Get Mystery Box with random crypto!

《جنبشِ زبانِ پاک》

لوگوی کانال تلگرام jonbeshezabanepak — 《جنبشِ زبانِ پاک》 ج
لوگوی کانال تلگرام jonbeshezabanepak — 《جنبشِ زبانِ پاک》
آدرس کانال: @jonbeshezabanepak
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 1.98K
توضیحات از کانال

جنبشِ زبانِ پاک
زُدایشِ ۸بندواژه‌یِ تازی
دستورِ زبانِ پارسی به پارسی
پاینده ایران، پاینده زبانِ پارسی

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 72

2021-07-28 11:46:42 ۱۰ بُن‌واژه‌‌ی پارسی که کمتر شنیده‌اید:
(بخشِ نخست)

آژدَن، آژیدن:
۱-درشتی‌ها و برآمدگی‌های سوهان و سنگ آسیا و گل‌دوزی برجسته‌ی پارچه، رنگ‌ کردن:

یکی اسپ رهوار به زیر اندرش
لگامی به زر «آژده» بر سرش
فردوسی بزرگ

۲-خَلانیدن، فرو بردن چیزی نوک‌تیز در چیزی دیگر:
به داغی جگرشان کنی «آژده»
که بخشایش آرد برایشان دده
فردوسی بزرگ

زِ بس در چرم ایشان «آژده» تیر
تو گفتی پُر ز پَر گشتند نخچیر
فخر گرگانی-ویس و رامین

آشکوخیدن، شکوخیدن:
سکندری خوردن، از سر پنجه‌ی پا ناگهان لغریدن:
چون بگردد پای او از پای دار
«آشکوخیدن» بماند همچنان
رودکی

آشوردن، آشوریدن:
شوراندن، آمیختن، برهم زدن خواب کَسی.

آغاردن، آغاریدن:
خیساندن، تر نهادن، نم کردن، نرم شدن:
پولاد نرم کی شود و شیرین
گرچه در انگپینْش «بیاغاری»
ناسِرخسرو

آغازیدن:
آغاز کردن، ازسر گرفتن:
مرد مزدور اندر «آغازید» کار
پیش او دستان همی‌زد بی‌کیار
رودکی
(بی‌کیار، به چم با زرنگی)

آغالیدن:
برانگیزاندن، جنگ و آشوب بپا کردن:
«برآغالیدنش» استیز کردند
به کینه چون پلنگش تیز کردند
ابوشکور

(برآغالیدنِ چشم بر کَسی) یَنی (دریدن چشم بر کسی از روی خشم)، در این بند:
که با خشم چشم ار «برآغالدت»
به یک دم هم از دور بفتالدت
گرشاسپ‌نامه توسی-اسدی توسی
(بفتالدن، از جای بکَندن)

آکندن، آکنیدن، آگندن:
پُر کردن، انباشتن:
زمین را دل از تاختن گشت چاک
«بیاکند» کام نهنگان به خاک
گرشاسپ‌نامه-اسدی توسی

آلیزدن، آلیزیدن:
جفتک انداختن.

آماردن، آماریدن:
شمردن، بِشمار آوردن.

آماسیدن:
باد کردن.
(دنباله دارد)


تورج آریامنش


بن‌مایه‌های
واژه‌نامه‌ی دهخدا
واژه‌نامک


@jonbeshezabanepak
156 views08:46
باز کردن / نظر دهید
2021-07-26 13:20:13 درباره‌ی واژه‌های (دویست،سیسَد، پانسَد)

درود بر شما که زبان میهنی‌تان را پاس می‌دارید!

@jonbeshezabanepak
400 views10:20
باز کردن / نظر دهید
2021-07-26 11:57:10
نادرستی‌های زبان پارسی:
(بخش سی‌و‌یکم)

هومر آبرامیان


@jonbeshezabanepak
396 views08:57
باز کردن / نظر دهید
2021-07-25 20:20:30
#سخنان_بزرگان_به_پارسی
#رودکی


@jonbeshezabanepak
392 views17:20
باز کردن / نظر دهید
2021-07-25 19:11:35 ویژه‌برنامه - خوزستان تنها نیست


از واژگانِ اهریمنیِ ×اتنیک، خلق‌ها، ملت‌های ایران و ...× بهره نَبرید و آب به آسیاب دُژمَنِشان نریزید.

