Get Mystery Box with random crypto!

ژینا امینی مانند بسیاری دیگر از هموطنانمان قربانی غیاب نهادهای | 📶درسگفتارهای جامعه شناسی

ژینا امینی مانند بسیاری دیگر از هموطنانمان قربانی غیاب نهادهای مدنی پاسدار حقوق و منافعش شد و این داستان در فقدان نهادهای مدنی مؤثر و مستقل از حاکمیت همچنان ادامه خواهد یافت و هر کدام از ما باید منتظر فاجعهای این چنین برای خود و اطرافیانمان باشیم.
     ساختارها انتزاعیاند و فهم آنها دشوار. بنیان بقای ساختارها بر نمادها و روایتهایی استوار است که از سوی صاحبان قدرت(خرد یا کلان) به صورت مستمر تولید و بازتولید میشود. تجربهی بسیاری از جوامع رشد یافته نشان میدهد که عاملان اجتماعی میتوانند طی فرایندهایی نهاد آفرین سکان ساختارها را در جهت بالاترین سود برای اکثریت جامعه و حتی اقلیتهای هویتی در دست بگیرند.
     حجاب پیش از انقلاب مقولهای عرفی-دینی بود که زنان متناسب با سن و پایگاه اجتماعی-اقتصادی به آن گرایش داشتند؛ پس از انقلاب حجاب به پدیدهای سیاسی-دینی تبدیل شد و به صورت نمادی برای نمایش اسلامیت حاکمیت در آمد.
      با دقت در تصاویر منتشر شده از خاکسپاری ژینا امینی نکات جامعهشناختی فراوانی خودنمایی میکنند که نیازمند سالها تحلیل و بررسی است؛ در این مقال به تحلیل سه نما از این تصاویر پرداخته میشود:
     در یکی از ویدیوهای منتشر شده در فضای مجازی، خانمی از وابستگان متوفی، با حجاب عرفی بر سر مزار ژینا مویه و زاری میکند، تصویری پارادوکسیکال از واقعه! دیگری بزرگِ لاکانی(زبان) از طریق زنِ عزادار با جامعه سخن میگوید: «ژینا حجابش ایرادی نداشت» و به تعبیری دیگر حجاب ایرادی ندارد! در این نما شاهد همدستی پنهان قربانی و قربانیکنندهایم.
     در نمای دیگری از مراسم خاکسپاری ژینا، گروهی از زنان با برداشتن روسری در برابر دیگری بزرگ(نظام زبانی سنتی) شورش میکنند، به نظر میرسد این حرکت در تقابل با قربانی کننده و در جهت نجات از دست ساختار اجتماعی-تاریخی به وقوع پیوسته است.
      در ویدئویی دیگر که در فضای مجازی منتشر گردید، شاهد  اعتراض مردی از بستگان متوفاییم که به روحانی حاضر در مراسم در حین خواندن نماز میّت اعتراض میکند، پایینترین لایههای نهاد دین که پیش از این با احترام مورد پذیرش جامعه بود آماج حملات مردم عادی گردید. پرفورمنس و اجرایی اعتراضی و نمادین که در تاریخ اجتماعی ایران کم سابقه است: تلاش برای باز ستاندن و رهایی جسد(بدن) از دست ساختار.
     با در کنار هم چیدن این نماها از مراسم خاکسپاری ژینا، تقابل شدید میان نمادها را شاهدیم؛ تقابلی که در یک طرف آن حاکمیتی وجود دارد که به کمک منابعی که در اختیار دارد نهاد سازی و نماد پردازی میکند و جامعه را با تورم و مازاد نهادها و نمادهایش آزار میدهد و در دیگر سو جامعهی مدنیِ بدون نهادی آفریده شده است که با فقر نهادهای مدنی در حال استخراج نماد از کنشهای پراکنده است و بدین سان در غیاب نهادهای مدنی تأثیرگذار، جنگ نمادها ادامه خواهد یافت و انسانهای دیگری را در کام کشندهاش خواهد بلعید.

@kavosh_garan