#دارایصحنههایبازوفولهات! شورتِ قرمزِ توریم رو پایین ک | محافظ رنگارنگ
#دارایصحنههایبازوفولهات!
شورتِ قرمزِ توریم رو پایین کشید و بادیدنش با #شهوت گفت:بخواب رو #تخت پاهاتو باز کن!
طبق دستورش روی تخت #دراز کشیدم و به سمتم اومد.
لای پامو #باز کردم که سرشو بین #پاهام برد و شروع کرد به #لیسیدن که #آهی کشیدم.
سرش رو بالا آورد و تو چشام خیره شد و گفت:-صدای نالههاتُ بشنوم توله!
با ترس سر تکون دادم چون میدونستم #پیروی نکردن از کاراش چه #تنبیه سختی داره!
از بالا تا پایین رو تند تند #لیس میزد
#سینه هامُ تو #مشتش گرفت و گفت:آمادهای فاحشه!
با ترس بهش خیره شدم که از جاش بلند شد و #خیمه زد رو بدنِ سفیدم.
خواستم جیغ بزنم و اعتراض کنم که دستشُ روی #لبم کشید و گفت:
-اگه میخوای #سرپیچی کنی بگو اینسری با #سگام تنبیهت کنم!
نه #قربانی زمزمه کردم که #لباش رو روی لبام گذاشت.
خودشو بین پام #تنظیم کرد و یک دفعه داخلم #کرد که #جیغ فرابنفشی کشیدم که در اتاق باز شد و...!
https://t.me/+S6eMTgo90r05MDQ0