فصل جنون! در تکلیف خلائق هنگام رمیدن بازارهای مالی نظر به این | Karkhoone | کارخونه
فصل جنون! در تکلیف خلائق هنگام رمیدن بازارهای مالی
نظر به این که مجددا بازارهای مالی در حال یورتمه رفتن بر اعصاب مبارک عامهی مردمان هستند و برخی خواص را چهار نعل به سمت ثروتهای کلان رهنمون میشوند، گفتیم بد نیست مروری کنیم بر توصیههای مختصرمان در این حوزه. ما بلد نیستیم سیگنال ارسال کنیم! اصلا کلاس کارمان فرق میکند! چند توصیهی اساسی را از ویدیوهای فرنگی زیرنویس کردهایم و تقدیم نگاه پر مهرتان نمودیم! خلاصهی داستان این چند قسمت را در این جا برایتان بازگو میکنم. اما دیدنشان هم قطعا خالی از لطف نیست. اما کلا مهمترین توصیه این است که دامن از دست ندهید! تا جای ممکن آرامش خودتان را حفظ کنید و تلاش کنید منطقی، و نه از سر احساس تصمیم بگیرید.
اولا این توصیهها قرار نیست شما را یک شبه پولدار کند. تنها کاربردش این است که جنبهی مالی زندگیتان را با دقت بیشتری طراحی کنید و به امید خدا اتفاقات ناجور را با بسامد و شدت کمتری تجربه کنید. پول بیزبان را دست هر کس و ناکسی ندهید! حتی اگر یک صندوق سرمایهگذاری در سهام خیلی خفن آمریکایی باشد! اولا اینها خیلی وقتها نسبت به متوسط بازار مزیتی ندارند، ثانیا کلی جیب مبارک شما را بابت مدیریت اموالتان سبک میکنند! در تکمیل این حرفها باید گفت که خودتان هم نکنید آقا! خودتان هم اگر کارتان این نیست، اگر قرار نیست شغلتان ارزیابی سهام و این جور چیزها باشد، بیخیال داستان شوید و راسا وارد گود نشوید. مهمترین کاری که باید بکنید متنوع کردن سرمایهگذاریهاتان است. مثلا در صنایع مختلف و حتی در کشورهای مختلف. خلاصهی این توصیه شد صندوقهای شاخص. یعنی یک صندوقی که داراییهایش را با معیار مشخصی، مثل شاخص بورس تنظیم میکند و به همین دلیل کارمزد اندکی میگیرد. حالا ما ایرانیها دستمان از همه جا کوتاه است! کشورهای مختلف در دسترس خیلیهامان نیست. اما میشود همین توصیه را در حد بسیار خوبی انجام داد. کسی که تمام زندگیاش را میفروشد و میگذارد در یک سهم، خب ایشان ...، خیلی دل بزرگی دارد! از این کارها نکنید! در آخر هم باید تاکید کرد بر این مطلب که سعی نکنید روی دست بازار دست بلند کنید! درست است که ناکاراییهای در بازار وجود دارد، اما پول زیاد و هوش بالای این پول به سرعت این موقعیتها را پیدا میکند و تهش را در میآورد.
حالا شاید بپرسید تهش پولم را کجا بگذارم؟ اما مخلص کلام را، أن هم به صورت بومیسازی شده، اگر بخواید، این است که : «پول» به معنی ریال اسکناس و یا در بانک را برای سرمایهگذاری بلند مدت نگه ندارید. یعنی در سن ۳۰ سالگی برای بازنشستگیتان، در بانک سپردهی بلند مدت نگه ندارید. مگر کسر کوچکی از کل سرمایهتان و آن هم در مواقعی خاص. بدیهی است که برای زندگی نیاز دارید پول خرج کنید! پس باید به اندازهی مخارج جاری و همچنین مقداری برای اتفاقات خاص و مواقع اضطرار پول و پله در دست و بالتان باشد! بقیهی داستان را در داراییهای مختلف پخش کنید! متناسب با ریسکهاشان. شما را به خدا! یک موقع شور برتان ندارد و مثل مشنگها تمام زار و زندگی را در بیتکوین و اتر و ... به عقد و نکاح ملت درآورید! سهام که دم دست هست. همان طور که آمد بهتر است یک صندوق فاخر با کارمزد نازل پیدا کنید و پول را آن جا بگذارید. متاسفانه در ایران یک راه پخش کردن سرمایه، خرید دلار است و طلا. در حالت عادی کمی ابلهانه است! طلا بخری که چه؟ کارخانه میسازد که پولت را بیشتر کند؟! اما نه! برای ما ابزاری کارآمد است. دلار هم به همین منوال. اگر تورم ما ۴۰ درصد است تورم دلار حالا ۸ درصد است. با صد تاسف زمین و کالاهای بادوامی چون خودرو هم از سر ناچاری شدهاند ابزار حفظ ارزش و فرار از تورم.
عناوین را شما بهتر از من بلدید. به جای تلاش مذبوحانه برای سیگنال بورسی گرفتن، یا حداقل به جای بخشی از آن، میشود یک حساب و کتابی کرد و یک سبد سرمایهی معقول از انواع داراییهایی که در دسترس است طراحی کرد. حالا زمین خریدن سخت است؟ من باب اکل میته سهام یک شرکتی را بخرید که زمین داشته باشد! سکه گران است و نمیشود به تعداد خرید؟ جهنم و ضرر! همین صندوقهای طلا و سکه و کوفت و زهر مار فعلا بهتر از هیچی است! خلاصه که در این اوضاع ناجور سعی کنید تا میشود ریسک کاهش شدید ارزش اموالتان را به حداقل برسانید.
به امید روزی که این حرفها را در مدرسهها به نوجوانان آموزش دهند، نه این که ما با غم و غصه بگوییم و بشنویم!