نگاهم را به تفنگ روی میز دوخته بودم و گفتم: برای چه زندگی را ا | خودینگی
نگاهم را به تفنگ روی میز دوخته بودم و گفتم: برای چه زندگی را ادامه میدهی؟ کافی است دستت را دراز کنی و اسلحه را برداری و ماشه را فشار دهی و تمام! گفت: راستش را بخواهی زندگی آن چنان برایم مهم نیست که برای تمام کردنش دستم را دراز کنم و اسلحهای را در دست بگیرم و ماشهای را بچکانم!
@khodinegi