#310 نمی دونم چقدر خوابیده بودم که با سروصدای آژیر پلیس از خو | محافظ خان زاده هات

#310 نمی دونم چقدر خوابیده بودم که با سروصدای آژیر پلیس از خواب پریدم و چشم باز کردم. دستی به چشم هام کشیدم و لب زدم: - باز چه خبر شده؟ به طرف پنجره رفتم باز کردمش و نگاهی به بیرون انداختم و فردین رو دیدم که دارن بهش دست بند میزنن. متعجب از خودم پرسیدم:…