انقلاب و غذا پیش از انقلاب کوبا، برنامهای از تلویزیون پخش م | Karkhoone | کارخونه
انقلاب و غذا
پیش از انقلاب کوبا، برنامهای از تلویزیون پخش میشد که در آن خانمی به نام نیتزا ویلاپول به کوباییها آموزش آشپزی میداد، آن وسط مسطها هم کالاهای آمریکایی تبلیغ میکرد. بعد از انقلاب، همه منتظر تعطیلی برنامه بودند که ناگهان معلوم میشود کماندانتهی مهربانیها، حضرت فیدل، به این برنامه علاقهمند است و از همین رو پخش برنامه ادامه پیدا کرد، البته نیتزا باید قبول میکرد که برنامهاش در خدمت انقلاب باشد! او هم قبول کرد. چه اتفاقی افتاد؟ ساده است، در بازار چیزی جز سیب زمینی پیدا نمیشود؟ نیتزا به شما یاد میدهد با سیب زمینی غذاهای خوشمزه بپزید. برنامهی بعدی باز هم سیب زمینی و باز هم سیب زمینی و باز هم سیب زمینی اما خوبی انقلاب این است که همیشه در حال پیشرفت است و مثلاً مردم کوبا، کشوری که مردمش پیش از انقلاب بیشتر استیک میخوردند تا لبنیات، دیگر گوشت نداشتند اما در اینجا هم خانم نیتزا به داد انقلاب رسید و گفت امروز میخواهم به شما یاد بدهم چطور بدون گوشت استیک درست کنید! درست خواندید! استیکِ بدون گوشت! مواد لازم، گریپ فروت! بله، گریپ فروت را توی مواد میخوابانید و بعد مثل استیک درست میکنید!
وضع غذا و خوردوخوراک از موضوعات اصلی جوکهای کشورهای انقلابی بوده است، مثلاً این جوک کوبایی را داشته باشید:
- سه دستاورد انقلاب؟ + آموزش، بهداشت و ورزش. - سه ناکامیاش؟ + صبحانه، ناهار، شام.
یا این یکی را که مردم شوروی میگفتند: - آقا گوشت ندارید؟ + اشتباه اومدید، ما اینجا ماهی نداریم، قصابی اون طرف خیابونه، اونجا گوشت ندارند.
اما این یکی جوک نیست، یکی از اهالی کامبوج در مصاحبهای میگفت در یکی از جلسات خودانتقادی، مردی اعتراف میکند یک بار که خیلی گرسنه بوده، یک بلال چیده و خورده است. واکنشها؟ لابد ضدانقلاب است که گرسنهاش شده! چه اتفاقی افتاد؟ دیگر پیدایش نشد، به عبارتی مرد!