Get Mystery Box with random crypto!

Albert Einstein حق با کیست؟ چه کسی درست می گوید؟ انیشتین یا | کژ نگریستن

Albert Einstein

حق با کیست؟ چه کسی درست می گوید؟ انیشتین یا بوهر؟ آیا عقاید این دو واقعاً در تضاد با یکدیگرند یا اختلاف آنها فقط ناشی از یک تشتت در واژه شناسی است؟ آیا ‌آنچه را که این دو دانشمند از آن سخن می گویند اساساً دو چیز متفاوت نیست؟ در اینجاست که لکان به کمک ما می آید. برای لکان real و reality یعنی واقع و واقعیت دو مقوله متفاوت هستند. واقعیت مقوله ای مربوط به بعد تصویری است و حال آنکه واقع خودش یک بعد مستقل به همین نام است. واقع همان جهان واقع است و همانی است که انیشتین از آن سخن می گوید: مستقل از مشاهده گر، بی معنا و ذاتاً خالی، خالی از مفهوم. زیرا که معنا و مفهوم مقوله ای مربوط به بعد تصویری است و بعد واقع کاملاً خالی از معنا و مفهوم است و وجودش بی نیاز از مشاهده گر.
اما واقعیت یا همان بعد تصویری مقوله ای است عینی که در اثر تجربه و مشاهده به دست می آید و نمی تواند مستقل از مشاهده گر وجود داشته باشد. این همان کائناتی است که فیزیکدان مکالمه خیالی ویلر از آن سخن می گوید که بدون ما و بدون عمل مشاهده ما اصلاً وجود خارجی نمی داشت. از آنجایی که این بعد فقط از خلال وجود ما وجود دارد، همان طور که انیشتین ابراز کرده نمی تواند آیینه ای از جهان واقع باشد. بعد تصویری را می توان جهان روابط نامید.
« ورنر هایزنبرگ » Werner Heisenberg می گوید: « وقتی که ما از تصویر طبیعت که توسط علوم دقیقه ارائه می شود صحبت می کنیم، در واقع منظورمان تصویر طبیعت نیست بلکه بیشتر تصویر رابطه ما با طبیعت است ».
انیشتین می گوید، جهان دو بار بر ما ظاهر نمی شود و آن یک باری که بر ما ظاهر می شود از طریق بهترین تئوریهای علمی ماست. تئوریهای علمی ما نه در جهان واقع یا بعد واقع هستند و نه در واقعیت یا بعد تصویری، آنها فقط و فقط در بعد سمبولیک موجودیت دارند و به نظر انیشتین تنها در این بعد است که جهان بر ما ظاهر می شود. بعد سمبولیک بعد کلمه است، بعد سمبول است، بعدی است که تنها بر این موجود متکلم یعنی انسان گشوده است و بر او به عنوان یک مشاهده گر حاکم است.
« ویتکنشتاین » Wittgenstein می گوید: ما تلاش می کنیم که پاسخی برای معماها بیابیم. در حالی که خود این معماها محصول تلقی ما از زبان است..

Symbolic

Imaginary

Real

 جهان کلمه
کلمات
 حاکم بر مشاهده گر
 تعریف انیشتین

 جهان روابط
 واقعیت
 وابسته به مشاهده گر
 تعریف بوهر

 جهان واقع
 بی معنا و تهی
 مستقل از مشاهده گر
 تعریف انیشتین

در اینجا لازم است، دو مرتبه به این جمله اعجاب انگیز آقای دکتر قاسم زاده برگردیم: « تغییر یعنی تغییر در متافورها و بوجود آمدن متافورهای جدید ». این جمله نه تنها تعریف فرایند تغییر در انسانها از یک دیدگاه است بلکه تعریف مکانیسم پیشرفت در علم نیز هست. پیشرفت در علم یعنی اضافه شدن متافورهای جدید بر آنچه که قبلاً بوده است. به عقیده لکان هر شناختی نوعی بازشناخت است. بشر فقط چیزی را می شناسد که قبلاً نامیده شده است. کشف یعنی مرتبط کردن یک مدلول جدید به یک دال که قبلاً وجود داشته است و معمولاً این دال از یک شاخه دیگر علم و یا مقوله فلسفی و یا شعر و ادبیات به عاریت گرفته می شود. این کار یعنی همان به وجود آوردن متافورهای جدید. یعنی دالی که قبلاً در ارتباط با یک مدلول دیگر بود
‌حالا در ارتباط با یک مدلول جدید قرار می گیرد.
ادامه دارد...

@Kajhnegaristan