Get Mystery Box with random crypto!

Aage Neils Bohr شاید لازم باشد در مورد این فیزیکدان بزرگ توض | کژ نگریستن

Aage Neils Bohr

شاید لازم باشد در مورد این فیزیکدان بزرگ توضیحاتی داده شود. « اگه نیلز بوهر » Aage Neils Bohr فیزیکدان دانمارکی از بنیانگذاران مکتب کپنهاگ و تنها کسی است که به انتقادات انیشتین، « پودولسکی » Podolsky و « روزن » Rosen در مورد این مکتب پاسخ گفته است. نوشته های او بسیار پیچیده و مبهم است. فیزیکدانان معتقدند که حرفهای او از چنان عمق و ظرافتی برخوردار است که درک آنها توسط بشر فانی غیرممکن است. وقتی کسی بوهر را درک نمی کند خودش را سرزنش می کند نه بوهر را.
« وایزاخر » Weisächer پس از صحبتی که با بوهر داشته است از خودش پرسیده که بوهر چه منظوری داشت؟ من از گفته های او چه چیز را باید استنباط کنم تا بتوانم نشان دهم که حق با او بوده است. توجه کنید که او از خود نمی پرسد که آیا حق با بوهر بوده است یا نه، بلکه می پرسد چگونه باید استدلال کرد تا حق به جانب او باشد! یکی از نکات اصلی منازعات تئوریک بوهر و همفکرانش از یک طرف و انیشتین و همفکرانش از طرف دیگر تعاریف متفاوتی بوده است که آنها از واقعیت و عینیت ارائه می دهند و در همین جاست که مراجعه به تئوری های ژک لکان برای حل و فصل این منازعه ضروری می گردد. 

انیشتین می گوید:‌ « جهان فیزیکی واقعی ( real ) است. اما نفس چنین اظهاری خودش به نظر من بی معناست. مثل اینکه کسی بگوید که جهان فیزیکی یک قوقولی قوقوست. چنین به نظر می رسد که واقع یک مقوله بی معنا و ذاتاً تهی است. » انیشتین معتقد به وجود یک واقعیت مستقل از مشاهده گر است. observer-independent reality . او معتقد است که جهان دو بار بر ما ظاهر نمی شود، یک بار آن طوری که هست و بار دیگر از خلال تعاریف تئوریک ما. او می گوید که دنیا فقط یک بار بر ما نمایان می شود آن هم از خلال بهترین تئوریهای علمی ما. خواهش می کنم توجه کنید که انیشتین نمی گوید از خلال بهترین تجربه های علمی ما، بلکه او می گوید از خلال بهترین تئوریهای علمی ما.
ایده تئوری فیزیکی به عنوان آینه ای از واقعیت بکلی برای انیشتین بیگانه بوده است. او می گوید: « فیزیکدان هیچ وقت نخواهد توانست تصویر خود را با مکانیسم واقعی مقایسه کند. او حتی امکان پذیری یا مفهوم چنین مقایسه ای را نیز نمی تواند تصور کند ». در مقابل بوهر و همفکرانش اعتقاد دارند که اصل مکملی به این معناست که دیگر ممکن نیست یک تعریف واحد، عینی و مستقل از مشاهده گر در فیزیک ارائه داد.
توجه کنید که اینجا کلمه عینی وارد صحنه می شود که در هیچ یک از گفته های انیشتین درباره « واقع » وجود نداشت.
بوهر و همفکرانش بر این نظرند که در قلمرو کوانتوم فقط دیدگاه های جزئی وجود دارند که همگی صحیح ولی در تضاد با یکدیگرند. این دیدگاهها بیان شده در ترتیب های تجربی متقابلاً انحصاری هستند. در بعضی از ترتیب ها یک الکترون به صورت موج عمل می کند و در بعضی دیگر به صورت ذره، جمع کردن این تصاویر جزئی در یک تصویر واحد غیرممکن است و صحبت از واقعیت فیزیکی به عنوان وجودی مستقل از عمل مشاهده بی معناست. توجه کنید که در این تعاریف صحبت از ترتیب های تجربی experimental arrangements است در حالی که انیشتین هیچگاه کلمه تجربه یا تجربی را به کار نمی برد.

« جان ویلر » John Wheeler یک مکالمه خیالی را بین فیزیکدان و کائنات به تصویر می کشد. « کائنات : من فضا و زمان را برای بودن تو در اختیارت قرار می دهم. قبل از اینکه من به وجود بیایم زمان و مکان نبود و با از بین رفتن من آنها از میان خواهند رفت. تو ذره ای بی اهمیت در کهکشانی بی اهمیتی بیش نیستی. فیزیکدان : بله، بسیار خوب کائنات، بدون تو من امکان وجود نداشتم. اما تو این منظومه بیکران، تو از مجموعه ای از پدیده ها تشکیل شده ای و هر یک از این پدیده ها بر یک عمل مشاهده موجودیت دارند. تو حتی نمی توانستی بدون یک عمل ابتدایی نظیر ثبت کردن من وجود داشته باشی ».
ادامه دارد...

@Kajhnegaristan