Get Mystery Box with random crypto!

همستر:  انگشتان بی‌صاحب ارسطو میگفت«کشاورزی و باغداری شغلهای | 📶درسگفتارهای جامعه شناسی

همستر:  انگشتان بی‌صاحب

ارسطو میگفت«کشاورزی و باغداری شغلهای بسیار لذتبخشی برای افراد هستند زیرا در این شغلها تولد و مرگ و همچنین فرایند زندگی(گیاهان و میوه ها) را میشناسند. دامداران با توجه به سرو کار داشتن آنها با حیوانات، انسانهای بسیار شجاعی هستند و حتی معتقد بود مدیریت یک جامعه جمهوریخواه(همان دموکراسیخواه) بهتر است بر عهده این سه صنف باشد». آنان(کشاورز، دامدار و باغبان) تمامی اعضای بدنشان(دست، پا، سر، ذهن و ...) کار میکند و بدن متوازن و هماهنگ بود.


در جهان مدرن این بدن تکه تکه شد، تنها تکه ای از بدن مشغول کار میشود. کارگری در کارخانه صبح تا شب روی صندلی مینشیند و فقط پیچ را سفت میکند. کارمندی صبح تا شب با انگشتش فقط دکمه کامپیوتر را برای عبور مسافران میزند و ... بر همین اساس بدن در جامعه مدرن تکه تکه شد. تکه هایی از آن بیمصرف شد و تکه هایی از آن از فرط کاری به زودی فرسوده شد.

اما این تکه تکه شدن به اوج خود رسید به طوری که انگشتان نیز از هم فاصله گرفتند. در دنیای سنتی انگشت به ندرت به تنهایی به کار میرفت و حتی انگشت به تنهایی، بیشتر معنای منفی داشت داشت(مثل انگولک کردن، انگشت در بینی یا حتی صورت و...) و انگشتان در هماهنگ با هم معمولاً کاری را انجام میدادند.  اوج جهان مدرن، میتوان اوج فشار بر انگشتان نامید و آغاز این فشار، در سال ۱۸۸۸ توسط کداک برای تبلیغ دوربین براونی بود که نوشته بودند «با یک انگشت فشار بده، بقیه اش با ما».

با همه گیر شدن سواد نوشتن، انگشت درگیر شد. با اختراع کامپیوتر و موبایل نیز فشار بر انگشتان تشدید شد. امروزه دیگر  همه چیز حول انگشت میچرخد: انگشتر ازدواج، انتخابات، ازدواج، وام، خرید و فروشها، انوع شغلها از جمله بانکداری، بیمه گری و ...

هر فشاری که بر انگشت وارد میکنید چیزی را تأیید یا رد میکنید. مثلاً با فشار دادن انگشتتان بر ضمانت نامه، تأیید میکنید که ضامن کسی شده اید، یا وقتی لایک میکنید یعنی تأیید میکنید و ...

ولی با وجود اینکه در جهان مدرن هر روز بیشتر انگشتان ما تحت فشار کاری(بخصوص برای تأیید) بوده است و از سایر قسمتهای بدن بیشتر استثمار شده است، یعنی تحت حاکمیت ذهن و سایر اعضای بدن قرار میگیرد. ولی در «همستر» دیگر انگشتان عضو بدن نیستند، زیرا اصلا ارتباطی با ذهن و سایر اعضاء ندارند گویی انگشتان یتیم شده اند که از بدن جدا شده اند یا گویی ما اضافی هستیم.


انگشتان دقیقا زمانی شروع به کار میکند که تفکر و اندیشه می ایستد. پس بیروح میشوند. لذا انگشتان "همستری" سرگردان رویِ صفحه موبایل رها شده است و بی‌حس و بی اختیار است، مچاله شده و بر خود لولیده است. هرز شده و اقتدار ندارد.

ریتم بیش از حد یکنواخت و طوطی وار انگشتان بر روی موبایل، به معنای سرکوب کل لذتها، شجاعتها و اندیشیدن هاست که زمانی با باغداری و ... کسب میشد.

انسان همستری، انسانی است مدام با انگشتش «تأیید میزند» ولی چرایی و چگونگی آن نمیفهمد بلکه الوده به ریتم "تأیید  کردن" با انگشتان است. چنین انسانی زندگی را باخته است.

سردار فتوحی

@kavosh_garan