Get Mystery Box with random crypto!

ولی این تمام ماجرا نیست بلکه صرفاً آغاز است برای کانت، چرا که | کژ نگریستن

ولی این تمام ماجرا نیست بلکه صرفاً آغاز است برای کانت، چرا که از نظر کانت چیزی بیش از نمودهای صرف معرفت وجود دارد. کانت در درآمدش برنقد عقل محض می نویسد «من به همه ی آن معرفت هایی برچسب استعلایی می زنم که نه چندان در اشغال ابژه ها، بلکه بیشتر ناظر به روش معرفت ما از ابژه هاست. از این حیث که این حالت از معرفت باید به‌طور پیشینی امکان پذیر باشد».
استعلایی می تواند به معنای چیزی باشد که پیش از تجربه می آید و این چرخش استعلایی کانت است،این بینش که دید ما از جهان ضرورتاً با میانجیگری و وساطت بدست آمده و اینکه واقعیت فی نفسه هرگز نمی تواند مستقیما به دست آید برای کسی چون ژیژک ارزشی خطیر دارد.
کانت مورد تحسین ژیژک است به خاطر به تصویر کشیدن «تَرَک در عمارت هستی شناختی واقعیت» ارزیابی برآمده از برخی وجوه ذاتی فلسفه ی کانت،به ویژه،تقسیمی که او میان دو قلمرو متمایز واقعیت برقرار می‌کند، پدیداری [فنومنی] و [نومنی]-- و تفاوتی که در پیش اش می آید میان چیزها فی‌نفسه و چیزها آنگونه که بر ما پدیدار می شوند. حواسمان را مجهز به چیزی ناظر به جهان بیرون از خودمان می کنند ولی باید توجه کرد که نمی توان از این نتیجه گرفت که آنچه شهود میکنیم آگاهی ناب و نامشروطی است از هر آنچه باعث می شود حواس ما در وهله اول چیزی را تجربه کنند.
ذهن به امور پدیداری نظم می دهد، به جهان فیزیکی شناخت پذیر نموده ها با تغییر آن چه شهود میکند به وسیله مفاهیم واهمه، صُوَر تَفکر که کانت مقولات می نامد. چنین مقولاتی مثلاً مفاهیم جوهر و علت از حقیقتی از پیش مفروض برخوردارند، از نظر کانت بدون این صُور تفکر، جهان برای ما قابل فهم نیست،کانت می نویسد:«آنها به طور ضروری و پیشینی به اعیان تجربه ربط می یابند به این دلیل که صرفاً از طریق آن هاست که هر عینی، هر چیزی در تجربه، می تواند متعلق تفکر قرار گیرد».
کانت نتیجه می گیرد که هر ابژه ای که از طریق حواس با آن مواجه شده ایم باید علتی داشته باشد حتی اگر احیاناً در موردی خاص علتش ناشناخته باشد. چون این شرطی پیشینی است یک شرط استعلایی تجربه ی اعیان.این مقولات تفکر در اثنای فرآیند تجریدی و انتزاعی مبتنی بر تجارب ما ساخته نشده اند، بلکه به طور خود انگیخته به وسیله ی فاهمه مان ساخته شده اند آن ها انعکاس سرشت راستین اعیان نیستند، بلکه تاکید شان بر چیزی است که نزد ما می تواند یک عین(ابژه) در شمار آورده شود.
... ادامه دار است