Get Mystery Box with random crypto!

۱۱. پهن کردن چتر تقدس بر سر نظام سیاسی و حاکمان، یکی دیگر از ا | 📶درسگفتارهای جامعه شناسی

۱۱. پهن کردن چتر تقدس بر سر نظام سیاسی و حاکمان، یکی دیگر از اشتباهات بنیادینی بود که هیچگاه ترمیم نشد. چه آنهایی که این چتر را باز کردند و چه توده‌ی مردمی که در ابتدا آن را پذیرفتند، نمی‌دانستند حکومت، دستاورد بشری است و حاکمان نیز انسان‌هایی هستند که ممکن است به انواع خطاها آلوده باشند. چنین اشتباهی بود که دست‌کم سبب دو نتیجه‌ی زیانبار گردید: اولا، سیستم و صاحبان قدرت را از دایره‌ی نقد بیرون برد و لباسی آسمانی بر قامت شان دوخت. وقتی نظام سیاسی مقدس شد، نمی‌توان از کاستی‌هایش سخن گفت و هنگامی که اربابان قدرت، مشروعیت خود را نه از سوی زمین که از آسمان دانستند، مسلم است که خود را پاسخگو به جامعه و مردم نمی‌دانند. ثانیا، تقدس سیسم و حاکمان، به این جا ختم شد که از مردم، اطاعت مطلق و ارادت‌ورزی‌های بی‌چون و چرا، طلب شد. رابطه‌ایی این چنینی نه برمدار عقلانیت سیاسی که بر پایه‌ی ارتباطی شخصی و مقلدانه بنیان گذاشته شد.
۱۲. از جمله‌ی خطاها و اشتباهات بزرگ این بود که انقلابی رخ می‌داد که فاقد ایده و تئوری کانونی و محوری بود. جامعه‌ای که مسئله‌هایش را نمی‌شناخت و مهمتر این که نمی‌دانست قرار است بر زمین سوخته‌ی نظام سرنگون شده، کدام نظام، با چه ویژگی و با کدام ایده‌هایی مستقر شود. ایده‌ی مشترک و مورد وفاقی وجود نداشت. مردم به اشتباه فکر می‌کردند رهبران شان صاحب ایده و نظریه برای مدیریت سیاسی هستند. آنان کارآزموده نبودند و جهان امروز را نیز آن چنان که باید، نمی‌شناختند.
مؤخره:
اینک پس از ۳۸ سال پس از رخداد انقلاب در ایران، و برای درس‌آموزی از آن واقعه‌ی سیاسی نیاز داریم سه چیز را جایگزین سه چیز دیگر بکنیم:
اولا، ادبیات فروپاشی را جایگزین ادبیات نفرت کنیم. این سخن بدان معنا است که به جای تلاش ناموفق برای تولید و باز تولید نفرت نسبت به نظام پیشین، به موضوع فروپاشی آن نظام بپردازیم. و این پرسش را مطرح کنیم که چرا نظام مستقر پهلوی فرو ریخت؟ و پرسشی عمومی‌تر این که، چه می‌شود که ارکان یک نظام، اساسا سست می‌شود؟ علل فروپاشی نظام مستقر سیاسی چیست و نقاط آسیب و بحرانی کدام است؟
ثانیا، به جای ادبیات تجلیل، باید به ادبیات تحلیل پرداخت. انقلاب ایران، توسط دستگاه رسمی دایما مورد تجلیل و بزرگداشت قرار می‌گیرد. در حالی که بیش از تجلیل به نقد انقلاب، آشکار محتاج سخن گفتن در باره‌ی اشتباهات و خطاها هستیم.
ثالثا، به جای پرداختن به عاملان و کنشگران انقلاب، باید عمل و کنش‌ها مورد دقت‌ورزی قرار گیرد. نقد کنش و یافتن خطاها می‌تواند به ما کمک کند که بفهمیم کار از کجا خراب شد و چرا آن گونه که باید، نشد. اما زمانی که صرفا به عاملان پرداخته می‌شود، راهی برای آینده باز نمی‌کند و چیزی جز کدورت و نفرت نتیجه‌ای به بار نخواهد آورد.
گفتگو در باب اشتباهات، نه برای محاکمه‌ی پیشنیان و یا ایجاد نفرت، بلکه برای آن است که دریابیم راه برون رفت از بن‌بست‌ها کجا است. اگاهی از خطاها و اشتباهات، به ما می‌گوید، اگر قرار است کاری صورت گیرد، الزاما باید از اصلاح همین اشتباهات گذر کند. از شناخت اشتباهات است که متوجه می‌شویم در کدام بیراهه گم شده‌ایم. و این درس کمی نیست کجا اشتباه کردیم و کار از کجا خراب شد؟

علی زمانیان – کانال خرد منتقد

از: ایران امروز خرداد ۳, ۱۳۹۷
@kavosh_garan