آورنده و گوینده: استاد هومر آبرامیان


[پرونده‌ی شنیداری]
گنجایش:کم
زمان: ۲۷:۵۰

@jonbeshezabanepak
401 views16:11
باز کردن / نظر دهید
2021-07-25 16:05:00
به فارسی
به پارسی

@jonbeshezabanepak
428 views13:05
باز کردن / نظر دهید
2021-07-25 11:47:59
از آنجایی که زبانِ نیرومندِ پارسی، زبانی‌ دانشیک است، برای همه‌ی دانش‌‌ها برابر دارد، هتا دانشِ رایشگری(ریاضی) و هندچک(هندسه).
(بخش ششم)


@jonbeshezabanepak
461 views08:47
باز کردن / نظر دهید
2021-07-24 19:30:00 هفت‌ خان_بخش ۶۲

《بِپا خیزید، بِپا خیزید، بِپا خیزید _ تهرانی‌ها، شیرازی‌ها، کُردها، آذرآبادگانی‌ها، گیلک‌ها، خراسانی‌ها، مازندرانی‌ها، کرمانی‌ها، سیستانی‌ها، بلوچ‌ها و ... چرا به یاری هم‌میهنانِ خوزستانی خود برنمی‌خیزید!!؟؟ - نگاهی کوتاه به «تولدی دیگر» نوشته‌ی زنده‌یاد شفا - تازیانِ مسلمان در جنگ جلولا، بیش از ۱۰۰‌هزار تَن از ایرانیان را کُشتند!》


آورنده و گوینده:استاد هومر آبرامیان


[پرونده‌ی شنیداری]
گنجایش:کم
زمان: ۴۲:۲۲


@jonbeshezabanepak
516 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2021-07-24 11:53:42 تو هم‌میهن کنون وختِ نبرد است
به پایان دادن این رنج و درد است

اگر خواهی شوی از بَند اکنون
رها و دلشگا، آزاد و گلگون

بِکُن زنده تو فرهنگِ نیاکان
بگو از جان و دل پاینده ایران


از هر تیره و هر نژادی که اَستیم، شایسته است بدانیم، زبان پیوندی و میهنیِ همه‌یِ ما ایرانیان، زبان پارسی است.

زبان کنونیِ ما 《پارسی》نیست، که 《فارسی》است.
این زبان را واژگانِ بیگانه بویژه واژگان (تازی-انگلیسی-تُرکیِ مغولی-فرانسه‌ای و ...) دربَر گرفته است.

اگر ما تازی نشدیم ، تنها چراییِ آن زبان پارسی است.
این زبان پیوند میانِ منِ بلوچ و شمایِ کُرد است.
پیوندِ میان شمایِ لُر و منِ گیلک است.
پیوندِ میانِ منِ خوزستانی و شمایِ تهرانی است.
پیوندِ میانِ منِ آذری و شمایِ تُرکَمن است.
و پیوند میانِ همه‌یِ ماست.
ولی امروز این زبان بیمار است، ما باید آن را به یاری هم درمان کنیم.
این شدنی نیست، مگر اینکه من و شما دست در دست هم دهیم و به یاری هم این زبان را از آلودگی‌ها بپالاییم.


هر ایرانی باید بداند، زمانی که سخن را با واژه‌یِ خوشبویِ 《درود》 می‌آغازد، بایسته است که دنباله تا پایان سخن او نیز پارسی باشد.

هر هفته ۱۰ واژه
برگرفته از 《واژه‌نامه‌‌یِ پارسی سره》:

[نشانه‌یِ ( ) واژگانِ بیگانه،
نشانه‌یِ ( ) واژگان پارسی]


بیگانه
پارسی

انعکاس یافتن
بازتابیدن

انفجار
ترکیدن، ترکش، تراکش، پکیدن، پکش، پُکش، پُکِش

انفراد
یگانه شدن، تنهایی، تک شدن

انفرادی
تنهایی، تکی

انفصال
گسستن، ناپیوستگی، گسستن، گسستگی، جدایی، جدا شدن

انفورماتیک
داده‌ورزی

انقباض
کاهش، فشردگی

انقراض
نابودی، سرنگونی، برچیدگی، برافتادن

انقضا
پایان

انقضاء
پایان

انقطاع
گسستن، وابریدگی، گسیختگی، گسست


@jonbeshezabanepak
483 views08:53
باز کردن / نظر دهید
2021-07-23 19:08:37 تو تهرانی و تو ای اسپهانی
تو شیرازی و ای مازندرانی

تو گیلک، آذری و کُردِ بی‌باک
لُر و کرمانی و یزدیِ دلپاک

بلوچ و بندری، پورِ خراسان
بدان ای جانِ من فرزندِ ایران

خَموشی اندر این ژرفایِ بیداد
که خوزستانِ ایران داد فریاد

بُوَد بی‌میهنی گَر تو نَخیزی
بِباید خونِ اهریمن بریزی

گَهِ هَمبستگی است و دِلیری
زِ میهن دیوَکان را گَردگیری

بُرون آ از سرایت، رو خیابان
همی‌ پُر کُن دِه و شهر و بیابان

گِرِه کُن مُشتِ خود، فریاد بَرکِش
بِشو خیزنده و پُرشور و سَرکِش

من و تو، ما شده‌ایم و همین بَس
نباشد جُز من و تو فریادرَس

اگر تا پای جان نَستوه مانیم
نترس و پایدار چون کوه مانیم

بِدان خورشیدِ آزادی بَرآید
شب اندوه و تاریکی سَرآید

سرایِش و خوانِش: تورج آریامنش

پاینده ایران

@jonbeshezabanepak
484 views16:08
باز کردن / نظر دهید