Get Mystery Box with random crypto!

آیا در اقتصاد بسته و دستوری انتقال تکنولوژی از وزارت دفاع به | Karkhoone | کارخونه

آیا در اقتصاد بسته و دستوری انتقال تکنولوژی از وزارت دفاع به سایر صنایع امکان پذیر است؟

| بیژن اشتری

در میان خبرها دیدم، آقای رییسی در دیدار با مدیران وزارت دفاع گفته است:"انتقال تکنولوژی و کار فن آورانه از وزارت دفاع به سایر صنایع کشور اجرایی شود."

شوروی زمانی به تولید و ساخت اتومبیل لادا روی آورد که با ماهواره اسپوتنیک خود فضا را فتح کرده و با سیستم های موشکی‌اش حرف اول را در جهان تسلیحات میزد.
اما عجیب آنکه کشوری که نام ابرقدرت را یدک میکشید، مزخرف‌ترین اتومبیل‌های سواری را میساخت و مردمش برای به دست آوردن هر کالایِ مصرفی دیگری در مضیقه بودند.
مشکل چه بود؟ چرا کشوری با آن همه دانشمند برنده جایزه نوبل، با آن مغزهای علمی، و با آن همه منابع طبیعی، انسانی و مادی نمی توانست اتومبیلی بسازد که توان رقابت با تولیداتِ سرمایه‌داری را داشته باشد؟جواب به نظرم ساده است.

موقعی که اقتصاد بسته و دستوری باشد، صنعت را از حرکت به جلو باز میدارد. در کشورهای اقتدارگرا اقتصاد بیش از آن که در خدمت مردم و نیازهای روزمره آنها باشد در خدمت اهداف سیاسی حاکمان است و به حفظ و تداوم قدرت آنها خدمت میکند و منابع مالی به جای جاری شدن به سوی صنایع تولید کننده کالاهای مصرفی به سمت صنایع غیرمصرفی هدایت میشود؛
نمونه‌اش صرف سی میلیارد دلار منابع مالی ایران در صنایع اتمی و یا مصرف میلیاردها روبل در صنایع فضایی شوروی.

حکومت اقتدارگرا در عرصه اقتصاد دنبال انحصار و نابود کردن رقابت است.
حکومت از صنایع و اقتصاد کشور در درجه اول فرمانبری از برنامه‌هایی را میخواهد که نه بر اساس قوانین طبیعی بازار آزاد که بر اساس خدماتشان به اهداف سیاسی حکومت طراحی و به آنها ابلاغ شده.
در نظام اقتدارگرا، ایده های دستوری میتواند به هر روندی که نشانی از رونق اقتصادی و صنعتی در آن باشد پایان دهد.

مائو دو بار با ایده‌ تحول کشاورزی از طریق صنعت، موجب توقف رشد اقتصادی چین در دهه های پایانی حکومتش شد. چنین ممالکی به هیچ قشری اجازه رشد نمیدهند .

قدرتِ ابداع و نوآوری که موتور محرکه رشد صنعتی است در محیط بسته رو به ضعف میگذارد.
تحت اقتصاددولتی رابطه طبیعی میان مشتری و صنعتکار مختل میشود و میل و اولویت مشتری به هیچ انگاشته میشود. بخش خصوصی از ترس نقض حق مالکیت خصوصی اش جرئت ورود به عرصه تولید را ندارد.

صنعتکاران به هیچگونه آمار اقتصادی و صنعتی، که برای کار خود به آن نیاز ضروری دارند،دسترسی ندارند. کارخانه های اتومبیل سازی و فولاد سازی به جای خدمت به نیازهای مردم در واقع محملی هستند برای خدمت به سیستم حامی پروری.

بنابراین می‌توان موشک نقطه زن ساخت اما نمیتوان یک ماشین استاندارد که در هر صد کیلومتر پنج لیتر بنزین بسوزاند، تولید کرد.

@karkhone