بدین صورت، انقلاب، اکثر تفاوتهای اجتماعیِ اجتنابناپذیر را به | خرد منتقد
بدین صورت، انقلاب، اکثر تفاوتهای اجتماعیِ اجتنابناپذیر را به "مسئلهی بعضا حاد اجتماعی"، تبدیل کرد. تفاوتهایی که در میان همهی ساکنان روی زمین به نحو طبیعی وجود دارد و نظامهای سیاسی تلاش میکنند آنها را ترمیم نمایند و یا دست کم از تبدیل شدنشان به مسئلهی اجتماعی و سیاسی جلوگیری کنند. اما در این جا بر همین شکافها و گسستها و تفاوتها سرمایهگذاری شد و در دفاع از خود، مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در انتها به جایی رسیدهایم که هم برای نظام سیاسی و هم برای اغلب ساکنان این مرز و بوم، عضو کدام نحله و قبیله بودن اهمیت بالا و در برخی مواقع تنها معیار سنجش و رابطه شده است.
به صورت کلی دو گونه قبیلهگرایی را میتوان از یکدیگر تفکیک کرد:
الف) "قبیلهگرایی سیاسی" ب) "قبیلهگرایی اجتماعی"
قبیلهگرایی سیاسی، حیات سیاسی جامعه را تحت تاثیر قرار داده و نسبت و رابطهی شهروند و نظام سیاسی را تغییر میدهد. اما در قبیلهگرایی اجتماعی، روابط و مناسبت اجتماعی میان شهروندان دچار فرسایش میگردد. از میان این دو، به نظر میرسد قبیلهگرایی اجتماعی آثار و تبعات منفیتری به دنبال داشته باشد. زیرا "جامعه" را به "اجتماع" و شهروند را به وضعیت پیشامدرن عقب میراند. در نتیجه، ساختار اجتماعی از بنیان تخریب گشته و حس پیوند و تعلق به دیگران و احساس همسرنوشتی میان افراد را از آنان میستاند. یکی از نشانههای جدی و آشکار فرسایش ساختار اجتماعی و وجود بحران، این است که افراد، پیش از آن که خود را یک "شهروند"(به معنای موسع و دقیق آن)، بیابند، خود را عضو یک گروه و قبیلهی خاص احساس میکنند.
" جاشوا گرین"(در کتاب قبیلههای اخلاقی)، بر این باور است که با رشد قبیلهگرایی، شش اتفاق رخ میدهد.
۱. ترجیح قبیلهی خود بر دیگری. (ترجیح "ما" بر "آنها") ۲. اختلاف نظر عمیق در بارهی این که جامعه باید چگونه ساماندهی شود. ۳. تعهدات اخلاقی متمایز در برابر دیگران. به ویژه از نوع مذهبی آن، رشد میکند. ۴. اعضا قبیلهها مستعد سوگیری در انصاف میشوند. ۵. اعتقادات قبیلهای به آسانی دچار سوگیری میگردد. ۶. روشی که با استفاده از آن، وقایع اجتماعی را تحلیل میکنند، ممکن است باعث شود آسیبی را که به دیگران میزنند، دست کم بگیرند. به نظر میرسد بر این فهرست میتوان افزود. مانند: کاهش حس همدلی، کاهش حس اعتماد تعمیمیافته، گسترش فضای سوءتفاهم، جنگ منافع، افزایش خشونت، و برخی دیگر از تبعات دیگر.
برای خروج از وضعیت نابسامان کنونی، راهی نیست جز این که قبیلهگرایی را کنار نهیم و به عصر امروزین دولت - ملت بازگردیم. و این البته ابتدای راه ولی شرط لازم است.