke_lip
2.9K views20:55