Get Mystery Box with random crypto!

«انگشتم را بر وجود هستی می‌کشم و هیچ بویی ندارد. کجا هستم؟»، س | 🇳🇴 کتاب زندگیست 🇳🇴

«انگشتم را بر وجود هستی می‌کشم و هیچ بویی ندارد. کجا هستم؟»، سپس سارتر می‌آید، کسی که ادعا دارد هستی پوچ و بی‌معنی است. عاشق این پسرها هستم، جهان را تکان دادند. با این طرز فکر، سردرد نمی‌گرفتند؟ آیا هجوم غرش تاریکی را میان دندان‌هایشان حس نمی‌کردند؟ وقتی این مردها را برمی‌داری و در مقابل افرادی که در خیابان‌ها راه می‌روند و غذا می‌خورند و در برنامه‌های تلویزیونی حاضر می‌شوند، قرار می‌دهی، تفاوت آنقدر زیاد است که گویا درونم چیزی می‌چرخد و از روده‌ی بزرگم بیرون می‌زند.

ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کرده‌اند
چارلر بوکوفسکی
صفحه ۱۲

@PouyaKetab