مرغداری در یک اقتصاد آزاد چگونه است؟ در یک اقتصاد آزاد: ۱. قی | Karkhoone | کارخونه
مرغداری در یک اقتصاد آزاد چگونه است؟
در یک اقتصاد آزاد: ۱. قیمتگذاری و بطور کلی چرندیاتی از قبیل "قیمت عادلانه" که دولت متولی آن باشد وجود ندارد. قیمت با مشارکت همه کنشگران بازار و در یک فرایند پویا با بده-بستان آزادانه کشف میشود. در فرایند تولید، به مرور کسانی که نمیتوانند به قیمت بازار تولید کنند، جای خود را به آنهایی میدهند که بتوانند ارزانتر از قیمت بازار تولید کنند. این باعث میشود فرایند تولید، توزیع و مصرف در طول زمان به سوی بهینهترین شکل ممکن میل کند. (اگرچه هیچوقت بهینهترین حالت محقق نمیشود)
۲. بسیار بعید است مرغ تخمگذار در یک اقتصاد آزاد، اتحادیه داشته باشد که لازم باشد تولیدکنندگان و صاحبان مرغ تخمگذار زیر نظر آن فعالیت کنند (پروانه کسب بگیرند، سهمیه داشته باشند، دور هم وام ارزان بگیرند،...).
۳. "سامانه بازارگاه" که تولیدکنندگان بخواهند نهاده با قیمت یارانهای از آن خریداری کنند وجود ندارد. اینطور نیست که همه تولیدکنندگان یک صنف سر یک سفره رانتی نشسته باشند و با تکاندن آن به خاک سیاه بنشینند. درمقابل کسی هم نیست که به خاطر دریافت نهاده یا وام ارزان قیمت محصولات را به آنها تحمیل کند و باعث شود متضرر شوند.
۴. ارز ترجیحی به کسی پرداخت نمیشود که با حذف آن متضرر شود. تولیدکنندگان در بستر انواع و اقسام رانت و یارانه و فساد و زدوبند رشد نکرده اند. آنها که کارآمد نیستند، نیاز مصرفکننده را به درستی تشخیص نمیدهند، کالای بیکیفیت تولید میکنند، درست آینده را نمیبینند و مرتکب اشتباه میشوند، به زودی تنبیه و حتی حذف میشوند. در بلندمدت آنهایی که شمّ اقتصادی قوی دارند و بیش از همه کارایی دارند، بیش از همه عمر میکنند و رشد میکنند. به همین خاطر هم با هر بادی نمیلرزند و مردم میتوانند خیالشان راحت باشد که با اتفاقات غیرمترقبه قحطی بیخ گوششان نیست.
۵. نهاده یا هر مادهی اولیهای به یکباره کمیاب یا نایاب نمیشود، مگر در شرایط بسیار استثنائی که خارج از کنترل فعالان بازار است. چرا که تولیدکنندهها تا جایی که ممکن است تمام ریسکهای محتمل را درنظر میگیرند و چارهای برای آن میاندیشند، چون حیاتشان در گرو این تیزبینیست و برای روز مبادا و شرایط دشوار چشم انتظار دولت نیستند. به علاوه، هر فرد تاجرمسلک باهوشی میتواند شرایط خاص را بسنجد و برای آن تدبیری بیندیشد، تا در آن شرایط خاص بتواند با برآورده کردن نیاز دیگران سود بدست آورد. این فرایند در طول زمان تمام کاستیهایی که در بازار وجود دارد را تا جایی که ممکن است پوشش میدهد؛ یک فرایند بلوغ مداوم که هیچوقت متوقف نمیشود.
۶. عوارض صادرات و تعرفه واردات وجود ندارد، همانطور که مشوق صادرات و واردات وجود ندارد. کسی که کالایی تولید میکند، این حق را خواهد داشت که به هرجا که نیاز بود آن را بفروشد و با ارز حاصل از آن هر کاری که مایل بود انجام دهد؛ از جمله اینکه جنس ارزان خارجی را در اختیار مصرفکننده قرار دهد و با افزایش رفاه مصرف کننده، خود هم منفعت بیشتری ببرد.
۷. در اقتصاد آزاد تسهیلات مرغی و انواع و اقسام رانت اینچنینی با شرایط خاص از جیب مردم به کسی تعلق نمیگیرد. مرغداران آنقدر به رانت مرغی عادت نمیکنند که تازه بخواهند از وام با نرخ بهره حدود منفی ۲۰ درصد ناراضی هم باشند و درخواست وام بیشتر با سود کمتر کنند.
۸. واحد پول با چاپ بیرویه و توزیع انواع و اقسام رانت از این طریق، بی ارزش نمیشود. دولت از جیب مردم به هر مقدار که بخواهد هزینه نمیکند و به اموال آنها ازطریق بیارزش کردن پول دستبرد نمیزند. بنابراین نیازی نیست مردم نگران تورم و گرانی و از دست رفتن قدرت خرید خود باشند. برعکس، به مرور زمان با پیشرفت فناوری و بهبود فرایند تولید کالاها ارزان و ارزانتر میشوند.
۹. در بازار آزاد، تحریم وجود ندارد. تحریم تجارت آزادانه را محدود میکند و از راههای متعدد در اقتصاد اختلال ایجاد میکند. نااطمینانی ناشی از بیثباتی و تنشهای سیاسی و محدودیتهای اقتصادی نابودگر فرایند تشکیل سرمایه و درنتیجه تولید است. بازار آزاد هیچ تقصیری درقبال این اختلالات ندارد.
۱۰. در بازار آزاد مالکیت تعریفشده است، هر شخص و یا واحد اقتصادی مسئول عملکرد خودش است و هیچکس به اجبار با دیگران بده-بستان یا شراکتی ندارد. اینطور نیست که خوانی گسترده باشد و هرکس به تناسب قدرت و نفوذ سیاسی، درجه خلوص، نقطه ذوب، التزام و تعهد به ایدئولوژی، سابقه انقلابی، پشتوانه فامیلی و یا مهارت در چاپلوسی و مجیزگویی بتواند از آن بهرهمند شود. و در نهایت مشخص نباشد دست چه کسی در جیب چه کسی است.